به گزارش «عمار فیلم» به نقل از خبرگزاری تسنیم، مهمترین ابزارهای فرهنگسازی در جوامع بشری ابزار رسانه و هنر است. این ابزارها به قدری تأثیرگذارند که توانایی رشد و ارتقای جامعه و یا استحاله آن را دارا هستند. ابزارهایی که سالهاست دشمنان اسلام توانستهاند نهایت بهرهبرداری در جهت اهداف ددمنشانه و خصمانه خود را داشته باشند، اما جبهه حق به طور شایسته و بایسته نتوانسته از این ابزارها برای تقویت جبهه خود در راستای مهدویت و امر ظهور استفاده لازم را داشته باشد.
این دغدغه باعث شد گفتوگویی با فرهاد عظیما، یکی از تهیهکنندگان و کارگردانان مطرح کشورمان در زمینه تولید «انیمیشن» ترتیب دهیم. وی کارگردان انیمیشن «نبرد خلیج فارس» است که توسط گروه انیمیشن فاطمه زهرا(س) ساخته شده است. داستان این اثر، نبردی میان نیروی دریایی آمریکا و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در آینده به تصویر میکشد که در خلیج فارس اتفاق میافتد. قهرمان این داستان، فردی به نام فرمانده قاسم است که از شخصیت قاسم سلیمانی الهام گرفته است. این اثر، برنده جشنواره عمار و نامزد بهترین کارگردانی در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر شده است. این فیلم بر خلاف رسانههای داخلی، در سالهای ۹۴ و ۹۵ بازخورد فراوانی در رسانههای غربی و بینالمللی داشت.
در اهمیت رسانه و هنر در تولید مفاهیم دینی به خصوص مفاهیم مهدوی و چالشهای پیش روی این عرصه صحبت بفرمایید.
کاستیها و ناملایمات و معضلات سینمای دینی کشور را با گوشت و پوست و خونمان چشیدیم و حس کردیم و نسبت به خیلی از هنرمندان دیگر در آتش این فضا سوختیم، اما با اعتقاد بیشتری این مسیر را ادامه میدهیم. هنر و رسانه ابزاری است که برای زمینهسای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه به آن نیاز داریم. این هنر اعم از هنرهای تجسمی و پویانمایی و حتی بازیهای کامپیوتری است. در این بین سینما و تلویزیون سهم بسزایی در فرهنگسازی و ترویج مفاهیم دینی و فرهنگ مهدویت بر عهده دارد. هنرمندان و متولیان هنر کشور ما تا چه حد به این مسأله توجه دارند؟ مگر امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی نفرمودند «انقلاب اسلامی مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت – ارواحنا فداه – است»؟ ایشان پرداختن به مهدویت و زمینهسازی امر ظهور را جزو اهداف عالی مسئولان نظام معرفی کردند و عدم پرداختن به آن را از خیانتهای عظیم و سهمگین بر شمردند. حال یکی از اثرگذارترین ابزارها، هنر و سینماست و متولیانی که این امر را بر عهده دارند!
سینما و تلویزیون سهم بسزایی در ترویج مفاهیم دینی و فرهنگ مهدویت بر عهده دارد. امام خمینی(ره) پرداختن به مهدویت و زمینهسازی امر ظهور را جزو اهداف عالی مسئولان نظام معرفی کردند و عدم پرداختن به آن را از خیانتهای عظیم و سهمگین بر شمردند. حال یکی از اثرگذارترین ابزارها، هنر و سینماست و متولیانی که این امر را بر عهده دارند.
