با علی سرو، کارگردان این مستند درباره روند ساخت اثرش گفتگو کردیم. او در این خصوص گفت: «هنگامی که فرایند انتخاب نام مستند را با نویسنده و تیم تولید آغاز کردیم، قریب به صد پیشنهاد از طرف اعضای تیم و حتی هوش مصنوعی مدنظر قرار گرفت. اما چندین عامل را در نظر گرفتیم؛ به عنوان مثال، مخاطب اصلی این مستند قشر نسل زد است که به فضای مجازی نیز آشنایی دارد. هدف ما این بود که نام مستند همراستا با ویژگیهای آوانگارد و دوپهلو بودن مضمون آن باشد. همچنین، نام اثر باید همآهنگ و همگون با شعار اصلی حوادث سال ۱۴۰۱ باشد.»
سرو در ادامه به اهداف اثر اشاره کرد و گفت: «از ابتدای سفارش این مستند، احساس میکردم که هدف ساخت یک یادواره برای تقدیس شهید عجمیان است. اما با توجه به اینکه آثار زیادی در خصوص این شهید بزرگوار ساخته شده و نسل امروز چنین آثاری را نمیپذیرد، من مخالف این رویکرد بودم. به باور من، اگر چنین فضایی در جامعه تکرار شود، نباید شاهد تکرار جنایات گذشته باشیم. از این رو، خروجی این مستند باید بهگونهای باشد که تفاوتی محسوس ایجاد کند. برای رسیدن به این هدف، یک ساختار آوانگارد و موزیکال را انتخاب کردیم که در کشور مشابهای ندارد. به همین دلیل این مستند ویژگیهای خاص خود را دارد و مخاطب بهتر با آن ارتباط برقرار میکند. بسیاری از مخاطبانی که انتظار داشتند مستندی صرفاً درباره یک شهید ببینند، از تماشای این اثر شگفتزده شدند.»
علی سرو افزود: «ما تلاش کردیم تنها روایتگر اتفاقات باشیم و در ذهن مخاطب سوالاتی ایجاد کنیم. همچنین، موسیقی رپ که معمولاً بهعنوان یک موسیقی اعتراضی شناخته میشود، را بهعنوان پایه کار انتخاب کردیم تا از این طریق به مخاطب بگوییم که این اثر با هدف اعتراض به این جنایت ساخته شده است.»
روحاللهها روبروی ما هستند، باید خوب نگاه کرد
سرو در توضیح انتخاب بخش «آرمان روحالله» جشنواره عمار برای نمایش مستند خود گفت: «در حین ساخت مستند متوجه شدم که بخش آرمان روحالله به جشنواره عمار پیوسته است. با توجه به اینکه شخصیت اصلی مستند ما شهید عجمیان است، دریافتیم این جشنواره به دلیل تطابق پارامترهای مشترک با اثر ما، بهترین بستر برای اکران آن خواهد بود.» او همچنین تأکید کرد: «از همان ابتدا هدف من این بود که فرصتی برای گفتمان با طرف مقابل فراهم شود و مخاطب اصلی اثر، نسل جوان و نوجوان باشد.»
سرو در توضیح اهمیت پرداختن به قشر جوان و ایجاد گفتمان با آنها گفت: «معتقد هستم که باید به این قشر توجه ویژهای داشته باشیم و فضایی برای گفتمان ایجاد کنیم. این تنها راه حل برطرف کردن تعارضات است. البته این به معنای پذیرش کامل دیدگاههای یکدیگر نیست، اما گفتمان میتواند از بروز تعارضات و چالشهای آسیبزا جلوگیری کند. من اطمینان دارم که اگر جوانان کشور متوجه هزینههای سنگینی که این آشوبها برای کشور به دنبال دارد شوند، از شرکت در چنین اتفاقاتی خودداری خواهند کرد.»
این مستندساز در ادامه افزود: «اگر یک نکتهای که در ساخت این مستند آموخته باشم، این است که نباید تصور کنیم این جوانان دشمن ما هستند. در میان این جوانانی که در مقابل ما ایستادهاند، دهها روحالله عجمیان وجود دارد. فقط کافی است که ما این افراد را بشناسیم و با آنها صحبت کنیم. باید در زمینه ادبیاتسازی و گفتمانسازی تلاش کنیم، زیرا در دل هرکدام از این جوانان، یک روحالله نهفته است.»
تیغ سانسور بر گلوی مستندسازان
وی همچنین گلایه کرد: «عدم اطمینان و دسترسی ندادن نهادهای امنیتی در ساخت آثار اینچنینی نیز معمولا هنرمند را دلزده میکند و از نظر مالی کار را با مشکل مواجه میکند. برای دسترسیهای بسیار جزئی ماهها استمرار و نامهنگاری لازم است که تیم تولید را معطل میکند. نتیجه این پیگیریها و دوندگیها همین تصاویر ناب و تازهایست که در مستند میبینیم و پیش از این در دسترس قرار نگرفته بود.»
سرو در اشاره به اینکه اثرش پرترهای از شهید عجمیان نیست، گفت: «در طول ساخت مستند با خانواده محترم شهید عجمیان بیش از یک بار دیدار نداشتم و بخش عمده هدف ما پوشش دادن همه اتفاقات آن روز در یک مستند بود. چیزی که من در طول مستند با آن برخورد داشتم این بود که شهید عجمیان جوانی شبیه به همه جوانهای همسن و سال خودش بود و مطالبات خودش را داشت؛ اما با این وجود آن روز به میدان آمد، چون معتقد بود اقتصاد بدون امنیت معنا ندارد. ابعاد شخصیتی روحالله برای من خاص بود. او روحیات خاص خودش را داشت که گاهی در آدمهای همفکر او نمیبینیم. تلاش میکرد در حوزههای اقتصادی یا تربیتی بنبستشکنی کند.»
این مستندساز در پایان با اشاره به کاهش فعالیتهای خود، گفت: «حوزه ساخت مستند سخت، توانبر و فرسایشی است و برای مستندسازان صرفه اقتصادی ندارد. در نتیجه، کارها از نظر کیفیت و کمیت پایین آمده است. باید دید در سالهای آینده چه سوژههایی به ما میرسد و جشنواره عمار چه رویکردی خواهد داشت.»