به گزارش عمار فیلم، در حاشیه آخرین روز از اکرانهای مرکزی دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، شب اندیشه اولین جشنواره علوم انسانی عمار با حضور اندیشمندان و صاحبنظران این حوزه در سینما فلسطین برگزار شد.
چرا در تقدیرکنندگان، خانواده شهدا هستند
حامد بامروتنژاد، تهیهکننده سینما و عضو شورای سیاستگذاری جشنواره عمار اولین سخنران این مراسم بود که به تشریح برخی از آیینهای این جشنواره پرداخت و گفت: از منظر من این جشنواره امری «فرم محور» است. بدین معنا هنگامی که محتوا شکل میگیرد و غنی میشود؛ فرم خودش را نیز پیدا میکند.
وی ادامه داد: اولین مبحثی که ما در خصوص مراسمات و آیینهای متداول در اینگونه جشنوارهها داشتیم، تفکیک در چرایی انجام آنها بود. ابتکارات و ابداعات عمار به چراها بازمیگشت و تلاش میشد تا به آنها پاسخ دهیم. برای مثال چرا باید در ابتدای مراسمها قرآن قرائت شود؟ و یا سرود ملی خوانده شود؟ چرا باید مسئولان در صندلیهای جلو بنشینند؟ و یا چرا باید مسئولان از برگزیدگان تقدیر کنند؟ مگر نه اینکه تقدیر باید توسط شخصی انجام شود که از آنان منزلت بالاتری داشته باشد؟ بنابراین ما به این نتیجه رسیدیم که تنها خانواده شهدا هستند که میتوانند از برگزیدگان تقدیر کنند.
بامروتنژاد به نحوه انتخاب جوایز نیز اشاره کرد و گفت: ما برای انتخاب جوایز بسیار فکر کردیم تا به یک هدیه مردمی برسیم. درنهایت سه هدیه ویژه درنظر گرفتیم که یکی از آنان «دستکش ننه عصمت» بود.
این تهیهکننده سینما افزود: ماجرای «دستکش ننه عصمت» برمیگردد به سالهای دفاع مقدس که ایشان فرزند پسری برای اعزام به جبهه نداشتند و از آنجایی که میخواستند «یک نخودی در این آش بیندازند» تصمیم گرفتند که برای رزمندگان دستکش ببافند.
این عضو شورای سیاستگذاری جشنواره عمار در پایان سخنانش تاکید کرد: عمار جشنوارهای مردمیست و دعوت خاص از کسی نداریم. آیین عمار پیرو شهداست و به همین دلیل دو ردیف اول صندلیها نه به مسئولان و یا سازندگان، بلکه به خانواده شهدا اختصاص دارد.
سکوت معنادار شب اندیشه
سخنران بعدی مراسم یوسف مرادی فعال محیط زیست بود. او در سخنان کوتاه خود به یادآوری برخی از مشکلات کشور پرداخت و گفت: مایلم به محیطبان نجفی که دیوان عالی کشور حکم قطعی اعدام او را صادر کرد اشاره کنم و یا به ۴۰۰هزارنفری که در سیستان و بلوچستان حدود یک دهه است که آب آشامیدنی سالمی ندارند؛ دستگاه دیپلماسی درباره اقدامات افغانستان در موضوع هیرمند متاسفانه کار خاصی نکرده است.
وی ادامه داد: به ۴۰۰روستا در چهارمحال بختیاری با تانکر آب رسانی میشود این درحالی است که ۱۰ درصد آب کشور از این استان تامین میشود.
این فعال محیط زیست پس از اشاره به هوای آلوده اصفهان، با یک دقیقه سکوت به سخنان خود پایان داد.
بین ادبیات و هنر با دنیای اندیشه و علوم انسانی گسل وجود دارد
محسن قنبریان پژوهشگر حوزه دانشگاه از دیگر سخنرانان این مراسم بود. وی با یادآوری گذشته تمدتی کشور به برخی از بزرگان تاریخ اشاره کرد و گفت: زمانی ما در فلسفه ملاصدرا و در روایت و هنر حافظ و مولوی داشتیم. به نحوی که اتصال بین اندیشه تا ادبیات و هنر کاملا مشخص بود. امروز اما در عرصه فرهنگی میبینیم که دنیای روایت و هنر به سمتی و دنیای اندیشه و علوم انسانی به سمت دیگریاست و یک گسست عجیبی وجود دارد.
