به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» و بهقل از وطن امروز، توانمندیهای ایران در دانش صلحآمیز هستهای که یکی از نقاط قوت جمهوری اسلامی در میان کشورهای منطقه و حتی در سطح چند کشور اول این حوزه در دنیا به حساب میآید، موجب شده است سطح توجه بینالمللی به این توانمندی ایرانی بیشتر شود. در این بین کینهتوزیهای دشمنان مردم در نخستین گام با پروندهسازیهای جعلی و اتهامزنیهایی مانند تلاش برای ساخت سلاح هستهای بهرغم فتوای رهبر انقلاب در حرمت تولید این نوع از تسلیحات، نتوانست افکار عمومی دنیا را علیه ایران تحریک کند. در ادامه اما دشمنان تلاش کردند با ترور دانشمندان هستهای، تلاشهای علمی در این زمینه را با محدودیت مواجه کنند. در این بین شهیدان علیمحمدی، شهریاری، رضایینژاد و احمدیروشن در این مسیر از سوی افراد وابسته به دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی ترور شدند. ترور دانشمندان هستهای نه تنها از توجه به موضوع هستهای کم نکرد بلکه «انرژی هستهای» و «دانش صلحآمیز هستهای» را به یکی از کانونهای اصلی توجه مردم در سالهای اخیر تبدیل کرد.
در سینما، اگرچه در مجموع پروژههای خاص و حرفهای درباره این موضوع مهم و «پرونده هستهای ایران» که یکی از طولانیترین پروندههای بینالمللی در قرن اخیر است، به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد اما اشارههایی در برخی فیلمهای سینمایی شده است. در فیلم سینمایی بادیگارد، شخصیتی که از سوی «حیدر»، نقش اول فیلم- که پرویز پرستویی آن را ایفا میکند- محافظت میشود و حیدر جانش را برای حفظ جان او به خطر میاندازد و در این راه شهید میشود یک دانشمند هستهای است. او به تعبیر حاتمیکیا و از زبان مسؤول سازمان انرژی اتمی «شخصیت دهه ۹۰» است.
حاتمیکیا در یک گفتوگو، درباره این نقش این طور توضیح میدهد: «اصلا موضوع ترور دانشمندان هستهای هم هنوز مطرح نبود. این حرف مربوط به ۸ سال قبل است. من در جریان تحقیقات متوجه شدم چه نیروهای جوانی و با چه روحیههایی در این مراکز حضور دارند. در این مرحله با خودم فکر میکردم اگر من به عنوان محافظی باشم که دلم نخواهد جانم را فدای یک شخصیت سیاسی که دیگر به او اعتقادی ندارم، کنم، به جای او باید از چه کسی دفاع کنم؟ این دانشمندان هستهای و این جوانان دهه ۹۰ میتوانستند همان کسانی باشند که محافظ من میتوانست جانش را فدای آنها کند.
حاتمیکیا میافزاید: از نظر افکار عمومی، این حقیقت دارد که پیشگامان هستهای اعتماد به نفس از بین رفته جوانان ایرانی را به آنها بازگرداندند. حتی مخالفان نظام، حتی سلطنتطلبهای خارج از کشور نیز به این توانایی جوانان ایرانی مباهات کردند. خب اینجا بهترین جا بود برای اشاره کردن به بابک حمیدیان که این نقش دانشمند هستهای را ایفا کرده است. وی نیز درباره این نقش میگوید: این نقش ادای احترام به دانشمندان هستهای است چرا که معتقدم باید بیشتر به آنها پرداخت؛ آنها همواره در شرایط سخت و خطرناک زندگی میکنند، نقش من در بادیگارد نقش یک نخبه علمی هستهای است.
