به گزارش «عمار فیلم»، صدایی که حوالی سنگر شنیده میشود، صدای خادم مسئول غرفه فروش است که تمام تلاش خود را می کند تا محصولات عمار و دفتر و کتب ایرانی را به زائران معرفی کند.
اکران های امروز (روز ششم) با مستند «پسرم سلمان» شروع شد، مستندی درباره شهید سلمان برجسته، شهید اهل سنت در مقابله با تکفیریها در سوریه؛ گروهی از زائران سیستان و بلوچستانی هم مخاطب ویژه این مستند شدند.
در این بین خادم های دیگر هم هر کدام مشغول کاری هستند، یکی زائران را به سینماسنگر دعوت میکند، دیگری اکران کننده جذب میکند و دیگری عمار را معرفی میکند و یکی هم سوژه برای کمپینها پیدا میکند.
برادران خادم، غرفه فروش محصولات فرهنگی «عماریار»، واحد خواهران را نیز راه اندازی میکنند.
هنوز شروع نکرده بودیم که زائری برای خرید سیدی عمار به من مراجعه کرد و من هم با هیجان تک تک سی دی ها را معرفی میکنم قیمت هر سی دی هزار تومان بود و من سه عدد سی دی را در نایلون گذاشتم و در قبال آن دو هزار تومان دریافت کردم، هزار تومان هم تخفیف دادم که مثلا مشتری راضی باشد، دو هزار تومان را محکم، در مشت گرفته بودم و مزه اولین فروش جوری بود که گویی چرخ یک کارخانه را چرخاندم…
گرمای طاقت فرسا می خواست هر جور شده انرژی ما را بگیرد و هر چند دقیقه با آب خنک با آن مقابله می کردیم و به کار خود ادامه می دادیم.
«تک خوان» در حال اکران بود پسربچه ای درب ورودی سنگر روی دو زانو غرق تماشای آن بود دعوتش کردیم داخل بیاید ولی آنجا راحت تر بود.
نزدیک اذان بود و خانواده ای چهار نفره این بار مقابل پرده سینما نشستند برای این که به اذان نخورد دو فیلم کوتاه از اقتصاد مقاومتی اکران شد.
بعد از نماز یک گروه دانش آموز برای اکران شکار شد عکاس و فیلم بردار سریع دوربین به دست بیرون آمدند و آنها را توجیه می کردند که خیلی طبیعی رفتار کنند تا فیلمشان خوب شود.
همین که دکمه ضبط را زد دانش آموزان خیلی رسمی و به صف راه افتادند داد فیلمبردار در آمد «آقا مگه اینجا مدرسه است»؛ دوباره برگشتند و طبیعیتر راه افتادند…
عجله داشتند برای همین فقط تک خوان را دیدند و بعد از اکران هم بچه های رسانه یکیدو تا را برای مصاحبه به دام انداختند.