وی افزود: امروز کسانی که برای مردم ایران در شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام فرهنگ تولید میکنند ممکن است تحصیلات دانشگاهی نداشته باشند و حتی دیپلم نیز نداشته باشند. از سوی دیگر کسانی که در حوزه علوم انسانی و اسلامی مطالعه میکنند ممکن است یا با رسانه ارتباط نداشته باشند و یا اگر در ارتباط باشند حرفشان شعاع کمی را دربر میگیرد.
قنبریان بیان داشت: یک صفحهای که در شبکههای اجتماعی نقاط تاریک را روایت میکند و پشتوانه علوم انسانی و اسلامی هم ندارد، بسیار پویاتر و موجسازتر از یک اقتصاددان و یا دانشمند عمل میکند.
این پژوهشگر حوزه دانشگاه به تولیدمحتوا و فیلمها اشاره کرد و عنوان کرد: فیلمهای ما خیلی متکی بر اندیشمندان ما نیست و از سوی دیگر شاید دانشمندان ما چیزی تولید نکرده باشند که به سینما بیاید. به طور کلی آنچه در جشنوارههای هنری ما ساخته میشود مصرف ایران نیست و رنسانس ما ادبیات خودش را نساخته است.
قنبریان اظهار داشت: نه اندیشمندی پشت سر یک روایتگر بصیر حرکت میکند و نه پژوشگران و یا اقتصاددانان این روایتها را پیوست نگاری خوبی میکنند.بدین جهت هم افزایی صورت نمیگیرد.
این پژوهشگر تاکید کرد: باید روایت و اندیشه در کنار هم قرار بگیرند. رساندن روایت درست از صحنه،با درایت و دانش جزء فوریترین ضرورتهای ماست و امیدواریم این جشنواره بتواند اولین قدم این مسیر را بردارد.
با حقیقت فاصله داریم
سخنران بعدی شب اندیشه، عباس حیدری پور قائم مقام پژوهشکده باقرالعلوم (ع) بود که در ابتدای سخنانش به یکی از مشکلات حوزه علوم انسانی ایران پرداخت و گفت: علوم انسانی ما از روی واقعیت میپرد بدین معنا مقولههایی که با آن به شکار توصیف واقعیت میرود اینجایی نیست.از سوی دیگر با میدان واقعیت تماس جدی ندارد و در عالم ذهنیت میچرخد.
حیدری پور در بخش دیگر سخنانش به روایت مستند پرداخت و گفت:در این موارد روایت گری ها به واقعیت نزدیک تر است. همانطور که میدانید واقعیت دقیقتر از اندیشه است. مستند چون میخواهد خود واقعیت را روایت کند بنابراین روگرفت آن به حقیقت بسیار نزدیک است.
وی ادامه داد: دو بخش در روایت مستند وجود دارد؛ اول اجزاء،که سازنده آن را انتخاب میکند و دوم مفصل بندی بین این اجزاءست.
حیدریپور در پایان گفت: هنر سازنده این است که بتواند به گونهای معقول قطعات واقعیت را برهم پیوند زند و بیننده حس کند در عالم واقعیت به سر میبرد.
ضرورت تجربه نگاری
در ادامه مجتبی همتی فر، پژوهشگر حوزه تربیت و آموزش صحبت های خود را با تاکید بر تجربه نگاریِ فراتر از مجموعه آثار عمار آغاز کرد و گفت باورم اینست که ما به الگوهای عملی برای اقدام نیاز داریم.
همتی فر با یادآوری حوزه کاری خود یعنی تعلیم و تربیت افزود ما در تعلیم و تربیت اسلامی در مقیاس خرد و کلان نیاز به الگو داریم. اما این الگوها را عمدتا نداریم. وی در ادامه اقدامات لازم برای دستیابی به این الگو را اینگونه تشریح کرد: نقطه اول ما نظر است. هیچ عملی بدون نظر نمی تواند اتفاق بیفتد. اما این یک طرفه نیست.
به باور این پژوهشگر حوزه تعلیم و آموزش از نظر می توان به عملی رسید که اثری دارد در نظر ما و در رفت و برگشت میان این دو کم کم هم عمل و هم نظر ما تقویت شده و انگار یک سیر استعلایی داریم که همتی آن را اجمال به تفضیل نامید. این الگویی است که ازنظر شروع شد و به عمل رسید و ما را از خرد عملی که انجام میدهیم در یک برش خاص، به یک الگوی جامع و جامعتر میرساند که این خودمی تواند الگویی برای تولید الگوهای بومی باشد.
