نشست نظم جدید، دانشجو و مقاومت عصر روز دوشنبه 21 آبان، در حسینیه هنر تهران برگزار شد. محسن اسلامزاده و محمدمحسن فیضیپور میهمانان این نشست بودند که در آن به بررسی مأموریت رهبر انقلاب به دانشجویان درباره نظم جدید و مقاومت پرداختند و از تجربه فعالیت و روایتگریهای میدانی خود درباره مقاومت مردم غزه و لبنان سخن گفتند.
در ابتدای این نشست محسن اسلامزاده کارگردان و مستندساز، هدف سفر اخیر خود به لبنان را ساخت مستندی عنوان کرد که ایده آن مقاومت مردم در جنوب لبنان و ترک نکردن خانههایشان با وجود شرایط جنگی بود.
اسلامزاده در بازگویی خاطرات خود از ترور سید حسن نصرالله به حالوهوای مردم لبنان در آن روزها اشاره کرد و ادامه داد: «در مقتل سید به فیلمبردار گفتم هر چه میتوانی تصویر بگیر.»
وی افزود: « هنگام پخش زنده گفتم؛ من نمیدانم چرا اصلاً اشکم بند نمیآید چه کار کنم؟ گفتند دیگر الان برنامه شروع میشود هرچه هست برو! رفتیم روی آنتن اصلاً هر کاری میکردم نمیتوانستم خودم را کنترل کنم بعداً در پلانها دیدم که بعضیها گریه میکردند ولی اکثراً مات و مبهوت ایستاده بودند و نگاه میکردند همه ساکت بودند. شاید بچههای حزبالله هم همه چیز را ول کرده بودند اصلاً لبنان مات و مبهوت بود بعد از سید چی میشود؟»
اسلامزاده از ضرورت حضور ایرانیها برای خلق روایت با تولید عکسنوشته، مطلب، مستند، گزارش و … در لبنان صحبت کرد و از عوامل برگزارکننده جشنواره عمار درخواست کرد که بخشی را برای پخش آثار در خرابیهای ضاحیه و اردوگاههای دیگر لبنان اختصاص دهند. وی با بیان اینکه راههای کمک به جبهه مقاومت روایت کردن، زبان بلد بود و تاثیرگذاری است، افزود: «اگر زنان و مادران ما با دادن طلا و مردان ما با کمک مالی به مدد مردم آمدهاند ما باید با روایت کردن، فیلم ساختن و فعالیت موثر در فضای مجازی بتوانیم قصهای که این امروزه خیلیها را تحت تاثیر قرار داده است، ثبت کنیم و به فرزندان و جامعهمان منتقل کنیم.»
او با اشاره به گلایه رهبر معظم انقلاب از عدم شناخت ما نسبت به دیگر مسلمانهای جهان، لازمهی به وجود آمدن این شناخت و امت شدن را رفتوآمد با مسلمانهای جهان و یادگرفتن زبان برای ارتباط گرفتن با آنها بیان کرد.
در ادامه نیز اسلامزاده در پاسخ به سوال مجری که از دیدگاه مردم لبنان راجع به ایران پس از جنگ پرسیده بود چنین پاسخ داد: «بارها گفتهام فضا قبل از وعده صادق2 بسیار سنگین بود. آنها به هر زبانی میپرسیدند ایران کجاست؟ ولی به محض اینکه وعده صادق 2 اتفاق افتاد در موبایلم دیدم که مردم شیراز موشکها را در آسمان دیدهاند، بلافاصله به خبرنگارها اطلاع دادم که آقا ایران زد و به زودی به اسرائیل میرسد و همه خوشحال شدند. رفتیم پایین و برگشتیم همه سرشان در موبایلهایشان بود. آن شب بیروت یک شب آرام داشت و تنها صدایی که میآمد تیراندازی مردم بود که از خوشحالی تیر هوایی میزدند. و افتخاری که ما داشتیم این بود که ما ایرانی هستیم.»
در ادامه محسن فیضیپور سردبیر سابق خبرگزاری دانشجو و میهمان دیگر این نشست با اشاره بر کمرنگتر بودن کنش در فضای بینالملل به نسبت کنش در فضای سیاسی داخلی ایران، علت این موضوع را فراتر بودن فعالیتهای بینالملل از فضای دانشگاه بیان کرد و ورود به این فضا را نیازمند به کنش واقعی، ارتباطگیری و مسلط بودن به انواع زبانها دانست.