نکتهای که بابک حمیدیان به آن اشاره میکند، غفلتی است که از سوی سینما صورت گرفته است. تماشاگران امروز سینمای ایران دیگر تصور نمیکنند فیلمی وجود دارد که میتواند آنها را جذب کند. جذابیت، گمشده سینما و تلویزیون شده است و ایدههای تکراری از دنیای امروز مخاطب فاصله دارد. مردم این روزها در کوچه و بازار از مذاکرات و توافق هستهای و نزدیک به ۱۵ سال مذاکره هستهای صحبت میکنند.
در این ۱۵ سال، سهم سینما و تلویزیون ایران در پرداختن به یکی از ملتهبترین و بهروزترین مسائل درگیرکننده جامعه ایران چه بود؟ سینمای ایران آنقدر به دوردستها خیره شده است که جلوی چشمترین ایدهها را نمیبیند و نسبت به آن بیتفاوت است. «روباه» از جمله معدود فیلمهای سینمای ایران است که در گونه جاسوسی واقعگرا پرداخت شده بود و به ترور شهدای هستهای اشاره میکرد. این فیلم اشارهای مستقیم به این سوژه دارد. بهروز افخمی در گفتوگویی با «وطن امروز» درباره «روباه» گفته بود: «ترورها هنوز متوقف نشده است». او میگوید: دانشمند ما یک آدم نابغه و در کار خود خیلی وارد است؛ در ریاضیات، مهندسی اتمی و فیزیک هستهای خیلی وارد است اما در سیاست و مسائل مربوط به امنیت آنقدر ناوارد است که فکر میکند الان دیگر ترورها متوقف شده است، در حالی که سر کوچه ۲ نفر ایستادهاند و میخواهند او را بکشند ولی او با اطمینان میخواهد از خانه بیرون برود، چون معتقد است ترور مربوط به دوران قبل است، یعنی تحلیل سیاسی او، تحلیلی خندهدار و ابتدایی است و تهدید همچنان به قوت خود باقی است.»
همه اینها یعنی باید کارهای بیشتری درباره «دانشمندان هستهای» صورت گیرد. اخیرا هم فیلم «ترمینال غرب» که به جهت کیفی فاصله زیادی با آثار عنوان شده در بالا دارد درباره موضوع مذاکرات هستهای و نقش دانشمندان هستهای در پیشبرد صنعت هستهای ایران ساخته شده است. یوسف مرادیان که در «ترمینال غرب» نقش دانشمند هستهای را ایفا میکند معتقد است که با دانشمندان هستهای نامهربانی شده است. او در گفتوگویی با «وطنامروز» میگوید: در این فیلمنامه شخصیتی به من پیشنهاد شد که به نظرم قهرمانان واقعی ما هستند اما بیادعاتر و خالصتر، انسانهایی که فقط به وظیفه خودشان عمل میکنند. در فیلمنامه انگار دوستان ما در مقام نویسندگی چیزهایی را پیشگویی کرده بودند. زمانی که این فیلم ساخته میشد ما حدس میزدیم که در آینده نزدیک با سیستمهای معاند به مشکل برخواهیم خورد ولی تحقق آن کمی صبوری میطلبید. بچههایی آمدند و با اخلاص کار کردند، آن طوری که باید مزد (معنوی) نگرفتند و آن طوری که میباید با آنها رفتار نشد اما کار را پیش بردند و دست آن سیستم رو شد. دانشمندان هستهای کار درست را انجام دادند و عرصه باز شد و جوانها و نخبگان دور هم جمع شدند اما با بسیاری از آنها نامهربانی شد. من به نویسنده اثر تبریک گفتم زیرا بخوبی توانسته بود آینده را پیشبینی کند و این خیلی خوب است که ما مدام با آزمون و خطا پیش نرویم و افق روشنی را ببینیم که در راستای آن حرکت کنیم. من وقتی فیلمنامه را خواندم دیدم آن شخصیت را دوست دارم و به دنبال آن شخصیت گشتم، زمانی که به نویسنده میرسیدم سعی میکردم اطلاعات بیشتری از این شخصیت بگیرم تا بتوانم به آنها نزدیک شوم.