همتیفر در ادامه یادآور شد در پذیرش این ارتباط یک نقیصه جدی داریم. ما عمل میکنیم بدون نظر یا نظرورزی میکنیم بدون دلالت یا توجه به عمل. وی تاکید کرد فقدان ارتباط میان عمل و نظر نتیجه بخش نبوده و تجربه نگاری یکی از نقاطی است که میتواند این حلقه را کامل کند.
از دیدگاه این پژوهشگر تجربه نگاری در واقع ثبت تجربه اشخاص، موسسات و فعالیت هاست و در واقع به آن چیزی گفته میشود که شخص در زندگی خود تجربه میکند. تجربه نگاری به اشکال مختلف خود را در علوم مختلف نشان داده است.
همتیفرد در ادامه سخنرانی خود، اولین فایده تجربه انگاری را خود آگاه کردن شخص دانست که به واقع گام اول در ارتقا عمل محسوب میشود. به باوراین پژوهشگر دومین فایده تجربه انگاری، فرصت نقد و تحلیلی است که در اختیار فرد بیرونی قرار میگیرد و از این مسیر هم مفروضههای پشتیبان نظر بیرون کشیده میشود و هم مسائلی که آن عمل پاسخی برای آن نداشته، کشف میشود.
وی در پایان افزود: بنابراین از یک نظری که باعث یک عمل شد به یک حرکت برگشتی به نظر میرسید و اگر این حرکت دورانی و رفت و برگشت ادامه پیدا کند میتوان امیدوار باشید که فعلی که آن شخص انجام میدهد یا کاری که یک مجموعه انجام میدهد، شاهد ارتقا باشد.
در ادامه علیمحمدی، پژوهشگر علوم انسانی بهترین موضوع برای طرح در این جشنواره را توجه به نکتهای درباره فاصله میان بحث نظر و هنر دانست و آن را وجه تمایز ما با دیدگاه مغرب زمین درباره نسبت میان علم و هنرعنوان کرد. علیمحمدی با ذکر حدیثی از امام صادق (ع) بحث خود را آغاز کرد و گفت حضرت میفرمایند: وقتی مومنین با هم مواجه میشوند اگرچه ابراز مودت به زبان نکنند ولی سرعت با هم قاطی شدنشان با هم مثل سرعت آب بارانی است که در یک نهر روانی میبارد. به طوری که شما در همان لحظه اول امکان تفکیک را ندارید. وقتی مومنین با هم مواجه میشوند در همان لحظه اول به چنین سرعتی با هم قاطی میشوند به یگانگی و ائتلاف قلوب میرسند.
وی افزود: و حضرت ادامه میدهد که جریان فجار اینگونه نیستند آدمهایی که فاسدند اینجور نیستند. آنها ولو اینکه به هم برسند و لو ابراز مودت کنند اما ائتلاف قلوب اتفاق نمیافتد.
علیمحمدی در ادامه بحث خود گفت تولید اتصال میخواهد و آن نکته مهم درباره مومنین وحدت و ائتلاف قلوب است. اتصال به یک مبدا چیزی را محقق میکند که کسانی که در فضای اندیشهورزی دینی سیر میکنند خیلی نزدیکترند به کسانیکه به دنبال ارائه روایت هنری از همان موضوع هستند. دو وجه و منظر یک حقیقت هستند و تقدم و تاخرهای مربوط به آنها انتزاعی است.
این پژوهشگر علوم انسانی با روایت دیدار میان ابن سینا و ابوسعید ابوالخیر صحبتهای خود را پایان داد. به گفته علیمحمدی ابن سینا پس از دیدار با ابوسعید ابوالخیر جملهای را بیان میکند که در نسبت مسئله هنر و اندیشه در زمره بنیادیترین جملات است. ابن سینا نتیجه این دیدار را اینگونه بیان میکند: آنچه را که ما میدانیم او میبیند. وقتی به سراغ ابوسعید میروند دقیقا برعکس این جمله را میگوید آنچه را ما میبینم او میداند.
