به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از کیهان، امسال و در غیاب سریال جدید به مناسبت دهه فجر، مجموعه مستند «در برابر طوفان» توانست نظر بسیاری از مردم را به خودش جلب کند. این مجموعه طی شبهای گذشته در ۱۰ قسمت به روایت ناگفتههایی از دربار پهلوی پرداخت. به همین مناسبت با مهدی نقویان، کارگردان مجموعه مستند «در برابر طوفان» گفتوگو کردیم.
هر سال در دهه فجر مستندهای زیادی درباره انقلاب و رژیم پهلوی از تلویزیون پخش میشود. چه ضرورت یا خلأیی باعث شد تا شما انگیزه تولید «در برابر طوفان» را پیدا کنید؟
به نظرم تا به حال مجموعه کاملی با این موضوع که برای مخاطب عام هم مناسب باشد ساخته نشده است. درست است که هر سال در دهه فجر برنامههای زیادی به این مناسبت از تلویزیون پخش میشود اما کاری که هم مستدل باشد و براساس منطق جلو برود و زوایای مختلف رژیم پهلوی را بررسی کند متأسفانه تا به حال نداشتیم. من خودم هم که برای تحقیق به مستندهایی که قبلا ساخته شده بودند رجوع کردم، به مجموعه کاملی دست پیدا نکردم. از آن طرف هم طی چند سال اخیر با هجوم رسانههای بیگانه که حامی پهلوی هستند و به طور مرتب برنامههایی را درباره آن رژیم میسازند مواجه هستیم. به همین دلیل هم بنا شد تا کاری درباره حکومت پهلوی دوم بسازم. ایده اولیه هم این بود که بیوگرافی محمدرضا پهلوی را نمایش دهم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که به طور کلی درباره رژیم پهلوی کار کنیم.
شما جزو نسل بعد از انقلاب هستید که نه دوران پهلوی را دیده اید و نه انقلاب را که این باعث میشود نسبت به مستندسازهایی که آن دوران را از نزدیک دیده اند، این موضوع پیچیدگی بیشتری داشته باشد. چطور با این پیچیدگی کنار آمدید و مدیران حوزه هنری چطور به شما اعتماد کردند؟
من خودم به تاریخ معاصر کشورمان، به خصوص تاریخ پهلوی دوم و انقلاب اسلامی خیلی علاقه دارم. همین علاقه باعث شده که دشواری این کار برایم محسوس نباشد. منتها همان طور که گفتید من هم جزو نسلی هستم که رژیم پهلوی و انقلاب را ندیدهام. از قضا، مجموعه «در برابر طوفان» هم همین نسل را هدف قرار داده است. یعنی برای کسانی است که از طریق این کار میتوانند ببینند که چه اتفاقاتی افتاده بود. من زبان هم نسلیهای خودم را بهتر میفهمم و میتوانستم آنها را بهتر مخاطب قرار دهم.
آیا روی نسل جوان تأثیر محسوسی گذاشت؟ از بازخوردهای کارتان در بین مردم خبر دارید؟
راستش ما تا شب ۲۱ بهمن درگیر تولید این کار بودیم، چون به طور همزمان با پخش، مجموعه را آماده میکردیم، بنابراین فرصت نشد که از نزدیک، واکنش مردم را ببینم. اما براساس خبرهایی که به ما رسید از بازخورد خوب و تأثیرگذاری بالای این مستند خبر دار شدیم. به طور مثال، روابط عمومی شبکه مستند گفت که سایت این شبکه با هجوم مردم برای دریافت این برنامه مواجه شده است. گفتند که میانگین بازدید از برنامهها در سایت شبکه مستند حدود ۱۰۰۰ بازدید در روز است، اما «در برابر طوفان» در طول روز حدود ۱۱هزار بازدید داشته است. همچنین پیامهایی که مردم درباره این مجموعه داده بودند را برای من میفرستادند. دوستان و بستگان و همکلاسیهای دوران دانشگاه و … نیز نظرات مردم را به من منتقل میکردند. برایم جالب بود که مدیران سازمان نیز تماس گرفتند و از این کار تشکر کردند. چون راستش، مقداری نگران بودم که به خاطر تصاویر خاصی که از رژیم پهلوی نمایش دادیم به ما انگ ضدانقلاب بودن بزنند! همه اینها دست به دست هم داد تا به این نتیجه برسم که جو مثبتی نسبت به این مجموعه راه افتاده است. از نظر محتوا کار سنگینی بود و یک جمع چهار، پنج نفره بودیم که بار تولید یک محصول ملی را بر دوش داشتیم و این بازخوردهای مثبت نشان داد که این مستند توانسته مخاطب را اقناع کند.
