به گزارش «عمار فیلم» به نقل از خبرگزاری فارس، حامدبامروتنژاد تهیهکننده فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» در نشست مجازی یازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار که با عنوان «رو به راه» و با حضور اکرانکنندگان مردمی جشنواره برگزار شد، در خصوص تجربه اکران و فروش این فیلم سینمایی گفت: اوایل، پیشبینی همه افراد اهل فن درباره میزان فروش این فیلم از ۵۰۰ میلیون تا نهایتا یک میلیارد تومان بود. استدلالشان هم این بود که از آنجا که نوجوانها و طیف حزباللهی مخاطب فعلی سینمای ایران نیستند و فیلم برای این دو طیف ساخته شده، بر همین مبنا شکست در فروش تضمین شده است.
وی افزود: ولی فیلم ما بر خلاف پیشبینیها، ۷ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان فروش داشت. من از روز اول اکران میگفتم ما باید ۱۰ میلیارد فروش داشته باشیم؛ هر کس میشنید میخندید ولی من به آن باور داشتم و معتقد بودم به پشتوانه اکرانهای مردمی میتوانیم به میزان از فروش برسیم.
تهیهکننده «منطقه پرواز ممنوع» ادامه داد: ما در روند تبلیغات فیلم از یک گروه حزباللهی که به طور تخصصی در تبلیغات فیلم سینمایی فعالیت دارن، برای مشاوره دعوت کردیم اما بعد از چند جلسه به افتراق رسیدیم و از هم جدا شدیم، چون آن ها حرفشان این بود که شما باید نمادهای مذهبی را از تیزر و پوستر فیلم حذف کنید؛ از خانم چادری گرفته تا چفیه و ریش و لباس نظامی و هر چه که رنگ و بوی حزب الله و سوریه و مدافعان حرم داشته باشد.
وی افزود: استدلال آن گروه تبلیغاتی این بود که سینمای ایران کلاً ۴ میلیون مخاطب بالفعل دارد که در سال یک تا نهایتاً ۱۲ بار سینما میروند و اگر این ۴ میلیون نفر برای تماشای فیلمی به سینما بروند، آن فیلم ۳۰ میلیارد تومان خواهد فروخت. اگر نه مخاطب اکثر سینمای ایران نهایتاً ۲ تا ۳ میلیون نفذ هستند. یعنیدر سبد فرهنگی ۸۰ میلیون جمعیت ایران، سینما نیست! البته حرف و استدلال این دوستان درست بود و طبق قواعد بازی آن زمین صحبت میکرد ولی ما به این قائل بودیم که باید زمین بازی را عوض کنیم، چون اگر قرار باشد من در تیزر و پوستر خودم را مخفی کنم، کمکم در خود اثر هم مجبور میشوم هویتم را سانسور کنم.
بامروتنژاد در بخش دیگری از این نشست درباره ضرروت اجرای عدالت رسانهای بیان داشت: ما در جبهه فرهنگی به اندازهای که حضور داریم ظهور نداریم؛ هستیم اما بودنمان آن طور که باید به چشم نمیآید. ما در جریان فتنه ۸۸، با یک سری از افراد مواجه بودیم که تحت تاثیر رسانههایی که با آن سر و کار داشتند واقعا فکر میکردند بیشمارند، چون در همه رسانهها خودشان و اطرافیان و مثل خودشان را دیده بودند. همین آدم ها به سینما هم که میرسند فکر میکنند فقط یک کیارستمی است و ناصر تقوایی.
وی ادامه داد: با یکی از بزرگان سینمای هالیوود صحبت میکردیم، میگفت «من از سینمای ایران کیارستمی را میشناسم» و اصلا باورش نمی شد که در سینمای ایران کسی مثل ابراهیم حاتمیکیا با این سطح از تکنیک وجود داشته باشد. وقتی شما طیف مشخصی را همیشه در رسانه نمایش میدهید، الباقی مردم فکر میکنند یا اینها طیف برتر و الگو هستند و خود را شبیه آنها میکنند یا اینکه چون گرایشی به همانندسازی با آنها ندارند، رسانه شما را کنار میگذارند کما اینکه خیلی از خانوادهها هستند که تلویزیون نمیبینند و آن را برای خانواده و فرزندان خود مضر میدانند.
این تهیه کننده سینما درباره نقش اکرانهای مردمی در روند اصلاح روند تولید فیلمهای ارزشی اظهار داشت: ممکن است بعضیها تصور کنند یک فیلم با اکرانش مصرف و تمام میشود اما واقعیت این است که بعد از اکران، بازخوردهای آن به فرایند تولید برمیگردد و طبق ذائقهسنجی صورتگرفته، اثر بعدی تولید می شود.