علیمحمدی گفت: روی این پیوند باید بیشتر کار شود. این کنار هم نشستن و کنار هم قرار گرفتن برکاتش بیش از آن چیزی است که ما تصور داریم.
عملکرد رسانه، باعث شکل گیری عمار بود
در ادامه مسعود ملکی، مدیر موسسه سینمایی راه در فرصت کوتاه سخنرانی خود در جشنواره علوم انسانی عمار به روایت قصه خود پرداخت و گفت در ۵، ۶ سال گذشته در اتاق فکرهای عمار این بحث را داشتم که عمار تمام شده است و مسئله عمار مربوط به سال ۸۸ بوده و باید مسئله جدیدی برای جریان مردمی عمار پیدا کنیم و هیچ ایرادی ندارد اگر عمار بخواهد تعطیل شود و قالبش از مستند و سینما تغییر کند. وی دلیل خود برای طرح چنین موضوعی را اینگونه عنوان کرد اولین جرقههای عمار در سال ۸۸ ایجاد شد که شرایط خود را داشته و الان چنین شرایطی وجود ندارد.
ملکی قصه خود را با روایت ورود به دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه در سال ۸۵ آغاز کرد و گفت در همان سال اول به این نتیجه میرسد که مفاهیم اقتصادی که در دانشگاه تدریس میشود با توجه به ساختار غرب و نه کشور ما تدوین شده است.
وی اولین درگیری خود با رشته اقتصاد را خواندن مقاله «توسعه تمدن غرب» شهید آوینی دانست. به گفته ملکی، شهیدآوینی در این مقاله به تفضیل درباره توسعه صحبت کرده و میگوید که توسعهای که غربیها از آن دم میزنند، توسعه مناسب آنها و نه ماست. ملکی افزود این مقاله موجب شد تا با اقتصاد درگیر شوم. ملکی صحبتهای خود را با ذکر سوالی ادامه داد: چرا روایت بومی از اقتصاد ایران وجود ندارد؟ چرا راجع به جهاد سازندگی پژوهشی در دانشگاهها صورت نگرفته است.
ادامه قصه این پژوهشگر به فتنه ۸۸ میرسد. ملکی متذکر میشود: در آن زمان تحلیلهای زیادی از این فتنه وجود داشت. بر مبنای یکی از این تحلیلها اتفاقات سال ۸۸ به دلیل توسعه نامتوازن رسانه باعث این خطای تحلیل برای مردم شده است. همان تحلیل سرمنشا ایجاد جشنواره عمار شد و قرار بود عمار این خلا را پر کند. خلا چی بود ما در نظام یک مسئله روایت داریم و یک مسئله رسانه داریم و این رسانه دارد نامتوازن عمل میکند. ما باید آن را هم نقد کنیم و هم آن را پوشش دهیم. بدین ترتیب عمار شکل گرفت.
مدیر مدرسه سینمایی راه ادامه میدهد: چند سال از عمار و سال ۸۸ گذشته. کلان مسئلهای که ما در عمار دور آن جمع شدیم شورش اشرافیت بر جمهوریت بود و بحث توسعه نامتوازن رسانه بود. الان تغییرات جدی در سازماندهی فرهنگ رسانه و فضای رسانهای کشور اتفاق افتاده و دیگر روایت و نسخه قبلی برای امروز جواب نمیدهد. البته حتما به عنوان یک جریان فرهنگی قابل مصرف است. حالا مسئله امروز ما چیست؟ آیا مسئله ما همون مسئله ۱۲ سال پیش است. ما اکنون در یک گیجی افراطی به سر میبریم. کلان مسئلهای امروز که همه میتوانند به دورش جمع شوند و روی آن اتفاق نظر داشته باشند، چیست. ملکی معتقد است که مسئله امروز ما بازگشت از رسانه و سایر حوزهها به علوم انسانی است. یک رجعت توام با دقت نیاز داریم تا این پرسش را پاسخ دهیم.
در ادامه محسن مقصودی، تهیه کننده تلویزیون علوم انسانی را از علوم مظلوم دانست که از دوران مدرسه در سایه علوم ریاضی و علوم تجربی قرار گرفته است. مقصودی تاکید کرد: به عنوان فعال رسانهای و برنامه ساز و مستندساز هر هفته این نیاز را بیشتر احساس میکنیم که چقدر کار پژوهشی جدی و عمیق برای مسائل کشور و مسائل انقلاب رو زمین مونده و انجام نشده وجود دارد. چه از مسائل پیشرفت کشور و چه از بعد چالش های که در مسیر تحقق عدالت داریم.