یکی از مسائلی که باعث میشود فیلمهای مستند تاریخی و سیاسی تأثیرگذاری و اقناع کنندگی خود را از دست بدهند، جانبداری افراطی یا تعصب منفی شدید است. هر چند که نگاه بیطرفانه به رژیم پهلوی امکان پذیر نیست و خیلی سخت میتوان نگاه مثبتی به محمدرضا پهلوی داشت، اما شما چه کردید که در این زمینه موفق شوید؟
الان در دنیا رسم شده است که درباره ابعاد مثبت شخصیتهای منفور تاریخ هم فیلمهایی ساخته میشود. مثلا چند فیلم درباره بعد عاطفی هیتلر ساخته شده است. احتمال دارد که درآینده درباره صدام و قذافی هم چنین فیلمهایی ساخته شود. در اینکه تاریخ درباره این افراد قضاوتی منفی دارد و آنها به بشریت ضربه زدند شکی نیست. اما به هر حال، آنها هم آدم بودند و از ابتدا، دیکتاتور و ظالم به دنیا نیامدند. یعنی از یک جایی شروع کردند و به آن نقطه رسیدند. ما هم سعی کردیم درباره محمدرضا پهلوی، این گونه کار کنیم. یعنی نشان دادیم که محمدرضا شاه، اوائل پادشاهی خود فردی کاملا بیبرش بود که حتی از تک تک وزرای خودش هم میترسید که علیه او کودتا نکنند. کاملا با این ترس حکومت میکرد. یعنی تا این حد ضعیف بود که از زیر دستان خودش هم میترسید. اما به تدریج و از زمان کودتای ۲۸ مرداد، قدرت پیدا میکند و به یک دیکتاتور خود رأی تبدیل میشود. بعد از سرکوبهای خرداد سال ۴۲ این مرام در او شدت پیدا میکند و در دهه ۵۰، فروش نفت به قدری او را مغرور میکند که به دوستان خودش هم رحم نمیکند. ما سعی کردیم تا این تغییر را نشان دهیم. اگر میخواستیم از ابتدا نشان دهیم که محمدرضا پهلوی، فردی بسیار مستبد و ظالم بود، به طور طبیعی باعث کاهش تأثیرگذاری کار میشد.
نظرتان درباره سریال «معمای شاه» چیست؟
به نظر من مخاطب اگر از ابتدا تا انتهای کار را ببیند به برداشتهای جدیدی دست پیدا میکند. من خودم «معمای شاه» را میدیدم و به نظرم کارگردانی دقیقی دارد و طراحی صحنه وگریم در آن فوق العاده است. اما چون داستانش یک طرفه روایت و قضاوت میشود با افت تأثیرگذاری مواجه میشود.
یکی از دروغهایی که از سوی طرفداران سلطنت به ذهن نسل جوان القا میشود این است که در دوران رژیم پهلوی وضعیت رفاه و اقتصاد در ایران خوب بود! شما چه کردید تا به این دروغها پاسخ دهید؟
ما سعی کردیم به شبهاتی که درباره آن دوران وجود دارد بپردازیم. در این زمینه هم یکی از شبهات این بود که گفته میشود «هویدا» در دادگاه محاکمه خود بعد از پیروزی انقلاب گفته بود که موقعی که من آمدم کبریت یک ریال بود و بعد از رفتنم هم یک ریال بود. در صورتی که در همین مستند نشان میدهیم که اوج تورم اقتصادی در ایران در سالهای ۵۵ تا ۵۷ بود. این درحالی است که در دهه ۵۰ قیمت نفت چند برابر شد. حتی خود شاه هم میگفت که نمیدانیم با این همه پول باید چه کنیم! اما در همان دوران که قیمت نفت تا این حد بالا رفته بود، تورم و گرانی به اوج خودش رسید. ما در مستند، مصاحبههای مردم در روزهای قبل از انقلاب را داریم که میگویند ما پول خرید گوشت یا حتی پرتقال را نداریم. یا مثلا علی امینی در دوران نخست وزیری خود میگفت که مردم پول خرید یک دانه نخود را هم ندارند.
