مجتبی رضوانی:

اسکان مسلمانان مهاجر میانمار در طویله/ می‌خواهند مسلمانان و بودائیان را مقابل هم قرار دهند

مجتبی رضوانی کارگردان مجموعه مستند «زخم‌های استوایی» درباره وضعیت مسلمانان میانمار است که برای کار جدیدش در تایلند حضور دارد.

به گزازش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از خبرگزاری تسنیم، چند سالی است که مسلمانان میانمار از طرف بودائیان و دولت این کشور، با وضعیت بسیار سختی مواجه شدند و حتی بسیاری از آنها یا کشته شدند یا مجبور به مهاجرت به کشورهای دیگر شدند.

مجتبی رضوانی کارگردان مجموعه مستند «زخم‌های استوایی» درباره وضعیت مسلمانان میانمار است، با او که برای کار جدیدش در تایلند است، گفتگویی داشتیم که در ادامه منتشر می‌شود.

چه شد که به سراغ «زخم‌های استوایی» مسلمانان میانمار رفتید؟ درباره این مستند توضیح دهید.

این مستند در سه قسمت ساخته شده است؛ نخستین قسمت در شهر «حیدرآباد» کشور هند تصویربرداری شد و دو قسمت دیگر آن در شهرهای «بانکوک» و «رانانگ» کشور تایلند و نوار مرزی تایلند و میانمار تصویربرداری شده است.

انتخاب این سوژه همزمان با انعکاس اخبار درباره کشتار مسلمانان در منطقه «آراکان» در کشور میانمار و موج جدید کشتار بودائیان و درگیری که بین مسلمانان و بودائیان شکل گرفته بود، آغاز شد؛ زمانی که این اخبار به ما رسید، بلافاصله کار ساخت مستند «زخم های استوایی» را آغاز کردیم.

به میانمار سفر کردید؟

برای ساخت هرچه بهتر این مستند قصد داشتیم به کشور «میانمار» سفر کنیم. این سفر به دلیل اینکه در این کشور سفارتی نداریم محقق نشد. تصمیم گرفتیم تا از طریق نوار مرزی این کشور با بنگلادش به آنجا برویم.

در راه سفر به کشور بنگلادش هم با مشکلاتی در مسیر دریافت ویزا روبرو بودیم که این امر موجب شد تا دریافت ویزا برای سفر به این کشور مقداری طول بکشد؛ از طرف دیگر نگران بودیم که این مسائل موجب شود نتوانیم به موقع مستند را کلید بزنیم.

تحقیقات خود را برای ساخت هرچه بهتر این مستند ادامه دادیم و متوجه شدیم جمعی از آوارگان «روهینگیایی» به منطقه «بالاپوردرگاه» در شهر حیدرآباد پناه آورده‌اند؛ به همین دلیل، تصمیم گرفتیم تا ساخت قسمت اول این مستند را با تصویربرداری از شهر حیدرآباد هند آغاز کنیم.

برای ساخت بخش های دیگر به کشور هند سفر کردیم و با ارتباطاتی که گرفتیم در روزهای ابتدایی سفر به حیدرآباد، آوارگان روهینگیایی را ملاقات کردیم. این آوارگان در شرایط بسیار بدی زندگی می‌کردند و بسیاری از آنها در محل نگهداری حیوانات اسکان موقت پیدا کرده بودند.

سبک روایت این مجموعه مستند چگونه است؟

این کار در کشورهای هند، تایلند و مناطقی از میانمار تصویربرداری شد و دو- سه ماه هم مرحله تدوین آن طول کشید.

پیدا کردن افرادی که بتوانند در نقش جستجوگر و راوی در این مستند با ما همراه باشند ساخت این کار را مقداری برای ما مشکل کرده بود؛ «سید منور» که یک فرد هندی بود در قسمت نخست این مستند قبول زحمت کرد و در نقش یک راوی همکاری های لازم و مورد نیاز ما را برای ساخت بهتر این مستند انجام داد.

در تایلند هم فردی به اسم «سیدجعفر ساکتی شاه» مسئولیت روایت قسمت های دوم و سوم مستند «زخم های استوایی» را برعهده گرفت.

در حقیقت حلقه وصل قسمت اول که مربوط به کشور هند و قسمت های بعدی که مربوط به تایلند است، ارتباط «سید منور» و «سید جعفر» به عنوان راویان این مجموعه مستند در پایان قسمت اول و ابتدای سمت دوم بود تا بتوانیم مخاطبان را با اثر همراه کنیم.

در قسمت اول، «منور» به دنبال آوارگان روهینگیایی در حیدرآباد می‌گردد و بالاخره آنها را در منطقه «بالاپوردرگاه» ملاقات می‌کند.

این قصه به این شیوه ادامه پیدا کرده و «منور» راوی مستند سعی می‌کند این آوارگان را جایی دعوت کند زیرا شرایط خفگان در این منطقه از شهر حیدرآباد برقرار بود و آوارگان روهینگیایی نیز به صورت غیرقانونی به آنجا پناه آورده بودند. بر این اساس این راوی با مهیا شدن شرایط لازم با این آورگان به گفتگو می نشیند.