مقصودی به عنوان نمونه افزود: واقعا مطالعهای صورت نگرفته که از نگاه دینی و علمی کف و سقف حقوق باید چند برابر باشد. مثلا یک مدیر در یک جامعه اسلامی چند برابر یک کارگر با حقوق ۳ میلیون ۵۰۰ باید حقوق بگیرد که ما آن را عادلانه بدانیم. یا در وضعیت نظام بانکی، وضعیت خلق پول نظام بانکی در خدمت اغنیا و طبقه مرفه و جریان سرمایه داری.
این تهیه کننده تلویزیون تاکید کرد: علوم انسانی در تمامی حوزههای زندگی ما نقش دارد. حتی در حوزه علم و فناوری. اگر یک جهش در حوزه هستهای، فضایی یا نانو می بینم، شما میبینید که مسئله اصلی گفتمان علوم انسانی و گفتمان جهادی حاکم بر آن مجموعه بوده است. همین موضوع جهادی درست تبیین نشده است.
به گفته مقصودی در خصوص اینکه کار جهادی نه به معنای کار بیشتر بلکه به معنای همزیستی با مردم و زندگی همانند مردم است به اندازه کافی بحث نشده است. مقصودی افزود در همه این حوزهها جای یک کار علوم انسانی خوب لازم است و بچههای هنری باید سوژههایی ارائه کنند که علوم انسانی ما که بخش زیادی از آن در دانشگاه و حوزه در خواب است تکان خورده و متناسب با نیازهای جامعه حرکت کند.
روایت انسان ایرانی نداریم
در ادامه مهدی امامی پژوهشگر حوزه فلسفه اجتماعی، گفت: ما در کشورمان فلسفه تاریخ نداریم و به طبع تولد انسان هم محقق نمیشود چون هویتی شکل نمیگیرد که بر مدار آن انسان تجلی کند.
او افزود: فلسفه تاریخ یعنی جمع کردن اجزای پراکنده تاریخ برای یافت یک کلیت که در آن از چهار مفهوم کلیدی نسبت انسان با پیشرفت، عقلانیت، رهایی و آزادی و قدرت و دولت و سیاست حرف میزنیم.
این پژوهشگر بیان کرد: هنر، موتور پیشران علوم انسانی در یک کشور است زیرا تجلی قوه خیال است و این قدرت را میآفریند که فرازهای وضع موجودش را در وجه انزمامی نگاه کند و بدون فرا رفتن از وضع موجود برای رهایی، امکان ندارد علوم انسانی متناسب با خودمان داشته باشیم.
امامی که معتقد است ما روایت انسان ایرانی نداریم، گفت: متاسفانه در چهارچوب کلیشهای بستهای فکر میکنیم و با این فرمان هیچ گاه علوم انسانی در کشورمان پا نخواهد گرفت.
او اذعان کرد: علوم انسانی مدرن از توصیف آغاز شد و انسان طبقه متوسط را که محور شهروندی تلقی میشد را روایت و توصیف کردند که همان اقتصاد سرمایه داری و بازار است.
این پژوهشگر در پایان افزود: مهمترین کارایی انباشت تاریخ شفاهی جشنواره عمار در زمینه تولید علوم انسانی – اسلامی – ایرانی این است که انسانی که ظهور کرده است را توصیف و روایت کند.
علوم انسانی در دل مردم
در ادامه روحالله ایزدخواه پژوهشگر حوزه جهاد سازندگی و نماینده مجلس شورای اسلامی، گفت: جشنواره عمار از حوزه هنر فراتر رفته است و وارد علوم انسانی شده اما امیدواریم سالهای آتی امور اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز را در بربگیرد.
او مسئله ارتباط گم شده علوم انسانی با واقعیت در کشورمان را حائز اهمیت دانست و افزود: علوم انسانی مطالعه انسان است. انسان فقط در کلاس درس و کتابخانه محصور نیست انسانها در روستا، کلان شهر، کارخانه و همه جا هستند.
