به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از خبرگزاری مشرق، سیدمهدیکرباسی کارگردان مستند «فاکتور صوری»، «ضلع شرقی وال استریت» و «کلاه انگلیسی» با مستند «شب نامه» توفیق ویژهای در سال ۱۳۹۵ کسب کرد و تمامی نگاهها معطوف این مستند ساز جوان شد. به بهانه حضور مستند شب نامه در بخش رقابتی عمار با او به گفتگو نشستیم.
یک نکتهای که به نظر من راجع به مستند «شبنامه» وجود دارد و آن را از بقیه کارهای ساخته شده در این مدت متمایز میکند این است که یک آگاهی فراتر از آگاهی عمومی به مخاطبش میدهد، آگاهی اکتشافی. اما در این بین موضوع کانال تلگرامی «شبنامه» چگونه موضوعیت پیدا میکند. بگذارید از کانال شب نامه شروع کنیم. داستان کانال شب نامه چه بود؟ چه شد که این کانال شکل گرفت؟
از اوایل بهار سال گذشته پژوهشی را جدیتر، یک سری از بچههای ما در معاونت محتوایی سفیر شروع کردند. با این محور که دشمن دقیقاً چه برنامههایی را در داخل کشور دارد پیاده کند؟ و از چه ابزارهایی دارد کمک میگیرد؟ مسئله این بود که از ابزارهای موجود بهره میبرد یا یک سری ابزارها را خلق میکند.
این پژوهش هم به یکی یا دو سال محدود نمیشود. شاید در لایه سطحیتر و دم دستیتر و دورهمیتر خود بچههای ما در یک بازه زمان بلندتر سه یا چهار ساله یک سری رصدهایی انجام شده بود که دشمن دقیقاً در داخل ایران میخواهد چکار کند.
مثلاً شما یک سری از رگههای آن را در یکی دیگر از آثار تیم ما تحت عنوان «کدام انحراف» هم میتوانید ببینید. بیشتر بحث این است که جریانی به دنبال آن بودن تا پازلی که دشمن طراحی کرد را کامل کنند آن جریان هم صرفاً با جریان مشایی تعریف نمیشود و جریان گستردهای بود. مثلاً اتفاقی که در مورد فتنه ۸۸ افتاد تکمیل پازل دشمن است. این پژوهش خیلی گسترده انجام شد و بچههای سفیر کاری را که تقریباً از اوایل بهار ۹۴ شروع کردند تا همین حول و حوش پاییز گذشته انجامش دادند به کلی مصداق رسیدند و کلی اتفاق بود که در داخل کشور افتاده بود و میشود گفت که یک کشفی بچهها انجام داده بودند که در این فرایند میشد به خیلی مسائل رسید و به خیلی مطالب پرداخت و خیلی حرفهای تازهای زد. در آن برهه بچهها کاری متفاوت را انجام دادند. آقایان حبیبی (پژوهشگر مستند آقای نخست وزیر)، محمدمهدی جعفریان، علیرضا مهری، علی مصدق پژوهشهایی را انجام دادند که ما را به محتوای تازهای رساند. این پژوهشها در قالب چند بسته، به تیمهای مستند ساز سفیر ارائه شد. یکی از این پژوهش ها به نظر بچهها خیلی موضوع مهمی آمد و خیلی تلاش داشتند سریعتر آنرا تولید کنند، موضوع محوری شب نامه بود. خودمان هم چند ماهی بود که درگیر فضای کار در حوزه استارت تاپها شده بودیم.
در پروسه چنین کاری، مشورت گرفتیم و صحبتهایی داشتیم. در نشستهایی که در این فضا برگزار میشد شرکت کردیم و سعی کردیم که تجربیاتی کسب کنیم. در همین فرایند یک چیزهایی برایمان شائبه برانگیز بود و به واسطه اینکه مستند ساز بودیم، شاخکهایمان حساس بود.