نظرتان درباره مستندهایی که شبکههای ماهوارهای درباره رژیم پهلوی میسازند چیست؟
کاملا مشخص است که این مستندها جنبه پروپاگاندا دارند و برای تطهیر رژیم پهلوی و به صورت خیلی یک طرفه ساخته میشوند. البته بیبی سی یک مقداری هوشمندانهتر عمل میکند، اما مستندهای شبکه «من و تو» درباره پهلوی خیلی مضحک و خنده دار هستند. حتی یک آدم کم سواد هم میتواند بفهمد که این مستندها بیسند و فاقد ارزش تاریخی هستند. به نظرم شبکه «من و تو» با این مستندهایی که پخش میکند، خودش را لو میدهد. یعنی معلوم شده که این شبکه با پشتیبانی بنیاد پهلوی و با بودجههای آنها کار میکند. چون هیچ عقل سلیمی حاضر نیست که مثل این شبکه مخاطب خود را نادان فرض کند و این گونه بیسند کار کند! اما مشکل این است که من بعد از اینکه همراه همکارانم مستند این شبکه درباره رضا شاه را دیدم، وقتی خواستم فیلم مستندی را به عنوان جایگزین و پاسخ آن مستند نشان دهم، دیدم اصلا مستندی وجود ندارد! این باید یک مقداری نگرانمان کند و به ما تلنگر بزند که چرا ما کار نمیکنیم که کارهای مبتذل آنها دیده میشود؟
دلیل گرایش شما به مستند آرشیوی چیست؟
یکی از دلایلش این است که در ابتدای شروع کار مستندسازی ام، حامی نداشتم. به همین دلیل هم مجبور بودم طوری فیلم بسازم که بتوانم تنهایی فیلمم را جمع کنم. موضوعاتی هم که انتخاب میکردم موضوعاتی بودند که میشد تصاویر آرشیوی مرتبط با آن را به راحتی به دست آورد. کم کم به عنوان مستندساز آرشیوی شناخته شدم و سفارشهایی که برای تولید میآمد، کارهای آرشیوی بود.
شما در «در برابر طوفان» تصاویر آرشیوی بسیار بکر و دیده نشدهای را نمایش دادید. برای بسیاری از مستندسازها جای سؤال است که چگونه به این تصاویر دست پیدا کردید؟
با توجه به سابقه ۱۰ سالهای که در حوزه مستندسازی دارم به من اعتماد میشود و تصاویر آرشیوی را در اختیارم میگذارند. اما استفاده از آرشیو یک فعالیت دو طرفه است. یعنی هم فیلمساز در این زمینه یک مقداری سهلانگاری میکند و هم مدیران معذوریتهایی دارند که درست است. چون آرشیو، سند است و به راحتی میتوان از آن سوءاستفاده کرد. کما اینکه قبلا سوءاستفادههای زیادی از این گونه تصاویر شد. حتی برخی از افراد، بخشی از آرشیوهای ما را خارج از کشور بردند و فروختند! اما با همه این محدودیتها، خود فیلمساز هم میتواند با پیگیریهایش به تصاویر آرشیوی دست پیدا کند. مثلا خیلی از فیلمسازها وقتی دنبال تصویری از فرار شاه هستند، اولین تصویری که به دستشان میرسد را در فیلم میگذارند و خیالشان را راحت میکنند. در صورتی که ما سعی کردیم از تصاویر تکراری عبور کنیم و چیزهایی را نشان دهیم که کمتر دیده شدهاند. در مجموعه «در برابر طوفان» اصلا به آرشیوهای محرمانه دسترسی نداشتیم، اما بخشی از تصاویر آرشیوی نیاز به نامه اداری داشت که یک امر طبیعی است. یعنی تصاویر ما، چیزهایی نبود که فقط ما بتوانیم به آنها دسترسی یابیم. تفاوت ما همین بود که برخلاف دیگران، به تصاویر دم دستی اکتفا نکردیم. برای من خیلی جدی است که تک پلانهایی که نمایش میدهیم تصاویری باشند که کمتر دیده شدهاند.
برنامه بعدی شما در زمینه مستندسازی چیست؟
یک مستند درباره وقایع منتهی به انقلاب و حوادثی که به پیروزی انقلاب میانجامد را در دست دارم که اکنون در مرحله تحقیق و نگارش قرار دارد. این مستند، به بازسازی یک ماجرای واقعی میپردازد که از نگاه یک عکاس آمریکایی، ۴۴ روز آخر رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی را نمایش میدهد. این مستند در قالب ۱۰ قسمت ساخته خواهد شد و از دل آن یک مستند سینمایی هم تولید خواهد شد. نسخه سینمایی، سال آینده به نمایش در خواهد آمد و نسخه سریال هم دو سال بعد و به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب پخش خواهد شد.