این نماینده مجلس با انتقاد از دانشگاهها خاطر نشان کرد:«چرا محققین و صاحب نظران پرهیز دارند از زیست با مردم؟ متاسفانه در دانشگاه هایما میتوانی تا فوق تخصص علوم انسانی بروی ولی در عمرت چهار روستا با نگاه تحقیقی را ندیده باشی.»
ایزدخواه بیان کرد: همسر جلال آل احمد در جایی میگفت تمام داستانهای او واقعیت است و عجین شده با مردم به این صورت که او به روستاها میرفت و در نگارشش بعد از مشاهده و پژوهش فقط نام مکانها و افراد را تغییر میداد.
او در پایان گفت: باید رخوت و رکود و تنبلی را کنار بگذاریم و من امیدوارم جشنواره علوم انسانی عمار بتواند این حصار، رکود و تحجر را بشکند و پای محققین و فرهنگیان را به جامعه باز کند.
زنان متن انقلاب اسلامی هستند
سهیلا صادقی پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی نیز در نشست شب اندیشه گفت: وقتی میخواهیم در مورد زن انقلاب اسلامی حرف بزنیم باید اول بدانیم از چی و در چه حوزههایی صحبت میکنیم.
او افزود: یکی از بحثهای جدی، تفکیک دوگانه لفظ زن و مرد است که در جهان غرب مبتنی بر جنسیت است اما در اوایل انقلاب اسلامی لفظی میان زنان و مردان فعال مبارز شکل گرفت که باعث شد فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی بسیار آسان و امکان پذیر شود ان هم ابداع لفظ برادر و خواهر بود.
پژوهشگر حوزه زنان که معتقد است لفظ برادر و خواهر از ادبیات مارکسیستی نمیآید، بیان کرد: در اینجا جنسیت مطرح نیست که خب قابل تامل است اما ما در مطالعات انقلاب اسلامی آن وجه شالوده شکنانه را در نظر نگرفتیم. وجهی که امکان فعالیت اجتماعی و مبارزاتی زن و مرد در کنار هم به دور از رویکردهای شائبه انگیز و جنسی را فراهم کند و یک تعامل دینی را رقم زند.
صادقی یکی از اقدامات موثر جبهه فرهنگی انقلاب منهای جشنواره عمار را، نگارش روایتهای زنان فعال در دفاع مقدس و انقلاب اسلامی و در برنامهها و مناسبتهای دوران پهلوی دانست و گفت: برای مثال کتاب روز آزادی زن که در مورد قیام گوهرشاد است اما شوربختانه ویژنامه همشهری لفظ ناداستان را برای این کتاب به کار برد که وجه تحقیرآمیز و تقلیلی داشت.
او در پایان تاکید کرد: مطالعات فمنیستی در غرب بر مفهوم جنسیتی و حاشیهای زن است و در انقلاب اسلامی زنان متن انقلاباند پس اگر زن را تقلیل بدهیم به وجه عاطفهگرایانه اشتباهترین حالت ممکن است.
علوم انسانی درصدد پاسخ به مسائل هنر
محمدرضا وحیدزاده پژوهشگر و نویسنده هنر نیز در این نشست گفت: نسبت علوم انسانی و هنر چهار محور اصلی دارد: ۱- علوم انسانی در خدمت هنر که نقش برجسته سازی دارد و علوم انسانی در حد روزنامه نگاری تقلیل پیدا میکند ۲- هنر در خدمت علوم انسانی که در حد پروپاگاندا تقلیل پیدا میکند ۳- هنر بهانهای که علوم انسانی خودش را طرح کند که مسئله اصلی ما نیست و ۴- علوم انسانی بهانهای برای هنر که گاهی سینما به پاتولوژی تقلیل پیدا میکند
او افزود: آنچه که مسئله است و امروز به آن نیاز داریم نسبت پنجمی است که علوم انسانی با هنر به گفت و گو بپردازد و درصدد پاسخ به مسئلههای هنر بربیاید.
نویسنده کتاب سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی بیان کرد: والتر بنیامین فیلسوف مکتب فرانکفورت در مقاله اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی از اتفاقی که افتاده بود پرده برمیداشت و راهی راجلوی هنر باز میکرد پس امروز در این جغرافیا نیاز داریم که فردی برایمان توضیح بدهد هنر من کجاست؟ که کجا بهتر از جشنواره عمار که این مردمی بودن را توضیح بدهد.
