به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از روزنامه فرهیختگان، «پرزیدنت، آکتور سینما» مستندی جذاب با سوژهای تاریخی – سیاسی است. فیلمی که با بررسی رابطه آمریکا و شوروی در اواخر جنگ سرد به علت فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میپردازد. سازندگان این فیلم تلاش کردهاند که با بررسی تاریخ شوروی به نحوه مواجهه آمریکا با کشورهایی که آنها را دشمن میپندارد، بپردازند. نکته جالب توجه در مورد این مستند عدم دریافت مجوز در وزارت ارشاد است، هرچند که این فیلم در صدا و سیما مجوز گرفته است. با محمدمهدی جعفریان، تهیهکننده و محمدرضا بورونی، کارگردان این اثر به گفتوگو نشستیم تا بیشتر با موضوع این فیلم آشنا شویم.
«پرزیدنت، آکتور سینما» یک مستند سیاسی- تاریخی با سوژهای جذاب است. ارتباط سوژه فیلم با مسائل روز باعث ایجاد حاشیههای فراوانی چون عدم صدور مجوز برای آن شده است. چه شد که به سراغ ساخت این فیلم رفتید؟
محمدمهدی جعفریان(تهیه کننده): مسالهای که باعث شد به سمت ساخت مستندی با موضوع شوروی برویم، صرفنظر از علاقهمندیای که به این حوزه داشتیم، اسناد زیادی بود که در این حیطه مطالعه کردیم. از سال ۲۰۰۶ آمریکا با مسائلی پیچیده در مورد ایران مواجه شد مثل اینکه ایران تنها کشوری در منطقه بود که در پازل آمریکا خوب بازی نمیکرد و قواعد بازی را در کشورهای دیگر هم بههم میزد و درعین حال مخالفترین کشور آمریکا در منطقه نیز بود. از سال ۲۰۰۶ برنامهریزیهایی برای تغییر در ایران انجام شد که به نتیجه نرسید و در نتیجه در دوران بوش راهبرد آمریکا در مواجهه با ایران عوض شد ولی راهبرد جدید از زمان اوباما اجرایی شد. آنها میگفتند به جای تغییر و براندازی باید به سمت راهبردهای نرمتر برویم.
دو کلید واژه در این زمینه وجود داشت. هر اندیشکده آمریکایی را که بررسی کردیم بر دو الگوی رفتاری تاکید داشتند. اول، الگوی مقابله آمریکا با چین و دیگری با شوروی است. تاکید اندیشکدههای آمریکایی بر استفاده از راهبرد رویارویی با شوروی بیشتر بود. آنها میگفتند که برای رام کردن ایران و نیز برای تبدیل شدن به یک بازیگر نرمالتر باید از تجربه شوروی استفاده کنیم. بررسی تجربه رویارویی آمریکا با شوروی دغدغه ما برای مستند «پرزیدنت، آکتور سینما» شد. شباهتهای زیادی بین الگوی رفتاری آمریکا با شوروی و الگوی رفتاری آمریکا با ایران وجود دارد. شباهتهایی مثل پیام نوروزی اوباما و ریگان، دخالت آمریکاییها در سرکار آمدن گورباچف و تهدید نظامی، تحریمهای اقتصادی، کاهش قیمت نفت، تقویت افراد و رسانههای غربگرا و ترویج سبک زندگی غربی… .»
محمدرضا بورونی(کارگردان): «مارگارت تاچر، نخستوزیر بریتانیا در مورد روی کار آمدن گورباچف میگوید که ما گورباچف را شناسایی کردیم زیرا او متفاوت فکر میکرد. تاچر میگوید ما او را شناسایی کردیم که روی کار بیاید. حالا چطور شد که او آمد؟ بعد از درگذشت دو، سه رهبر قبل از گورباچف، فشار شدید اقتصادی و امنیتی به جامعه شوروی آوردند. ریگان هم از نظر نظامی تهدیدها را بیشتر کرد و هم از نظر اقتصادی تحریمها را شدیدتر کرد. اقتصاد شوروی بهشدت ضربه خورد و هیات حاکمه (پولیت بورو) به این نتیجه رسید که باید بتواند با آمریکا تعامل کند. همین اتفاق درباره ایران هم افتاد. آشفتگیهای اقتصادی و تحریمهای ارزی باعث شد که معادلات سیاستمداران تغییر کند. خود اوباما در جایی میگوید که اگر تحریمها نبود، قطعا اصلاحطلبان بالا نمیآمدند.
آیا آمریکا توانست شوروی را به یک بازیگر نرمال تبدیل کند؟
محمدرضا بورونی(کارگردان):یک اتفاقی در تجربه شوروی برای مردم روسیه افتاد، اینکه مردم و مسئولان تصمیم گرفتند روشی که در پیش گرفتند و باعث فروپاشی شوروی شد را عوض کنند. عمده راهبرد قبلی در مورد مواجهه با آمریکا با روی کار آمدن گورباچف بود. ما در این فیلم نشان دادیم که باید از این اتفاق درس بگیریم. مشکل ما با ابرقدرتهای دنیا به این راحتیها قابل حل نیست. در زمان گورباچف، مردم و مسئولان شوروی تصمیم گرفتند که روند مواجههشان را با آمریکا عوض کنند و به تعامل و آشتی با دنیا بپردازند.