در نهایت به ایده کانال شب نامه رسیدم. پیش خودمان گفتیم که ما یک کانالی را راه بندازیم. چون حجم محتوایی که بچهها آماده کرده بودند خیلی زیاد بود، خیلی بیشتر از آن چیزی بود که در مستند قابل ارائه باشد. حتما حالا خودتان هم دیدهاید حجم مطالبی که ما در کانال منتشر کردیم و در آن محتوایی که میگذاریم و ارائه میدهیم خیلی با حجمی که در مستند در رابطه با آن صحبت میشود فاصله دارد، شاید یک دهم یا کمتر باشد.
ایدهای که مطرح شد یک مقداری روی آن کار کردیم و به یک فیلمنامه اولیه رسیدیم که آن فیلمنامه اول شاید تطابقش با چیزی که شما الان در مستند شب نامه میبینید شاید ۴۰ درصد باشد. در حین ساخت فیلم با ما افراد مختلفی از طریق ادمین کانال ارتباط گرفتیم و تصمیمان این شد که از آن سوژه بعنوان یکی از سوژههای فیلم استفاده کنیم. مثل خانم خبرنگار، آقای محمدی یا آقای زواشکانیانی. در واقع از طریق ادمین کانال با ما ارتباط گرفتند و صحبت کردند. البته ما یک تعداد از پستهای خودمان را برای یک سری از شخصیتهای من جمله آقای محمدی، آقای آشنا و یک سری از شخصیتها و نمایندگان مجلس فرستادیم.
یک بخشی از فیلم سخنرانی سیامک نمازی در (AIC) قبل از انتخابات مجلس ششم پخش میشود دارد مجلس را تحلیل میکند. این اطلاعات را نمازی را از کجا به دست آورده؟
ما دقیق نمیدانیم، این ویدئو در اینترنت موجود است. یعنی شما اسم سیامک نمازی را که جستجو کنید کاملاً پیدا میشود. قبل از دستگیری سیامک نمازی جزء تنها ویدئوییهایی است که از ایشان موجود است، تقریبا میشود گفت تنها ویدئویی سخنرانی موجود ایشان در اینترنت است.
این فرد بر چه اساسی مردم ایران و مجلس ششم را تحلیل کرده است؟
ایشان در همان سخنرانی خودش هم میگوید که شرکت من آتیه بهار توانست که نتایج انتخابات را پیش بینی کند و حالا شما باید بروید ببینید این شرکت آتیه بهار چه کارکردی دارد که توانسته چنین پیش بینی خاصی را ارائه بدهد.
در متن مستند هشدار را صریح به مردم نمیدهید. بحثی که وجود دارد این است که که الان مردم دارند از استارت آپهای تحت عنوان فروشگاههای مجازی خرید میکنند پس اطلاعات مردم، نوع زیست مردم، مطالبات و خواستهای مردم در این شرکتها دارد ثبت میشود این مسئله در متن اثر نیست. خیلی روی آن تأکید نمیکنید. خطر را خیلی محرز نشان نمیدهید.
میشود گفت که هست. ببینید عملاً میشود گفت که چیزی که ما در آن مورد آخر اعلام میکنیم داریم راجع به استارت آپ های توریستی، هشدار میدهیم .
این هشدار را هم نصفه رها میکنید، فقط کد میدهید روی آن فوکوس نمیکنید؟
من به نظرم شاید بتوانم به شما بگویم این بازی پازلی خاصی است که مثلاً از صد قطعه شاید هشتاد قطعه در آن گذاشته شده است. اصلا در این مساله تعمد وجود داشته. چون به نظر من اقتضای فیلم این است لزومی ندارد که همه چیز را به مخاطب بگوید.
