به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» و به نقل از ماهنامه حلقه وصل، در میان هیاهوی رسانه های غربی که هر چند وقت یک بار به بهانه واهی نقض حقوق بشر علیه ایران به راه میافتد به سالگرد حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران بر فراز خلیج فارس نزدیک میشویم.
به همین بهانه به سراغ هنرمندانی رفتیم که آثاری با این موضوع ساختهاند. انیمیشن کوتاه «ناو وینسنس» و مستند «پرواز صبح یکشنبه» آثاری هستند که به ترتیب در دوره دوم و چهارم جشنواره فیلم عمار شرکت کرده و سال گذشته در کنار چند فیلم و انیمیشن دیگر در بستهای با عنوان «ایران قربانی حقوق بشر» در اکرانهای مردمی عمار به نمایش درآمدهاند.
ساخت و نمایش آثاری اینچنین علاوه بر کارکرد هنری برای انتقال آن به دنیا و نسلهای بعدی موجب حفظ چنین وقایعی از تحریف میشوند آن هم در دنیایی که محصولات غربی سعی بر تحریف این وقایع دارند و حتی در فیلمهای ساخته شده به جای ایرباس مسافری، فانتوم جنگی نشان میدهند!
از ناو وینسنس تا جانور قندهار
انیمیشن «ناو وینسنس» برگزیده دومین جشنواره عمار است که توانست فانوس بلورین این جشنواره را به خود اختصاص دهد. این اثر کوتاه ۶ دقیقهای از معدود آثار ساخته شده با این موضوع است که مظلومیت ایران در این حادثه را نشان میدهد. مهران حیدری؛ سازنده این اثر درباره این کار سخن گفته است:
چه شد که به فکر ساخت این انیمیشن افتادید؟
ایده اصلی این کار را آقای مهدی پاکدل دادند و پیشتولیدش را هم ایشان انجام دادند. یکی از دلایلی که به این موضوع پرداختیم این بود که معمولا رسانهها به این موضوع توجه نمیکنند؛ به خصوص رسانههای خارجی آن را در جهت عکس و غیرواقعی منتشر و تبلیغ میکنند. در ادامه این مسیر و با توجه به ضرورتی که در مورد این موضوع احساس کردیم به طور زنجیروار اثر دیگری را هم در همین امتداد کلید زدیم.
اثر دیگرتان با چه موضوعی ساخته شده؟
ما خواستیم بگوییم که این حرکت استکباری همچنان ادامه دارد. کار بعدی ما به نام «جانور قندهار» است. آنها در سال ۱۳۶۷ به کمک ناو وینسنس آن جنایت را انجام دادند. در همان راستا در سال ۹۱ آمدیم و این حرکتشان را تلافی کردیم. در واقع گرفتن پهپاد بدون سرنشین آنها تلافی این کار بود. حتی شروع و مطلع جانور قندهار از نمای ناو سقوط کرده آمریکایی شروع میشود که بتوانیم این امتداد را نشان دهیم.
با این کار دقیقا خواستیم بگوییم که هنوز جای آن جنایت، تازه مانده و خشک نشده که اینها باز بنای تجاوز دارند. دقیقا جانور قندهار ادامه ناو وینسنس است.
یعنی باز هم ما مورد هجوم بودیم؟
نه! در این ماجرا جریان فرق میکند، ما در واقع بازی را بردیم بر عکس دفعه قبل که آسیب دیدیم این دفعه توانستیم به آنها آسیب برسانیم و برنده این مقابله باشیم. این موضوع از جمله موضوعاتی است که در کشورهای غربی اصلا سمت آن نمیروند و به عنوان حاشیههای دور به آن نگاه میکنند و معتقدند که موضوع اصلی نیست و حتی ارزش پیگیری هم ندارد. ببینید آنها در رسانههای خودشان موضوعات مرتبط با خود را تا چند برابر بیشتر و پررنگتر نشان میدهند. مثلا ماجرای یازدهم سپتامبر که برای آنها اتفاق افتاده بزرگنمایی میکنند. در انتهای این انیمیشن هم صحبتهای امام خمینی را گذاشتیم. اینکه امام گفتند ما صلح و مصالحه را دوست داریم ولی نه به این شیوه.