در این مجموعه مستند، به دنبال چه چیزی بودید؟

اگر بخواهم به صورت کلی تصویری از این سه قسمت ترسیم کنم باید اشاره کنم ما در این مستند به دنبال واکاوی پرونده درگیری بین مسلمانان و بودائیان نبودیم بلکه ساخت این مستند را بهانه کردیم تا به بررسی موضوع خشونت در ادیان بپردازیم.

امروزه پیروان متعصب ادیان در اقصی نقاط دنیا با استفاده از این حربه دست به خشونت می زنند و با توجه به این موضوع ما هم در این سه قسمت از مستند سعی کردیم به سوژه و بحث خشونت در ادیان بپردازیم که آیا دین به معنای واقعی و اصلی، پیراون خود را به خشونت دعوت می کند؟ یا برداشت نادرست پیروان ادیان موجبات بروز این تعصبات را فراهم می‌کند؟

ما در این مستند به دنبال این هستیم که آیا جناحی دیگر یا دسته سومی از جدال بین ادیان سود می‌برد یا خیر؟ این سوژه، موضوعی است که فکر می‌کنم می‌تواند جرقه بسیاری از نزاع‌ها و درگیری‌ها باشد. زیرا در شرایط امروز، دو دین اسلام و بودا که از اکثریت پیروان در دنیا برخوردار هستند در این غائله رو در روی هم قرار گرفته‌اند.

مسئله مسلمانان میانمار در کشور ما غریب مانده است.

این احتمال وجود دارد فعالیت های دیپلماتیک در رابطه با ظلم‌هایی که به مسلمانان و شیعیان در اقصی نقاط دنیا انجام می شود در جریان باشد ولی بدلایلی امکان بازتاب رسانه‌ای ندارد. به همین خاطر هم ما فعالان حوزه رسانه و عرصه تولید فیلم و مستند آن چنان که باید این فعالیت‌های دیپلماتیک را حس نکرده و متوجه نمی شویم.

شبیه وضعیت مسلمانان میانمار را با میزان بالا و پایین می‌توان در منطقه مشاهده کرد، وظیفه مستندسازان این است با فعالیت های خود روزنه ها و سرشاخه های جدیدی از این اتفاقات را به تصویر بکشند تا برای مخاطبان ایرانی و بین‌المللی جذابیت‌های بیشتری داشته باشد.

به تازگی شنیده‌ام شیخ «ابراهیم زکزاکی» که مستند «از خون جُون» را درباره‌اش قبلا ساختم، در تلویزیون بایکوت تصویری است و قرار نیست محصول رسانه‌ای درباره تولید یا انعکاس پیدا کند؛ البته این موضوع شاید به دلیل شرایط فعلی او در حصر است تا مانع از حساسیت‌های بیشتری بر ضد او به دلیل بازتاب‌های رسانه‌ای و منطقه‌ای شود.

چرا مستندسازی بین‌الملی معمولا برای مستندسازان ایرانی با مشکل همراه است؟

همیشه در راه ساخت اینگونه مستندها با مشکلات متعددی روبرو هستیم، اولین معضل ما عدم حمایت توسط دولت است؛ شاید نخستین چیزی که بعد از مطرح شدن بحث حمایت به ذهن مخاطب می رسد، حمایت های مالی باشد، درحالی که حمایت های مالی مورد اشاره من نیست. تنها عاملی که می‌تواند به یک مستندساز ایرانی که در خارج فعالیت می‌کند کمک کند این است که بتواند از ابتدایی‌ترین پوشش‌ها برای امنیت شغلی خود در آن کشور خارجی استفاده کند.

اگر فیلمسازان و مستندسازان داخلی که قصد ساخت اثر در خارج از کشور را دارند از کارت های خبرنگاری بین‌المللی برخوردار بودند بسیاری از مشکلات آنها حل می‌شد؛ ۹۰ درصد پروژه‌های ما با مسئولیت خودمان کلید می‌خورد، به همین خاطر هم سعی می‌کنیم در کشورهای مقصد با رعایت یک سری اصول و ریزه کاری‌های خاص، کار خود را به سرانجام برسانیم.

دستگاه‌های فرهنگی ما درست عمل می‌کنند؟

الان هر نهاد و دستگاهی برای خود دارای یک واحد فرهنگی دارد که مشغول انجام کار فرهنگی است؛ حالا این فعالیت های فرهنگی می تواند با نشانه گیری‌های غلط یا درست و یا شعاع‌های بزرگ و قابل دیدن و یا کوچک و غیر قابل دیدن همراه باشد.

فعالیت‌های فرهنگی کشور همانند اقیانوسی است که عمق کوتاهی دارد، شاید به یکی دو متر هم نرسد؛ دستگاه‌های فرهنگی مشغول انجام کارهای فرهنگی گسترده‌ای هستند اما در میان این اقدامات، متاسفانه فعالیت‌های نو، بی‌بدیل و خلاقانه را بسیار کم می‌بینم.

الان مشغول چه کاری هستید؟

هم اکنون در حال تصویربرداری مستند «سلام سیام» در شهر «آیوتایا» تایلند هستم. این مستند، کار بسیار جذابی در مورد شیعیان کشور تایلند و برگزاری آئین های عاشورا و تاسوعا در این کشور است.

«سیام حسینی» هم مستند دیگری است که در مورد فعالیت‌های شیعیان انقلابی در شهر بانکوک و شهرهای جنوبی تایلند ساخته‌ام که در یک قسمت برای پخش در نظر گرفتیم.