«تعبیر وارونه یک رویا» سریالی از فریدون جیرانی، هم با محوریت ماجرای دانشمندان هستهای ساخته شد که به نظر نمیرسید توانسته باشد در جذب مخاطب عام موفق عمل کند.
۳ سال پیش گفته شده بود قرار است سریال دیگری به نام «کایدون» هم ظاهرا در همین موضوع ساخته شود. ترور دانشمندان هستهای نمونه واقعی مظلومیت ملتی است که بیش از ۱۲ سال برای رسیدن به حقش مقاومت کرد. سازمان موساد یک واحد ویژه عملیاتی مخفی را با نام «کایدون» (سرنیزه در زبان عبری) در ایران اداره میکند. جاسوسان «کایدون» وظیفه عملیاتهای ترور و آدمربایی را در درجات بالای امنیتی بر عهده دارند و از دیگر بخشهای موساد جداست. ۲ سال پیش مسعود آبپرور، کارگردان سریال تلویزیونی «هوش سیاه» از ساخت مجموعه تلویزیونی «کایدون» خبر داد و گفت: این سریال با موضوع امنیت ملی تولید میشود. وی با بیان اینکه «با خود وعده کردم مدتها در زمینه تولید آثاری با موضوع امنیت ملی کار کنم»، افزود: چون بشدت احساس میکنم به این موضوع نیاز است و فیلمسازان ایرانی هم بسیار از آن غافل هستند و بهسمت آن نمیروند. برای همین بهنظرم باید روی این موضوعات فعالیت کنم. آبپرور در یکی از آخرین گفتوگوهایش درباره این پروژه گفته بود: فیلمنامه «کایدون» را برای ساخت در شبکه یک سیما تحویل آنها دادیم.
از این منظر تولید فیلمهایی با مضمون انرژی هستهای کشور که از دستاوردهای علمی با اهمیت فرزندان برومند ایران است ضرورتی انکارناپذیر است؛ دستاوردی که باعث شده برای به دست آوردن آن جوانان دانشمند و فعال در این عرصه در یک جنگ تمامعیار ناعادلانه جان خود را نثار کنند.
چندی پیش نیز یکی از مسؤولان سازمان انرژی اتمی برای حمایت از ساخت و تولید فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی مرتبط با انرژی هستهای اعلام آمادگی کرده بود. سخنگوی این سازمان درباره کمتوجهی سینمای ایران به موضوع انرژی هستهای گفته بود: متاسفانه کمتوجهی هنرمندان عرصههای مختلف به موضوع بااهمیتی چون انرژی هستهای ایرادی است که مورد توجه مسؤولان این سازمان نیز هست. مساله انرژی هستهای طی چند ساله اخیر بشدت وارد زندگی مردم شده و این موضوع دیگر تبدیل به امری عادی و همیشگی شده و شاید دلیل کمتوجهی هنرمندان به این موضوع نشأت گرفته از همین فضا باشد که آنقدر موضوع عادی شده که کمتر توجهها را به خود جلب میکند. وی به این مضوع اشاره کرده بود: من به جرأت میتوانم بگویم انرژی هستهای دارای ابعاد فراوانی است که میتواند سوژه خوبی برای فیلمسازان باشد. از سوی دیگر من بر این باورم که سازمان نیز باید در این حوزه گامهای موثرتری بردارد و در زمینه تهیه و تولید آثاری از این دست از جمله شهدای هستهای و مسائل انسانی فعالیتهایی را انجام دهد و از همین رو آماده دریافت ایده و پیشنهادهای سینماگران حرفهای کشورمان برای ساخت و تولید آثاری در زمینه انرژی هستهای هستیم و مطمئن باشید در صورت توافق با هنرمندان از هرگونه حمایت و پشتیبانی دریغ نخواهیم کرد.