سحر دانشور پژوهشگر حوزه مطالعات زنان خاصه تاریخ شفاهی یکی دیگر از مدعوین شب اندیشه در سخنانش گفت: نزدیک شدن به زن در بافت امروز جامعه مبتنی بر باورها است. این بایدها چه نسبتی با آنچه که بود و آنچه که هست دارد؟
او افزود: «مسئلهای مانند زن خانه دار و زن شاغل نسبت چندانی با واقعیت جامعه ندارد اما دقتی نمیشود که این مسئله از کجا آمده؟ باید بگویم این مسئله و سوال برای کشور ما نیست و خارج از ایران توسط غربی ها طرح شده که جای تاسف دارد کنشگرهای ما با طیفهای مختلف راجع به این موضوع نامربوط بحث میکنند و زمان میگذارند.»
این پژوهشگر اذعان کرد: متاسفانه ما نمیدانیم کجا ایستادهایم و تناقضات زیاد است. ما با تجربیات زیسته دهه ۵۰ و ۶۰ باید بدانیم انقلاب اسلامی پرسشش از زن چه بوده و هست؟
دانشور در پایان گفت: رسالت اساسی برای نزدیک شدن به مفهوم زن در انقلاب اسلامی فهم پرسشی است که انقلاب اسلامی نسبت به زنان دارد.
راه اندیشه از ژورنالیسم میگذرد
در ادامه این برنامه سیدعلی سیدان روزنامه نگار اندیشه و پژوهشگر حوزه هنر انقلاب اسلامی در سخنانش گفت: در این نشست درباره هنر و نظر صحبت شد اما خبر نه.
او افزود: خلا امروز ما این است که روزنامه نگاری مرده است. باید بگویم بعد از اینکه جلیلی از وادی ژورنالیسم رفت، گاهنامه راه مستمر چاپ نشد و ما کانونی برای تولید اندیشه روزآمد نداشتیم که متاسفانه در جریان روشنفکری این تحریریه وجود دارد.
این روزنامه نگار اندیشه بیان کرد: چندی پیش مقالهای با عنوان جشنواره علوم انسانی عمار و چالش تخصص گرایی نوشتم که ما دوگانه تخصص و تعهد داریم که البته از قدیم در جامعه بوده است حتی در انتخابات امسال هم مشهود بود.
سیدان اذعان کرد: این چالش در غرب هم به خصوص آمریکا وجود دارد و در سال ۲۰۱۷ کتابی با عنوان مرگ تخصص چاپ شد که نویسندهاش فردی امنیتی دانشگاهی بود و با لحنی بسیار عامیانه نگارش کرده است و تمام قد از تخصص دفاع میکند چون در آمریکا بحران مرجعیت وجود دارد تخصص در آن کشور مسئله است ولی بدون تعریف درست و محافظه کارانه بیان میشود.
او خاطر نشان کرد: تخصص، ذهنیت قوام یافته تمدنی است و اگر از تمدنی بگیری آن تمدن فرو میپاشد که نشانههایش در غرب آمریکا ظهور کرده است.
این روزنامه نگار در پایان تاکید کرد: ما در حال حاضر در عرصههای زندگی امان گرفتار ذهنیتی هستیم که نمیگذارد رخدادی که در بیرون اتفاق میافتد را ببینیم. کسی که اهل خبر باشد و روزنامه نگار میتواند این کار را بکند و راه ما از ژورنالیسم میگذارد و روزنامه نگار تحقیقی تولید اندیشه میکند.
گفتنی است نخستین دوره جشنواره علوم انسانی عمار در چهار سرفصل «انسان انقلاب اسلامی»، «جامعه انقلاب اسلامی»، «جهان انقلاب اسلامی» و «آینده انقلاب اسلامی» برگزار میشود و فعالان و پژوهشگران علوم انسانی، تا اول بهمن ماه سال جاری فرصت دارند با مراجعه به سایت fanoos.ammarfilm.ir آثار خود را در قالبهای مقاله علمی، یادداشت، گفتار علمی، تقریر و حاشیهنویسی تحویل دبیرخانه جشنواره دهند.
آیین اختتامیه و تقدیر از برگزیدگان نخستین جشنواره علوم انسانی عمار، ۳ تا ۵ اسفند ماه برگزار میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به پایگاه اطلاعرسانی جشنواره به نشانی fanoos.ammarfilm.ir مراجعه کنند.