در این رابطه کدام مسئله بیشتر متاثرکننده است؟
همین که این حادثه بعد از قطعنامه صلح اتفاق افتاده است و اصلا طرف مقابل هم کشوری نبوده که ما با او درگیر جنگ باشیم، همه اینها یعنی اینکه دشمنی از جای دیگری بوده و خواهد بود. یکی از ناراحتیهای ما هم این است که این هواپیما بعد از جنگ زده شد. یکی از ناراحتیهای دیگری که شاید باعث شد این مستند کلید بخورد، اینکه آنها در رسانههایشان میگویند که دو فانتوم جنگی را زدهاند در حالی که یک هواپیمای مسافری با بیش از ۲۹۰ سرنشین بیگناه را به ته دریا فرستادند. آنها میگویند قصد شلیک به هواپیمای مسافری نداشتیم.
شما آثار خارجی در مورد این جریان را هم دیدهاید؟
بله! متاسفانه آنها ماجرا را کاملا برعکس و حق به جانب نشان میدهند. الان در خارج از ایران یک انیمیشن برگرفته از این ماجرا ساختند و در آن انیمیشن، یک هواپیمای جنگی را نشان میدهند و ناو وینسنس، به یک هواپیمای جنگی شلیک میکند. حتی در مستندهایشان هم چنین رویکردی دارند. در مستندهایی که از «من و تو» هم پخش شد، نشان میدهد که دو هواپیمای جنگی اف ۱۴ توسط وینسنس سقوط کرده است!
خودم در تشییع پیکر شهدا حضور داشتم
مستند ۶۲ دقیقهای «پرواز صبح یکشنبه» که تولید آن دو سال به طول انجامیده، به سقوط پرواز مسافربری ایرانی توسط ناوهای آمریکایی و شهادت همه مسافران آن میپردازد. در خلاصه این فیلم آمده است: صبح یکشنبه ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ پرواز شماره ir۶۵۵ با ۲۹۰ نفر مسافر، فرودگاه بندرعباس را به مقصد دُبی ترک میکند، اما در چند مایلی جزیره هنگام، به وسیله دو موشک شلیک شده از ناو وینسنس آمریکا سقوط میکند… . این فیلم با تکنیک بازسازی به چگونگی رخ دادن این حادثه در جریان جنگ نفتکشها پرداخته است. فیلمساز علاوه بر استفاده از مستندات رسانههای غربی و منابع خارجی در گفتگو با شاهدان عینی حادثه به ارائه اسنادی میپردازد که تا به حال به نمایش در نیامده است. محمود شهبازی پژوهشگر و کارگردان این مستند درباره آن چنین میگوید:
آقای شهبازی! چه شد که سراغ سوژه ایرباس رفتید؟
این ماجرا در سال ۱۳۶۷ اتفاق افتاد و تا سال ۱۳۹۰ که بنده استارت این کار را زدم، ذهنم درگیر این ماجرا بود. در واقع در سال ۶۷ که این ماجرا برای ایرباس اتفاق افتاد من در شهر بندرعباس بودم. حتی روز ۱۲ تیر یادم هست که حدود ۱۲ سالم بودم و در شهر بودم که این ماجرا را شنیدم. خودم در تشییع پیکر شهدا حضور داشتم. من از همان زمان برای پرداختن به این موضوع دغدغه داشتم. با توجه به اینکه این موضوع در استان هرمزگان افتاده بود، امیدوار بودم که روزی بتوانم به این موضوع بپردازم. سالها از اتفاق ۱۲ تیر ۱۳۶۷ میگذرد اما متاسفانه هیچ کارگردانی به سراغ این موضوع نیامد تا گوشهای از جنایات امریکا را به رخ مردم جهان بکشاند.
