مستند «داد» می تواند چشم قوه قضائیه را به اتفاقاتی که احتمالا از آن بی خبر است باز کند. می تواند باطن حرکتهایی را
به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار»، سی و نه سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد. سختی ها و فراز و نشیب ها بر هیچ چشم بینایی پوشیده نیست و این دشواری ها بر قامت انقلابی که بنای ظلم را می خواست در هم بشکند کاملا برازنده است چون قدم؛ قدم بزرگی است.
هر انقلابی به دلیل تغییر مناسبات امتداد انقلاب نسبت به شروعش، خواه ناخواه دچار تغییرات و دگرگونی هایی می شود. حال این تغییرات و دگرگونی ها یا رو به سمت تعالی دارد یا اینکه آرمان های آن انقلاب را به حضیض می کشد.
انقلاب اسلامی ایران از دل عمیق ترین مبانی اسلامی همچون توحید و ولایت و عدالت برخواست و با تکیه به مقبولیتی که نزد مردم داشت توانست دشمن داخلی را نابود و دشمن خارجی را عقب نگه دارد. اما این مقبولیت بیش از آنکه ناشی از اعتماد مردم به مسئولین و سردمداران آن انقلاب باشد؛ حاصل اعتماد مردم به آرمان ها و وعده های انقلاب بود که از اسلام بر می خواست. آرمان هایی همچون عدالت و برابری و طبیعی است که ملتی که قرن ها زنجیر ظلم پاهایش را خراش داده است دل به چنین آرمان هایی می دهد و اسلامی که چنین باشد را به متن زندگی و سیاستش راه می دهد.
انقلاب ما اینگونه قلب ها را فتح کرد و امام با تکیه بر چنین کلاماتی بود که بر دل مردم نشست.
اما مردم…
سی و نه سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد.
اما مردم؛ در تاکسی که بنشینی دردهای مردم به راحتی به گوشَت برخورد می کند. در صف نانوایی همینطور و حالا که در فضای مجازی. مشکل اساسی مردم ما این است که شامه تیزی دارند و نمی توانند خود را به کوچه علی چپ بسپارند. آن ها تعفن بی عدالتی و ظلم را از چند فرسخی هم می فهمند. مزه رنج را بلدند و با آن بیگانه نیستند اما عزت نفسشان و غرورشان چنان است که نمی توانند ظلم را حس کنند و چیزی نگویند.
مردمی که سی و نه سال دل به آرمان های روشن سپرده اند و برای تحقق اش خون خود و فرزندانشان را بذل کرده اند حق دارند که سوال کنند که چرا هنوز در کوچه هایشان ظلم پرسه می زند. حق دارند که از مسئولینی که نام انقلابی را یدک می کشند بپرسند که چرا نسبت به تفکرات بنیادی انقلاب بی تفاوت نشسته اند و دم نمی زنند.
اکنون جوانانی که عاشق انقلاب اند برای دفاع و حراست از آرمان های انقلاب برخواسته اند و جرئت کرده اند سوال بپرسند و مستند «داد» چنین سوالی است. سوالی اساسی که خیلی ها زیرلب می پرسیدند و یا با غر نشان می دادند اما جوان هایی این سوال را با فریاد پرسیده اند که «این عدالت همانی است که قرار بود؟»
مستند «داد» به کارگردانی حجت الله عدالت پناه، تلاشی است در راستای بلند کردن فریاد عدالت خواهانه. تلاشی است در جهت «داد».
این فیلم به مسئله اعتراضات صنفی رانندگان کامیون، پرستاران و کارگران معدن پرداخته است که هر کدام در نقطه ای از کشور رخ داده است و طی آن، مردمی زحمت کش خواسته قانونی خود را که نایدیده گرفته شده است مطالبه کرده اند و در مقابل با آن ها برخورد امنیتی شده است و کارشان به بازداشت و جریمه و حتی شلاق کشیده شده است.