با روی کارآمدن گورباچف، امتیاز دادنها و کوتاه آمدنها شروع شد ولی آمریکا راضی نشد. آمریکا هیچوقت راضی نمیشود زیرا میخواهد یگانه ابرقدرت جهان باشد و بر همه حکمفرمایی کند. کوتاه آمدنهای شوروی به فروپاشی اش منجر شد. وضعیت بد اقتصادی و انتظار پنج ساله مردم شوروی که به شعارهای گورباچف دل بسته بودند باعث شد که گورباچف محبوب به چهرهای منفور تبدیل شود و مجبور شود قدرت را به یلتسین بسپارد که او هم امتیازات زیادی را به آمریکا داد. وضع اقتصادی شوروی به قدری بد شد که ناچار شدند، غذا را جیرهبندی کنند. با وجود همه امتیازاتی که شوروی به آمریکا داد، آمریکا حاضر نشد در برابر کشوری وسیع ولی خنثی کوتاه بیاید و تا نابودی کامل شوروی پیش رفت. آمریکا در مقابل ایران هم همین راهبرد را در پیش گرفته است. آنها تصمیم گرفتند تا وضعیت اقتصادی را برای ما سخت کنند تا پای میز مذاکره بیاییم ولی حتی مذاکره هم نمیتواند وضعیت ما را بهبود ببخشد زیرا شوروی این موضوع را تجربه کرده است. ما باید به دنبال راههای دیگری برای مقابله با اینگونه دشمنیهای آمریکا باشیم.
به نظر شما با روی کار آمدن ترامپ، راهبرد آمریکا در مقابل ایران تغییر نکرده است؟
محمدرضا بورونی(کارگردان): شبکه بیبیسی وقتی ترامپ رئیسجمهور شد، مستندی درباره شباهتهای ریگان و ترامپ ساخت. ریگان هم بعد نرم داشت و هم بعد سخت؛ او در بعد سخت ریگان بودجه نظامی را بالا برد. بعد سخت ترامپ هم شبیه ریگان است. پیشبینی من این است که ترامپ تلاش میکند از بعد سخت استفاده کند تا ایران را پای میز مذاکره بکشاند. ترامپ اگرچه میگوید میخواهم حمله کنم و اینگونه بازنمایی شده است که مغز ندارد ولی فرد باهوشی است و ممکن است این چهره ترسناکی که از ترامپ ساخته شده، عدهای در داخل را به این سمت سوق دهد که از ترس جنگی توهمی، امتیازات بیشتری را باید به آمریکا بدهیم. هیات حاکمه آمریکا بیتردید دیگر نمیگذارند جنگی صورت بگیرد و تلاش خواهند کرد که دوباره ما را پای میز مذاکره بیاورند تا بتوانند ما را از پا بیندازند. دعوای دموکرات و جمهوریخواه نباید ما را گمراه کند. کشور ما معادن طبیعی زیادی دارد.
کشوری هستیم که غیرت ملی و صبغه تاریخی و دینی داریم. همـچـنین کشور پهناوری هستیم و آمریکا همه این موارد را به چشم یک تهدید برای خودش میبیند و برای همین هیچوقت از دشمنی با ما دست بر نمیدارد تا مانند شوروی سرنگون و تجزیه شویم. آنها از شوروی میترسیدند و برای همین به رویارویی با آنها پرداختند. کاری که با دیگر کشورهایی که همسوی آنها نیستند یا ممکن است در آینده به تهدیدی برایشان تبدیل شوند، میکنند.»
شما اشاره کردید به این دلیل به سراغ بازخوانی روابط شوروی و آمریکا رفتید که مسئولان از آن تجربه کسب کنند. تاکنون بازخوردی از طرف مسئولان و افرادی که این اثر را دیدهاند داشتید؟
محمدمهدی جعفریان(تهیه کننده): نکتهای که در این مورد وجود دارد و به نظرم رسید که پیش از پاسخ به سوال شما بگویم این است که این روزها در وزارت ارشاد فیلمهایی مجوز میگیرند که برای مردم بدآموزی دارد ولی فیلمهایی که دغدغهمند هستند توقیف میشوند. این نشان میدهد که مسئولان کنونی دولت رغبت ندارند این فیلم دیده شود. فیلمی که فقط تاریخ یک کشور دیگر را بازخوانی کرده است چرا باید توقف شود؟ پروانه نمایش معمولا دو هفتهای صادر میشود ولی تا الان بیش از دو ماه است که مجوزی به ما ندادهاند. نکته این است که در دورهای این اتفاق میافتد که مسئولان دولتی مدعی آزادی اجتماعی و سیاسی هستند. مردم میتوانند در این زمینه قضاوت کنند. راه اصلی برخورد با این اثر این است اگر انتقادی دارند بیایند و مطرح کنند نه اینکه آن را توقیف کنند. ما تلاش کردیم که این فیلم را برای طیفهای مختلف سیاسی اکران کنیم که تاحدودی موفق شدیم ولی به افراد زیادی هم زنگ زدیم که حاضر نشدند فیلم را ببینند. نمی دانم چرا این روایت کردن تاریخ برای خیلیها سخت و ناگوار است؟ این فیلم حتی در مورد تاریخ ایران هم نیست و درباره تاریخ دیگر کشورها ساخته شده است. ما میخواستیم این فیلم را در دانشگاه صنعتی شریف هم رونمایی کنیم، هماهنگیها هم انجام شده بود اما این برنامه را لغو کردند. بعد هم در دانشگاه امیرکبیر برای پخش با بسیج دانشجویی هماهنگ کردیم ولی باز هم با مشکلاتی مواجه شدیم. خیلیها بودند که میخواستند برای دیدن فیلم بیایند ولی حراست اجازه نمیداد. اخبار جسته وگریخته هم از شهرستانها این بود که خیلی ازدانشگاهها جلوی این کار را گرفته بودند و اجازه پخش ندادند.