ما هشتاد درصد این تصویر را ترسیم کردیم و بیست درصد تصویر بقیه را خود مخاطب ترسیم کند. مثل این میماند که شما فرض کنید یک نقاشی یک فیل را میخواهید بکشید مثلا دو پا از آن را میکشی و گوش شاخص فیل هم میکشید و خرطوم آن را هم میکشید بعد به مخاطب خودت میگید این چه حیوانی است؟
راجع به شرکتهایی که کار مارکت یعنی کار فروش اجناس در اینترنت دارند راجع به آنها هیچ توصیهای به مردم نشد. من یک چیزی صادقانه به شما بگویم. من متوجه شدم که یکی از این شرکتها یک بخش عمده از سهامش برای فردی است که به جرم اختلاس از صندوق ذخیره ارزی دستگیر شده و تهیه کننده سریال معروفی است. بعد میبینم که در یک سایت اینترنتی تصویری مشارکت دارد. چرا روی این شرکتها تأکید نداشتید؟ چون این شرکت ها به واسطه ذائقه مخاطب مثلا در سایت آپارات، سلیقه مردم را تحلیل میکنند. مثلاً چند درصد بانوان مانتوی توری از فروشگاه های اینترنتی میخرند؟ چند درصد مردم ایران حتی غذای سگ سفارش می دهند؟ با داشتن چنین دادهای راحت بخشی از مردم ایران را میتوانند تحلیل کنند؟
ببینید نکتهای که وجود دارد این است که در فضای استارت آپهای خاص که بعضی از آنها که شما اشاره کردید نکتهای وجود دارد. بعد از اینکه فیلم ما پخش شد، حاشیه های زیادی گریبان ما را گرفت. ما یک اشاره کوچکی به «دیجیکالا» در یک بخشی از فیلم داشتیم. در یک بخشی از مستند نوشته میشود که مثلا سهام شرکت سرآوا توسط یک شرکت سوئدی خریدی شده است. مالک شرکت سرآوا چه کسی است؟ مالک دیجی کالا، کافه بازار. نکتهای که وجود دارد این است که دیجی کالا با این دادهها سر و کار دارد و همه ما میدانیم دارد این دادهها را هم تحلیل میکند.
شاید برای بیزینس خودش هم نیاز به تحلیل دادهها باشد. حالا ما این گزاره را در فیلم مطرح کردیم و بعد برخی از رسانه ها چه استنباطی را منتشر کردند. نوشتند برطبق چیزی که در شبنامه گفته شده است دیجی کالا و استارت آپهای دیجی کالا و تخفیفان جاسوس هستند.
من همان روز بعد از رونمایی این فیلم در اولین نشست خبری گفتم ابداً ما همچین حرفی نزدیم کماکان هم این حرف را میزنم که ما نگفتیم که دیجی کالا یا تخفیفان جاسوس هستند. اصلاً ما مرجع تشخیص این موضوع نیستیم. نکتهای که وجود دارد این است که ما آمدیم در این فضا یک هشداری را بیان کردیم.
سابقه کشور سوئد و مداخلاتش در کشورهای دیگر مشخص است جالب اینجاست که سوئدیها سرمایههای خاصی را برای حرکتهایی که منجر به فروپاشی شوروی شد را در نظر میگرفتند. و میبینیم که چقدر دارد در فضای استارتآپها سوئد فعالانه کار میکند. مثلا همین آقای تیسجر رفته تخفیفان بازدیدی انجام داده است. از سوی دیگر یک شرکت سوئدی با عرض و طول وسیعی آمده است در یک سری از استارت آپها که اصلاً بیزینس مدل و پلن درست و حسابی هم ندارند، سرمایه گذاری میکند. سود اقتصادی برایش دارد ؟ این موضوع ما را حساس میکند اما بیش از این هم نمیتوانیم چیزی بگوییم.
مسئولین را چقدر حساس میکند به نظر شما؟
مسئولین را به نظرم حساس میکند و حساس هم کرده است.
اتفاقی بعد از انتشار شبنامه در مورد استارت آپ ها افتاده؟
اتفاق که افتاده، منتهی به نظرم دارند با فرمان اشتباه میروند. اگر خیلی مبهم بخواهم بگویم.
صریح صحبت کنید.
یک سری چیزها را نمیتوانم بگویم
آن چیزهایی که حیدری نیست را میتوانی بگویی؟
اصلا حیدری نیست. بحث سر این تعامل با نهادهای مسئول نیست. بحث من سر نهادهای عملی کشور است که دارند این فضا را مدیریت میکنند. تحلیل ما این است که اصلاً انرژی اشتباهی دارند میگذارند بر روی حوزه هایی که نباید روی آن وقت گذاشت.