قربانیان، کسانی بوده اند که فساد جاری را می دیدند و از آن به تنگ آمده بودند و تصمیم می گیرند با این امید که کسی هست که عدالت را در حقشان پیاده کند دست به اعتراض بزنند تا صدایشان را به مقامات بالاتر برسانند اما چیزی که نصیبشان می شود اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تشویش و اغتشاش شده است.
مستندساز آن ها را پیدا می کند و از دردشان باخبر می شود و فریادشان را که کسی پاسخگو نبوده است این بار به زبان تصویر نشر می دهد که شاید کسی بیاید و چاره ای کند. این پیگیری ها نیز ابتدائا به دست جنبش عدالت خواه دانشجویی صورت گرفته است که خود را موظف به رصد و پیگیری چنین مسائلی می داند.
این تلاش می تواند چشم قوه قضائیه را به اتفاقاتی که احتمالا از آن بی خبر است و یا نسبت به عمق آن بی توجه است باز کند. می تواند باطن حرکت هایی که به آن ها برچسب ضد امنیت و اغتشاش گر زده شده است را به مسئولین نشان دهد و خطر واقعی برای نظام را به تصویر بکشد.
اما در اکران این مستند در شهر اصفهان اتفاقی می افتد که در جهت پررنگ تر شدن حرف اساسی این مستند است.
***
در جریان برنامه هفته فیلم انقلاب اسلامی که فیلم های جشنواره عمار، از جمله این فیلم قرار بود اکران شود، در نوبت اکران این فیلم، نامه ای به دست مسئولین کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان می رسد که دستور لغو اکران این فیلم در آن بوده است.(+) و (+)
در این اتفاق توجه به چند نکته اهمیت به سزایی دارد؛
نخست اینکه چرا فیلمی که از ارشاد مجوز دارد در نامه ای دست نویس و بدون هیچ شماره ای با دست پاچگی لغو اکران می شود.
دوم اینکه چرا مسئولین ما به جای تقدیر از جوانانی که در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری، مطالبه گری را سرلوحه کار خود قرار دادند، از دیده شدن فعالیت هایشان جلوگیری می کنند.
سوم اینکه اگر قوه قضائیه جواب درستی به چنین فریادهای عدالت خواهی دارد، چرا بیان نمی کند و یا اگر درست است چرا اعتراف نمی کند. مگر مردمی که در متن این ناعدالتی ها بوده اند غیر از مردمی هستند که در موعد انتخابات توسط همه مسئولین به عنوان رکن اصلی انقلاب معرفی می شوند؟ پس چرا نسبت به چنین مطالباتی نه تنها جوابگو نیستند بلکه عجولانه آن را می خواهند ساکت کنند؟
و جالب اینجاست که چنین سرعت عملی را در توقف اکران این فیلم می بینیم و در بازداشت آن راننده کامیون و زندانی کردنش و در شلاق زدن کارگران معدن اما رسیدگی به پرونده مفاسد اقتصادی این چنین زمان بر می شود.
جای آن است که فکر کنیم ساخته شدن چنین فیلمی که برخاسته از آرمان های امام راحل (ره) است به انقلاب نزدیک است و یا چنین رفتارهایی از مراجع قضایی. حداقل فعالین و نخبگان اصفهانی بایستی نسبت به این اتفاق حساس شوند.
و دست مریزاد به چنین جوانانی که حرف حق را بلند می زنند که خداوند فرمود:
«لا یحب الله الجهر باسوء من القول الا من ظلم، و کان الله سمیعا علیما»
-حامد گلناری، وبلاگ شورشگر
«میراث»؛ ناگفتههای کودتای ۲۸ مرداد
ما بنیانگذارِ مقاومت هستیم ولی در مورد لبنان رودربایستی داریم
این منطقه آلوده به مین است
نویسنده کتاب «انقلابرنگها»: چرایی انقلاب را برای نسل جدید روایت کنیم/ خالقی: کشیدن تصویر امام خمینی جرم بود
دهمین جشنواره فیلم عمار با اکران فیلم ۲۳ نفر در اهواز به ایستگاه پایانی رسید
«آن شش نفر» روایتی گمشده از تاریخ معاصر است/پاسخ به برخی ابهامات
نظرات مردم