به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از خبرگزاری دفاع پرس، هفتمین جشنواره مردمی فیلم عمار به سکانس آخر خود رسید؛ این در حالی است که جشنواره فیلم فجر در راه است تا کارنامه یک ساله سینمای ایران را به مخاطبان خود ارائه کند.
این جشنواره را که سال نوی سینمای ایران می دانند سال نوی انقلاب نیز به شمار می رود. هر دو تقریبا عمری به اندازه هم دارند، این جشنواره ماحصل انقلابی است که این جشنواره بهرهای از آن ندارد.
جشنواره فیلم فجر فرزند ناخلفی است که یادی از انقلاب نمی کند. نه جشنواره فیلم که جشنواره تئاتر ، موسیقی و دیگر جشنوارههای فجر قرابتی با انقلاب و انقلابیگری ندارد. اگر هم در جشنواره فیلم فجر اثری راه پیدا کند که به انقلاب و مفاهیم مربوط به آن بپردازد به چشم مهمان ناخواندهای مزاحم دیده می شود که قصد تنگ کردن جای سایر فیلم ها را دارد.
نمونه روشن این مدعا فیلم «سیانور» بود که با مهری مغرضانهای از سوی هیئت داوران روبهرو شد.
اینکه چرا جشنواره فجر از اصل خود فاصله گرفت؟ باید در مقاله دیگری مورد بررسی قرار بگیرد، اما آنچه دارای اهمیت است جشنواره مردمی فیلم عمار است که دلیل وجودی آن حماسه مردمی ۹ دی بود. در واقع این جشنواره معجزه همان حماسهای است که در پاسخ به معاندان شکل گرفت. کسانی که آن معجزه را درک نمی کنند، مردمی بودن این جشنواره را هم درک نخواهند کرد. برای بسیاری از هنرمندان کن رفته اسکار بگیر، ثقیل است که مردمی بودن یک جشنواره را درک کنند.
آنها عادت کردهاند که روی فرش قرمز و زیر انبوه فلاشهای عکاسان قدم بزنند. ویژگی ممتاز این جشنواره این است که نه فرش قرمزی دارد نه دالانی از عکاسانی که دنبال ستارهها باشند. ستاره این جشنواره، مردمی هستند که جشنواره برای آنها و به خاطر آنها است.
در جشنواره مردمی عمار نباید دنبال فیلم به عنوان هنر بگردید تا ببینید چقدر استانداردهای سینمایی را رعایت کرده یا نه؟ در آثار راه یافته به این جشنواره باید دنبال این بود که فیلمها چقدر مردمی هستند.
هر چند در جشنواره فیلم فجر بسیاری از آثار حداقلهای سینما را رعایت نمیکنند و برای لاپوشانی ضعف ساختاری، آن را به عنوان فیلمی تجربی و ساختار شکن معرفی میکنند و کسی پاسخ نمیدهد، چرا فیلمهای عمار مخاطب دارد؟ و آثار هنر و تجربه بینندهای جز سازندگان فیلم و دوستان آنها ندارد.
بزرگترین افتخار جشنواره فیلم عمار این است که به علت وجودی خود، یعنی حماسه ۹ دی همچنان وفادار است، اما جشنواره فیلم فجر نه تنها ارتباطی به فجر ندارد که گاهی در مقابل آن هم می ایستد؛ هر چند این ایستادن ناخواسته باشد.
با آنکه موسیقی در دهه ۶۰ نقشی تعیین کننده در انتقال شور حال انقلابی مردم داشت و در سالهای جنگ تحمیلی نیز آثار قابل توجه و به یادماندنی بسیاری خلق شد؛ در بیست و سومین موسیقی فجر حتی یک اثر در مورد انقلاب وجود ندارد. گویا جشنواره مردمی فیلم عمار باید پیش قدم شود و جشنوارههای مردمی دیگری تحت عنوان موسیقی، تئاتر، شعر و … را برگزار کند. وقتی هنرمند و مدیر فرهنگی نمیخواهد برای انقلاب کار کند، چارهای نیست که مردم خودشان دست به کار شوند و برای حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی و صدور آن دست به تولید آثار فرهنگی بزنند.
برای میزان تاثیر گذاری این حرکتهای مردمی کافی است، ببینیم این جشنواره تا چه میزان حساسیت معاندان فرهنگی را تحریک کرده است. غرب همیشه از حرکتهای مردمی در ایران واهمه داشته؛ بخصوص اینکه این حرکت و جوشش همواره با امام (ره) و شهدا پیوند داشته است. کدام جشنواره را می شناسیم که تا این حد به تکریم شهدا اهتمام داشته باشد. ارزش جشنواره مردمی فیلم عمار در همین نکته نهفته است؛ زنده نگه داشتن یاد شهدا.
این سیاست ارزشی جشنواره فیلم عمار تنها رمز ماندگاری آن است و تا وقتی که روی این مسیر حرکت کند، مانا و پویا خواهد بود؛ البته از این غافل نباید بود که علاوه بر زنده نگه داشتن یاد شهدا ولایت مداری از ویژگی های بارز این جشنواره محسوب میشود.
برای شناخت این جشنواره کافی است، ببینیم دشمنان درباره این حرکت مردمی فرهنگی چه واکنشی دارند؛ حضور ۲ فیلم «فهرست مقدس » و «یتیم خانه ایران» در این جشنواره تا چه میزان دشمن را عصبی کرده تا جایی که رسما از اکران فهرست مقدس توسط صهیونیستها جلوگیری شد.
در آخر باید گفت جشنواره مردمی فیلم عمار باید الگوی عملی سایر جشنوارههایی باشد که در کشور برگزار میشود، به شرط اینکه نگوییم هیچ جای دنیا مثل «عمار» جشنواره برگزار نمیشود.