معاویه(لعن) با ابزار رسانه زمینهساز اتفاقات عاشورا شد
رسانه فقط چهار کانال خبری نیست. معاویه سیاستمداری بود که از ابزار رسانه به بهترین شکل برای دشمن خود علیه اهلبیت پیامبر(ص) استفاده کرد. او با ابزار رسانه و البته در نهایت بیتقوایی و عوامفریبی جایگاه ائمه(ع) در اذهان مردم را متزلزل کرد؛ تا جایی که تا مدتهای طولانی امیرالمؤمنین علیهالسلام را در منبرها لعن میکردند. او حتی با حصر رسانهایِ مردم شام و از سوی دیگر با جعل احادیث و نیز پیگیری سیاست منع کتابت حدیث، آنها را از اتفاقات اطراف و فضایل عترت(ع) محروم کرد و زمینهساز اتفاقات روز عاشورا شد. تریبونهای نماز جمعه، تریبون معاویه و یزید شده بود و حکم ارتداد اهلبیت(ع) یا خارجی بودن اهلبیت را صادر میکردند. اکنون نیز اینگونه است؛ معاویههای زمانه در داخل و خارج با رسانه جهت فریب افکار عمومی اقدام میکنند، اما جبهه حق استفاده بهینه نداشته است.
معاویه با ابزار رسانه و البته در نهایت بیتقوایی و عوامفریبی جایگاه ائمه(ع) در اذهان مردم را متزلزل کرد؛ تا جایی که تا مدتهای طولانی امیرالمؤمنین علیهالسلام را در منبرها لعن میکردند.
ما در یک حوزه، رسانه را در حد اطلاعرسانی از اخبار و رویدادها تنزل دادهایم. اوباما زمان ریاست جمهوری خود گفته بود هالیوود قطب دیپلماتیک آمریکاست. درست هم میگوید.
اکنون سینمای غرب سینمای آیندهمحور و آیندهنگار است؛ هرچند به صورت تحریفی باشد. آنها حتی در برنامههای کارتونی و انیمیشنی خود مفهوممحور کار میکنند. در صورت کلی تمام علوم غریبه و علوم روز خود را برای ارتقای هنر خود به کار میگیرند و هر سال که پیش میرویم، محتوای آنها در معبر آخرالزمان تنگتر میشود. در واقع آنها با عوامفریبی مفاهیم آخرالزمانی را تحریف میکنند و آینده جهان را آیندهای تیره و تار نشان میدهند طوری که انسان برای عبور از گردنههای دشوار دنیا محتاج به تعامل با اجنه و شیاطین است و باید بستر لازم را برای برای این تعامل فراهم کند.
لذا سینمای آمریکا و غرب را نباید مانند خودمان سینمای بیهدف، واپسگرا و فرسایشی ببینیم بلکه سینمایی کاملاً هوشمند است که تمام عناصر آنها هدفمند هستند و هر کدام تکمیلکننده یک قسمت از پازلند. آنها حتی با استفاده از هوشهای مصنوعی که در شبکههای مجازی به کار گرفتهاند، علایق و سلایق مردم را به دست میآورند و خوراک متناسب با آن را در راستای دشمنی بیشتر فراهم میکنند.
حال جبهه دشمن که اینگونه بنای دشمنی با مفاهیم و معارف الهی به خصوص مهدویت آخرالزمان دارد و تمام توان خود را در این راستا به کار گرفته است، ما هیچ برنامهای نداریم و از برنامههایی که در این راستاست نیز حمایت نمیکنیم. در واقع هنر انقلاب ما درباره مهدویت و امر ظهور هیچ کاری نکرده است. اکنون مسأله منجیگرایی یکی از موضوعات مهم ادیان آسمانی است به گونهای که اهداف سیاسی و نظامی خود را برای آن به کار گرفتهاند، اما اینکه چرا هنوز در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی کشورمان این موضوع حتی به عنوان مسأله فرعی مورد توجه نیست، بسیار جای تعجب دارد. در حالی که ما مدعی بهترین دین و بهترین مذهب یعنی تشیع هستیم. تا چه حد توانستیم آثاری با مضمون مهدویت و آخرالزمان تولید کنیم؟ تا چه حد حوزه و دانشگاه در این باره کار مطالعاتی و پژوهشی متقن کردهاند و آن را به جامعه عرضه کردهاند. شاید بگویند ما کار کردیم؛ در پاسخ باید گفت هر اندازه هم فعالیت صورت گرفته باشد، در جامعه محسوس نشده است و زمانی محسوس میشود که در قالب هنر بیاید. البته به شرط آنکه تصویرمان از مهدویت متقن و دقیق باشد.