تنها دلیلتان همان حضور در بندرعباس بود؟
طبیعتا این نمیتواند تنها دلیل باشد؛ یک دلیل دیگر هم که این انگیزه من را تقویت میکرد ماجراهایی از این جنس بود. در ایران یک ماجرای طبس، حمله شیمیایی سردشت و سقوط ایرباس به وسیله ناو آمریکایی اتفاق افتاد که این سه تا همیشه سوژههای ملی است که باید به آن پرداخته شود و در هر سه تای آنها به طور مستقیم با حضور خود آمریکا مواجه میشویم. به نظرم میرسد بعد از این همه سال در مورد این موضوعات هنوز هم حرف برای گفتن هست. مثلا در مورد همین ماجرای سقوط ایرباس، هنوز هم برای همین مردم استان هرمزگان شبهاتی وجود دارد که بیپاسخ مانده است. من سعی کردم در این فیلم در حد توانم یک روشنگری حتی در حد کم باشم. این ماجرا ظهر در شهر پیچید و من در شهر بودم و کسی هم اطلاع درستی نداشته است.
انگیزه دیگر من ارزش شدن این جریان بود. ببینید وقتی وارد اجتماع میشویم یک سری از موضوعات برای آدم ارزش میشود و باید به این ارزش توجه کنند. ببینید ۲۹۰ نفر مسافر بیگناه در کُریدر هوایی مستقل خودشان مشغول پرواز بودند اما چرا آمریکاییها به قوانین بینالمللی توجه نکردند؟ همانطور که خودتان هم میدانید بیشتر قوانین بینالمللی در آمریکا به وسیله خود آنها وضع میشود.
با توجه به اینکه حول این ماجرا جنگ رسانهای زیادی بوده؛ واقعا در ایران هم شبههای برای سقوط ایرباس وجود داشته است؟
بله، بسیار! این شبههها که میگویم طوری بوده که بر اثر تبلیغات رسانهای زیاد آنها، هماستانیهای ما هم فکر میکنند که واقعا یک هواپیمای جنگی، حتی اف ۱۴ در پوشش این هواپیمای مسافری در حال عبور بوده که این هم با عقل و منطق همخوانی ندارد، ولی آثار رسانههای آنها زیاد بوده است. من به شخصه حدود دو سال در مورد این موضوع تحقیق و بررسی کردم. در این بین حتی از منابع آمریکایی استفاده کردم. فیلمها و آثاری که خودشان در این باره ساختهاند را هم دیدم. در بعضی از منابع آنها اعتراف میکنند که اشتباه شده است. در این مستند علاوه بر توجه به ایرباس به عملیاتهایی که توسط آمریکاییها برنامهریزی و اجرا شده است هم پرداخته میشود. نتیجه و برآیند اینها نشان میدهد که ماجرای ایرباس دقیقا برنامهریزی شده بود.
به نظر شما این ماجرا همچنان نقاطی برای پرداخت دارد؟
صددرصد. ببینید یک کشتی تاینانیک در آب غرق شد، تا کنون چندین فیلم سینمایی، سریال و کتاب برایش تولید شد. یک کشتی که حتی برخی با دلایل منطقی به برخی از اصول این جریان، شبهات منطقی وارد میکنند. برخی حتی اصل آن را هم رد میکنند و غیرواقعی میدانند. اما در مورد ایرباس همه چیز مشخص و مدون است. به نظر من زندگی هر کدام از این ۲۹۰ نفر میتواند خودش یک مستند شود. مثلا چند نفر از کسانی که خانوادهشان را در این مسیر از دست دادند، با غرامتهایی که گرفتند مدرسه و کار خیر کردند. ما از هشت کشور دیگر هم در این پرواز، تبعه داشتیم که هر کدام از اینها هم میتواند به یک کار مستند و مستدل تبدیل شود.
-ماهنامه حلقه وصل، شماره ۴۹- تیر ۹۶