روی چه فضاهایی وقت میگذارند خیلی مبهم صحبت میکنید شفاف باشید.
نمیشود گفت. نمیتوانم بیشتر از این بگویم. کارآفرینی ما مدیریت فعالانهای نیست. رانت که هست ولی مدیریت فعالانهای نیست.
از توی مارکتهای اینترنتی دارند پوشش بانوان را مدیریت میکنند! الان مانتوهای توری در اینترنت فروخته میشود در همین فضای استارتآپها هم دارد فروخته میَشود. به نظر شما مقام مسئولی رصد کنندهای این موضوع هست؟ پیگیری این موضوعات هست؟ برای مسئولان مهم هست؟ دغدغه و مسئله است؟ کما اینکه فروش ساپورتها هم از همین فروشگاههای اینترنتی شروع شد و بعد عمومیت پیدا کرد. پوشش بانوان را مثال میزنم که مسئله من است. کسی به فکر این چیزها هست؟ کسی دنبال این است که این فضا را مدیریت و کنترل کند؟ چون مغازه که می خواهی بزنی باید بروی اداره اماکن مجوز بگیری اما این همه فروشگاه اینترنتی غیر مجاز داریم که مجوز هم ندارند.
ببینید نکتهای وجود دارد که کلا فضای نظارتی روی استارت آپها به آن صورت نیست یعنی قاعدهای و قانونی برایشان ترسیم نشده است. مصادیق مجرمانه اینترنتی باید بیاید و با این ناهنجاری قانونی برخوردکند.
این شرکتهای استارت آپی به واسطه اینکه خیلی در حوزه خدمات فعال هستند خیلی به لحاظ کشف سبک زندگی عمل میکنند و اینکه بر آن اساس اطلاعات آنها دشمن می تواند یک برنامهریزی شکل بدهد، خیلی برای دشمن میتواند ارزشمند باشد.
تمام مجریهای شبکههای «من و تو» در سال ۱۳۹۰ با ساپورت دارند روبروی دوربین مینشینند تو میبینی همین استارت آپها پنهانی، قانونی، غیرقانونی دارند همان روزها دارند روی ساپورت کار میکنند. تو بعنوان پژوهشگری که در کانال شب نامه اینها را رصد کردی و مستند راجع به آنها ساختهای هنوز نمیتوانی بصورت قطعی تأیید کنی؟
شاید بواسطه منافع اقتصادی خود دارد این کار را میکنند.من دو تعبیر را این جا به کار میبرم یک تعبیر را حضرت آقا به کار بردند ولنگاری فرهنگی. به نظرم در این فضای فرهنگی به غیر از ولنگاری فرهنگی که دارند رقم میزنند، بخش عظیمی از ولنگاری همین تولیداتی که در بستر سایت آپارات دارد تولید میشود. اگر دنبال کنید واقعاً جای توجه دارند که اینها دارند چه فرایندی را رقم میزنند. یعنی اصلاً تولیدات با شبکههای ماهوارهای خیلی فرقی نمیکند تنها فرقی که دارد مجریان خانم کمی از روسری استفاده کردهاند.
با قصد مشخص دارد فعالیت میکند؟
آنهایی که دارند فعالیت میکنند با یک قصد مشخص دارند فعالیت میکنند یعنی آنها یک بستری از آپارات را گرفتند و دارند فعالیت میکنند و قصد آنها مشخص و واضح است.
این همه حجم برنامهسازی بدون اینکه بازگشت مالی داشته باشد جای تعجب دارد. این هم همان علامت سوال بزرگ ماست. چون میگویند همین برنامه را برای تلویزیون بسازی میلیونها و میلیونها هزینه میشود این حجم برنامه مثلا دارد در یک سایتی ساخته میشود بازگشت مالی آن اصلاً مشخص نیست.
بله، تردیدی نیست.
