به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از خبرگزاری فارس، سینما همواره به جهت تأثیرگذاری فراوان مورد استقبال بوده است، هنر هفتمی که اگرچه از غرب آغاز شد ولی به سرعت در جهان فراگیر شد و توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد. در ایران هم علاقهمندان بسیاری را با خود همراه ساخت و به تدریج رونق گرفت.
با الگوگیری برخی فیلمسازان ایرانی از ایدههای تکراری و نخنما شده غربی و دور شدن از معضلات و آرمانهای این ملت، عدهای از جوانان این سرزمین بر حسب علاقه و وظیفه وارد این حرفه شدند تا علاوه بر این که حرف و دغدغه مردم را بزنند و زوایای ناگفته انقلاب را از دل تاریخ بیرون بکشند، تصویر واقعی و صحیحی از آینده این انقلاب به نمایش بگذارند.
آنها اگرچه در ابتدا تحصیلات فیلمسازی نداشتند ولی به تدریج علم آن را هم فراگرفتند تا همانطور که در سوژه یابی حرف اول را میزنند در تکنیک و فن هم از رقبای خود عقب نمانند.
سید مجتبی خیامالحسینی یکی از این فیلمسازان جوان اصفهانی است که اگرچه درس طلبگی خوانده بوده ولی بر حسب علائق شخصی وارد عرصه فیلمسازی و تحقیق و پژوهش در آن شده و برای آموزش در رشته مورد علاقهاش هم هزینه کرده است. اولین اثر او کاری درباره راهیان نور بوده است که با پخش آن، تولید مستند برای وی جدیتر میشود.
او کارگردان اثری به نام «گردان قاطریزه» است که به بیان رشادتهای خاموش رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در جبهههای غرب میپردازد که چگونه در تپههای صعبالعبور کردستان، از تلاش جهادی برای مقابله با دشمن فروگذار نکرده و به استقامت خود ادامه دادند.
خیامالحسینی سوژه و ایده این کار را محصول اعتقاد و تلاش دستهجمعی میداند و برای آن با برخی از رزمندگان ارتباط گرفته و با در کنار هم قرار دادن تصاویر آرشیوی نابی از جبهه و حتی بازسازی صحنههایی از جنگ در استان چهارمحال و بختیاری که نیازمند دسترسی به قاطر و مهمات و مجوز نیروی انتظامی بوده، مستندی ساخته که شایسته دریافت فانوس زرین هفتمین جشنواره عمار در بخش دفاع مقدس شده است.
اگرچه این مستند قبلاً از شبکههای مختلف سیما پخش شده بود ولی جذابیت و پرداخت مناسب سوژه احتمال دریافت فانوس زرین عمار را برای کارگردان آن قابل حدس کرده بود.
خانه مستند انقلاب اسلامی با دریافت سوژه «گردان قاطریزه» از آن استقبال کرده و با در اختیار قرار دادن بخشی از تصاویر آرشیوی، ساخت این اثر را حمایت میکند. عباس پیرمرادیان، مرتضی شریعتی، روحالله جوانی و مهدی خیامالحسینی نیز از جمله کسانی هستند که از ابتدا در تولید این مستند همکاری کردهاند.
روایت رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین در جبهههای غرب آنچنان دستنخورده و بکر بوده است که کتاب «گردان قاطریزه» هم تا قبل از عید منتشر خواهد شد، تا قصه این حماسه ناتمام نماند.
خیامالحسینی مدیر گروه فرهنگی هنری به نام «رهوا» نیز هست که با گرد هم آوردن جوانان متخصصی در رشتههای تدوین، فیلمنامهنویسی و تصویربرداری، سابقهای هفتساله در تولید آثار ارزشی دارد.
او مستند «مهمان مامان» را هم در مورد شهید مسعود آخوندی تولید کرده که روایت مادرانهای از تک پسر خانواده است. داستان دانشجوی شهیدی که در حین درس خواندن، در جبهه فعالیتهای تخصصی مرتبط با رشتهاش انجام میداده و اکنون تمیزترین مزار گلستان شهدا به سبب علقه بیپایان یک مادر متعلق به اوست.
خیامالحسینی دفاع مقدس را هنوز گنجینه ناشناختهای میداند که سوژههای بسیاری برای عرضه و نمایش دارد. او بر این باور است که حتی اگر به تمام موضوعات جنگ پرداخته شود، تنها به نیمی از آن توجه شده و نیم دیگر آن را باید در جبهه بعث و همپیمانانش جستجو کرد.
او آثار دیگری نیز در ژانرهای غیر از دفاع مقدس دارد، نمونهاش «فرشتهها هنوز در راهاند» است که به خدمات خالصانه حاج عبدالله والی در بشاگرد پرداخته و در بخش دیگری محرومیتهای کنونی مردم در این شهر را به تصویر میکشد.
خیامالحسینی محتوای جشنواره عمار را با جشنواره فجر قابل قیاس نمیداند و معتقد است بزرگترین حسن عمار این بوده که توانسته پیشرفت و تحولی جدید را در روند جریان سازی انقلاب به وجود آورد و با اکرانهای مردمی فضای روشنفکری خاص سینما را درهم شکند تا مردم آثار تولیدی عمار را از آن خود بدانند.
او دوقطبی شدن فیلمسازان بر محور انقلاب اسلامی را اتفاق خوبی ذکر میکند و میگوید: «منتقد سینمای کنونی هستیم که از جریان انقلاب دور شده است. در واقع عمار با اخلاص خود جبرانکننده وظیفه اصلی سینما و کمکاری آنهاست که از بیتالمال خرج میکنند در حالی که بودجه آنها قابل مقایسه با توان فیلمسازان انقلابی نیست».
خیامالحسینی برای تهیه آرشیو از صدا و سیما مرکز اصفهان حتی با نامه رسمی مشکلات زیادی داشته و اصرار چندانی برای پخش آثارش از شبکه استانی نکرده است چرا که معتقد است تولید آثار برای این شبکه به رابطههای خاصی نیاز دارد و بودجه و توان آنها نیز محدود است.
اگرچه فیلمسازان جهادی انقلاب معمولاً بدون حمایت مالی فعالیت میکنند و چشم به دست کسی جز خدا ندوختهاند ولی ادعای همیشگی مسؤولان برای حمایت از آثار ارزشی همواره گوش آنها را نواخته است تا وعدههای آنها به بهانه کمبود بودجه به سرعت هم فراموش شود.