فیلمهای زرد رکورد دار سینمای ایران است
این معضلاتی که در سینمای ایران وجود دارد از چه چیزی ناشی میشود؟
این چالش فقط مشکل فعلی ما نیست بلکه یک خصلتی است که متأسفانه در قشر مسلمانان به وفور دیده میشود. این رفتارها به گونهای دیگر در طی دورانهای مختلف تاریخ تکرار شده بود. امیرالمؤمنین(ع) در جمع مسلمانان بی بُته اینگونه اظهار شگفتی میکند که آنان در جبهه حق هستند و در حق خویش متفرق و معاویه و سپاه شام در جبهه باطل هستند، اما در باطل خود در وحدت و اتحاد به سر میبرند. حضرت در این باره فرمود: «شگفتا به خدا سوگند این حقیقت قلب انسان را مى میراند و غم و اندوه میآفریند که آنها در مسیر باطل خود اینچنین متحدند و شما در راه حق اینچنین پراکنده و متفرق!» لذا مرام مشخصی در سینمای کشورمان وجود ندارد و مشاهده میکنیم فیلمهای زرد تولید میشود و رکود پرفروشترین فیلمها را نیز به دست میآورد؛ فیلمهایی که چه بسا حیثیت نظام را مورد خدشه قرار میدهد.
فیلمهای آخرالزمانی رکورد دار سینمای غرب است
منتها در آمریکا چه فیلمهایی رکوردِ جهانی را میشکند؟ فیلمهایی که با مضامین آخرالزمانی هستند مثل فیلم آواتار و ۲۰۱۲ و بسیاری از تولیدات دیگر. متأسفانه ما ادعا میکنیم کشور امام زمانی و انقلابی هستیم، اما خروجی ما در بستر فرهنگیِ سینما چه بوده؟ کدام فیلمها بیشتر فروش میکند؟ فیلمهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی کمترین فروش را دارند.
باید با زبان هنر با جامعه صحبت کرد
ما اکنون ظرفیت بالایی از دانشجویان و بسیجیان انقلابی در کشور داریم. تا چه حد توانستیم از ظرفیت ایشان جهت تولیدات علمی و هنری در راستای تقویت نظام و مبارزه با دشمن در قالب جنگ نرم بهره بگیریم؟ اگر هر گروه انقلابی در یک ماه یک کار هنری در قالب مستند، انیمیشین، گرافیک، بازی رایانهای و… انجام دهد، در سال ۴ میلیون کار هنری با مضامین انقلابی و دینی خواهیم داشت. آنچه تاکنون تولید شده، در قالب متن و کتاب است که کمتر کسی آن را مطالعه میکند. یعنی باید با زبان هنر با جامعه صحبت کرد.
متأسفانه دشمنان و صهیونیستها در این زمینه میدانداری میکنند، و درصد قابل توجهی از هنرمندان سینمایی را در اختیار دارند و وارد هالیوود شدهاند. درصدی از بازیگران معروف هالیوودی یهودی و صهیونیست هستند؛ ما صرفاً نباید از لشکریان خود در راهپیماییها استفاده کنیم بلکه باید ایشان را مجهز به ابزارهای جنگ نرم مثل ابزار هنر و … کنیم.
ما الان باید بگوییم دنیای غرب چه نقاط ضعفی دارد، پاشنه آشیل غرب چیست؛ میتوان یک لیست بلندی را تهیه کرد و علاقهمندان به صورت خودجوش کارهایی را انجام دهند و اینها را به تصویر بکشیم. لذا فعالیتهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی تنها نباید در مناسبتهای خاص از ایام سال تعریف شود.