من میگویم که در شبنامه خیلی از چیزها گفته نشده است.به نظر من کار باید ادامه پیدا کند و تبدیل به شب نامه ۲ و ۳ برسد. آیا یک همچین قصدی دارید؟
در وهله اول باید گفت که مالکیت شبنامه برای سفیر است و تصمیم اینکه برای ادامه آن چه اتفاقی بیفتد به عهده سفیر است. از سوی تیم ما حقیقتش در کوتاه مدت من خودم برنامه ای ندارم که آن را ادامه بدهم.
طراحی گرافیکی شب نامه کار خودت بود؟
بله، حقیقتش روی این کار خیلی فکر کردم هم خود من هم بچههای تیم خودم.
من متوجه شدم برخلاف کارهای اخیر سفیر، شب نامه سفیر خیلی قصه گوتر است. خیلی دوست داری قصه بگویی. یک طوری ذوق زدگی برای قصه گفتن داخل آن وجود دارد این هم یک جورهایی جذاب است .یعنی بیشتر از اینکه تو یک آدم سیاسی به نظر بیایی، یا یک آدم پژوهشگر راجع به پروژه نفوذ به نظر بیایی، خیلی در خود فیلم کارگردان هنری به نظر میآیی.
بله واقعا ما قصدمان همین بود یعنی واقعا هنری که آگاهی بخش باشد به درد میخورد. در طول تاریخ هم آن هنری که آگاهی داده توانسته است یک حسی خاص و یا حرکتی خاص را در آنها بوجود بیاورد.
حضرت آقا در آن ملاقات با بچههای عمار که در سه سال قبل بود توصیه کردند که شما سی فیلم داستانی باید در طول سال بسازید. سه سال از آن حرف آقا گذشته است و هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است این که میگویی میخواهم یک کار داستانی است خیلی ذوق زده میشوم.
من یک نکتهای هم در مورد فضای داستان بگویم. تقریبا میشود گفت که وقتی کارمان را روی شبنامه شروع کردیم، یک کم درگیر فضای فیلمنامه داستانی شدیم. به موازات این که داشتم روی شب نامه کار میکردم و یک مقداری فضای ذهنی درگیر این فیلم بود، عزمم را جزم کردم که وارد فضای داستانی بشوم. مثلا دو یا سه فیلمنامه نسبتاً آماده داریم برای کار کردن و میگویم فضای کار تیم ما کاملا این آمادگی را دارد که برویم سمت سینمای داستانی. یک سری ضعفهایی سینمای ما دارد که به نظرم واقعاً قابلیت حل شدن دارد و به نظرم مخاطب هم خیلی برای او جذاب خواهد بود که اگر این اتفاقات در سینمای ما بیفتد. ببینید اولاً که سینمای ما شدیداً در فضای تنوع ژانر ضعف دارد.
تجربه نشان داده است که شکست میخورد
به نظرم سینمای ما به فیلم فانتزی و علمی تخیلی خیلی نیاز دارد. حالا ژانرهایی دیگری هم هستند. اخیراً بواسطه تجربهای که در شبنامه انجام دادیم به نظرم تجربه قابل اعتنایی داشتیم. واقعاً ما سختی کشیدیم. برای تولید این کار واقعا اذیت شدیم. به معنای حقیقی که باید بگوم من برآوردم این بود که با عدهی کم و با انرژی که گذاشتیم توانستیم کار متفاوتی انجام دهیم. طبعاً سینمای ما خیلی حال ندارد که فیلم علمی تخیلی تولید کند.
الان فقط به ژانر فکر میکنی که به چه ژانر برسی؟
بله، حالا بیشترین تمرکز ما برای فضای فانتزی و علمی تخیلی است، یک مقدار هم به واسطه استراتژیک بودن این فضا. چند حوزه است که اصلا سینمای ما تا به حال به آن نزدیک نشده است. ما هیچ تصویری از آینده کشور خودمان تا به حال به جامعه ارائه نکردیم. یک تصویر واقعی، آرمان ساز، ایجاد کننده حرکت. یعنی ما یک فضایی فراهم کنیم که وقتی جوان و نوجوان ما وقتی میبیند مثل یک بمب انرژی بشود.