او از برجسته شدن اهمیت کنشگری در فضای بین الملل بعد از عملیات طوفانالاقصی سخن گفت و ادامه داد: «از ماجرای طوفانالاقصی به بعد کل دنیا تکان خورد. دیگر همه ما میزان جدیت این نبرد را فهمیدیم و در طول یک سال و خوردهای چندین بار سیلیهای محکمی از واقعیت صحنه خوردیم. و همین سبب شد فضایی ایجاد شود که در آن همه احساس میکنند باید کاری انجام دهند.»
فیضیپور اولویت کنشگری در این فضا بعد از طوفانالاقصی را، روایت نبرد جبهه مقاومت و جبهه استکبار عنوان کرد و ادامه داد: «اولا منطق ما مشخص شده است که ما میخواهیم روی محور مقاومت تمرکز کنیم. ثانیا جنس کار هم مشخص شده است احتمالاً الان بچهها مثلاً دیگر دنبال فضای نظامی، امنیتی و اقتصادی نیستند آن چیزی که روی میز است، روایت نبرد جبهه مقاومت و جبهه استکبار است که نقطه لبه درگیری آن فلسطین و لبنان میباشد.»
وی عدم اتلاف وقت را مهمترین نکته کنشگری در شرایط جنگی برشمرد و ادامه داد: «کار روایت را باید شروع کنیم برای شروع این کار نیاز نیست شما تولید کنید تولیدهای خوبی وجود دارد گام اول این است که شما مخاطب این تولید باشید ثانیا این تولید را به دست دیگران برسانید. هر کدام ما باید به تناسب توانی که الان داریم و توانی که بعدا به دست خواهیم آورد اثر بیافرینیم.»
فیضیپور با بیان اینکه نباید دایره اثرگذاری فردی را با یکدیگر مقایسه کرد ادامه داد: «مانند مثالی که حضرت امام فرمودند، هرکس سطل آب خود را بریزد، اسرائیل را آب میبرد. مقایسه با دیگران شخص را ناامید و روند تاثیر را قطع میکند.»
او همچنین بازنشر و توزیع آثار تولیدی برای افرادی که کمتر مخاطب اثرهای این چنینی بودهاند را کارویژه کنشگران این حوزه معرفی کرد و افزود: «کارویژه دیگر آن است که خود ما کمکم راوی شویم. یه گام بالاتر از آن این است که کمکم شما وقتی با این محتواها درگیر میشوید و یا در همین بازه شما دورهای شرکت میکنید نگاه تخصصیتری پیدا میکنید و به این درجه میرسید که خودتان میتوانید حرف تولید کنید.»
فیضیپور اثرگذاری بیرونی در مسئله روایت جنگ لبنان و غزه را به شدت مهم قلمداد کرد و ادامه داد: «اثرگذاری بیرونی یک اتفاق مهمی است که نبود آن دست و پای مسئولین ما را در واقع خیلی جاها میبندد. هم بعد از طوفان الاقصی و هم قبل آن، حس مسئولین این بود که مردم آن قدر همراه نیستند اگر مردم ما مثل مردم یمن پای کار بودند و آن را اظهار میکردند تصمیمات مسئولین متفاوت میشد؛ همان چیزی که حضرت آقا در مورد حمله به عین الاسد گفتند که این شعارها و این مطالبهها سوخت موشکها بودند.»
او حربه غرب برای اقناع افکار عمومی و دور کردن توجه مردمش از قضیه فلسطین را پیچیده خواندن این قضیه عنوان کرد و ادامه داد: «بله مسئله فلسطین خیلی پیچیده است ولی در عین حال کلان مسئله فلسطین خیلی روشن و ساده است ظلم آشکار و بیٌنی اتفاق افتاده است یک موجودیتی در منطقه آمده است یک ملتی را حالا فارغ از آنکه آن ملت یک حکومتی به اسم خودشان داشته یا نداشتهاند را از سرزمین خودشان به بدترین شیوه اخراج کرده است.»
فیضیپور با تاکید بر این موضوع که مقاومت تنها راه باقی مانده برای فلسطین است ادامه داد:«خود فلسطینیها چرا حاضر هستند این سطح از هزینه را بدهند؟ چون همه توصیههای صلح طلبی برای اینها تجربه است. روشنفکر ایرانی میگوید چرا اینها را به جنگ وادار میکنیم؟ چون اینها راه صلح را رفتهاند و اسرائیل چند قدم جلوتر آمده است تنها راهشان مقاومت است با تمام هزینههایی که دارد.»
در پایان نشست فیضیپور از لزوم مرئی کردن مقاومت برای مردم بعد از اقناع فکری سخن گفت و احیای شعائر و به نمایش گذاشتن همدلیها با قضیه فلسطین را را از عوامل شکست مارپیچ سکوت معرفی کرد. فضایی که با به وجود آمدن آن مردم میتوانند حمایتهای خود از قضیه فلسطین را ابراز کنند.