اکنون سینمای غرب از دستاوردهای علمی و دینی خود و از دانش آیندهپژوهانه خود برای ساخت فیلمهای فاخر استفاده میکند؛ به نظر شما الزاماتِ سینمای ما در تولید فیلمهایی با مضامین مهدویت چیست؟
باید عرض کنم در کل ما نمیدانیم باید چه کار کنیم؟ این مسأله در گروی فهم آینده است؛ یعنی چه اتفاقی میافتد و بعد ما باید چکار کنیم؟ هرکس به فهم ماجرا دست یافت، با یک حرکت آتش به اختیار قسمتی از جبهه را تقویت کند؛ مثلاً ترسیم جامعه قبل و بعد از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ضروری است که البته نیازمند مطالعات پژوهشمحورانه است. جامعه باید بداند چرا باید آخرالزمان رخ دهد و چرا باید ظهور برپا شود.
درواقع بخش عمده کارهای هنری به زیرساختهای پژوهشی باز میگردد که متأسفانه این بستر به صورت کافی فراهم نیست. به نظر میرسد مسأله آخرالزمان و وعدههای آخرالزمانی خداوند در قرآن مورد توجه قرار نگرفته که بخواهیم تولیدی هم داشته باشیم.
بله همین طور است؛ بخشی از این پژوهشها بر عهده حوزه علمیه بود که به نظر میرسد کمکاری صورت گرفت. اگر قرار است جوششی در جامعه صورت گیرد، باید حوزههای علمیه پویا شوند و از گرایشهای سنتی به گرایشهای نوآورانه و فناورانه روی بیاورند البته در چارچوب قرآن و سنت نه مانند نواندیشانی که نص و سنت را رها میکنند و به دنبال تفسیر و تأویل جدید و عمدتاً نفسانی از دین هستند.
مهمترین کارکرد احکام شرعی، بسترسازی ظهور است
اکنون وقتی بحثی از حوزه علمیه میشود، نگاه مردم به سمت احکام فقهی میرود؛ این مناسب است اما نباید به گونهای باشد که مهمترین موضوع دین، یعنی مهدویت به تعطیلی کشیده شود. در واقع احکام شرعی بناست که ما را به سمت جامعه آرمانی و مهدوی سوق دهد و مهمترین رسالتش همین امر است، نه اینکه حجابی بین مسلمانان و امام (علیهالسلام) ایجاد کند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در بیانی شیوا فرمودند: «لَوْ حَفِظْتُمْ حُدُودَ اللَّهِ لَعَجَّلَ لَکُمْ مِنْ فَضْلِهِ الْمَوْعُودِ؛ اگر حدودالله حفظ شود، خداوند با فضلش در امر موعود تعجیل میکند». بنابراین همه برنامههای خداوند در راستای مهدویت و امر ظهور قرار دارد.
توصیهای پایانی دارید؟
ما باید کار برای امام زمان(عج) را شغل خود قرار دهیم. دشمن در قالب هالیوود خیلی متحد نشان میدهد؛ ما باید به یک اتحاد برسیم و برنامه و مرامنامه داشته باشیم و همه به آن پایبند شویم. رسانههای ما صبح تا شب همدیگر را مورد هجمه قرار میدهند لذا دیگر برایشان انرژی باقی نمیماند که بخواهند به حق بپردازند و با دشمن مقابله کنند.
هر کدام از ما باید وظیفه خود بدانیم از توان مالی و علمی خود صرف امام زمان(عج) کنیم؛ تداوم این رفتارها باعث میشود موجی شکل بگیرد که برای فرهنگ جامعه سودمند و برای دشمنان خطرساز باشد. خاصیت موج، در پیوستگی حرکتهای آن و عدم ایستایی آن است.