یک بعد دیگری اصلا بحث آخرالزمان است الان هالیوود در طی مثلا ۲۰، ۳۰ اخیر به این سمت رفته که تصویر فضای آخرالزمان را در مدلهای مختل توسعه بدهد. ما الان کلی در این حوزه منابع داریم اما هیچ کاری نکردیم. مثلاً کتاب داریم در مورد اینکه چه اتفاقی در آخرالزمان میافتد. حدیث و کتابهایی جمع شده، ولی اثری ساخته نشده است. من کتابی دیدم از شهید صدر به نام تاریخ پس از ظهور و یک بخشهایی که من تورق میکردم میدیدم که خیلی جالب است و اصلاً یک جاهایی از آن سینمایی است. حالا نه اینکه تحت همین عنوان، فیلم بسازیم، بلکه این منبع الهام قصههای خودمان باشد. هالیوود خیلی از این کارها میکند.
مصاحبه با سیامک نمازی هیجان انگیزترین بخش شب نامه است، قبول داری ؟ این مصاحبه چگونه فراهم شد؟
میشود گفت که بله، وقتی که دوستان نسخههای اولیه کار را دیدند، این پیشنهاد مطرح شد که شما که محوریت بحثتان سیامک نمازی است شاید بتوانیم یک مصاحبهای را با خود ایشان برای شما هماهنگ کنیم. که با کش و قوسهای فراوان و با هماهنگهای فراوانی که این عزیزان انجام دادند در نهایت عملی شد.
خیلی کم بود قبول داری؟ هنوز منتظر بودم که از سیامک نمازی بپرسی که آقا آن اطلاعاتی که در یوتیوپ هست درباره طراحی مجلس ششم را از قبل داشتی، اصلا چطوری پیش بینی کردی؟! الان تو چه وضعی قرار دارد؟
حکمشان صادر شده و اثبات شد روابط جدی و محکمی با آمریکا داشتند. ایشان از مهره های کلیدی هستند و در فضای معین و مشخصی دارند بصورت جدی کار میکنند و شبکه سازی انجام میدهند. نکتهای که در مورد آقای نمازی است اینکه ایشان به نوعی شخصیت زوابعادی بوده. یعنی مثل آقای جیسون رضائیان به اندازه آقای نمازی فعالیتهایش مختلف نیست. آقای نمازی هم در حوزههای نفتی فعال هستند و هم در حوزههای دارو فعال بودند. در واقع شرکت ایشان استاکس نت را با قطعات آلوده وارد تأسیسات هستهای ایران کرد.
آخرین بار برای چه آمد به ایران و افتاد در تور امنیتی؟
ظاهراً بحث دیدار خانوادگی بوده است که میخواسته مادر خودش را ببیند ولی گویا یک دعوتی هم از یکی از نهادهای کشور دولتی بوده است. آقای نزار زاکار هم شخصیت فعالی هستند که آمریکایی -لبنانی است. ایشان خیلی فعالیتهای جدی در حوزه استارت تاپها داشته است و به دعوت خانم ملاوردی آمده بودند که ایشان هم دستگیر شده و حکم ایشان صادر شده است. ایشان پیش از این در ایران در فضای استارت آپها میخواسته فعالیتی انجام بدهد. وی در کشورهای آمریکای جنوبی عین همین کارها را انجام داده است.
در مورد جشنواره عمار چه نظری داری؟
جشنواره عمار هنوز نوپاست ولی من عقیدهای دارم که فضای مستند بچه های انقلابی خیلی جلوتر رفته است، چه به لحاظ دغدغه و چه به لحاظ حجم مخاطب. به نظر من الان یک میانگینی بگیرید از آثاری که از بچه حزب اللهی در فضای مستند تولید میشود و یک میانگینی بگیرید از آن طرفیها. میخواهم بگویم خیلی از آثاری که در فضای روشنفکری تولید میشود صرفاً میرود در هنر و تجربه اکران می شود، اما به اندازه آثار جشنواره عمار دیده نمی شوند.