از داستان تا واقعیت در «ترمینال غرب»

شهادت محافظ احمدی روشن در یک فیلم سینمایی/ قشقایی «ترمینال غرب» یک واقعیت است

سرگذشت قشقایی در «ترمینال غرب» تا حدود زیادی برگرفته از زندگی و داستان واقعی محافظ شهید،رضا قشقایی‌فرد است؛ کسی که

به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» و به نقل از فردانیوز، فیلم سینمایی «ترمینال غرب» اثری سینمایی در مدت زمان ۷۵ است که در مدرسه سینمایی عمار تولیده شده و اتفاقات پس از برجام در صنعت هسته ای را دنبال می کند، ماجراهایی از جنس پیشرفت و خیانت.

یکی از شخصیت‌هایی که در این فیلم به عنوان نقش مکمل حضور دارد، شخصی به نام قشقایی، با بازی حبیب دهقان نسب است، قشقایی در این فیلم نقش محافظ دانشمند هسته ای فیلم را بازی می کند و مخاطب در طول فیلم رفته رفته با شخصیت قشقایی آشنا می شود.

رابطه ای که در این فیلم میان محافظ و شخصیت تحت حفاظتش ترسیم می شود شاید کمی دور از معمول و رابطه سازمانی باشد، رابطه ای که جنس رفاقتش بیش از همه چیز است.

وقتی گام ها فراتر از وظیفه می رود
قشقایی، که تنها وظیفه حفاظت از دانشمند هسته‌ای را برعهده دارد، در قسمت‌هایی از فیلم و در فراز و نشیب های پروژه با آن ها همراه می شود و پس از این که به او می گویند که این دانشمند دیگری نیازی به محافظ ندارد، احساس مسئولیت می کند و همچنان او را زیر نظر دارد.

در یکی از سکانس های پایانی فیلم قشقایی جلوی درب خانه دانشمند هسته ای در حالی که به شخصی مشکوک می شود، در جریان یک درگیری به ضرب گلوله به شهادت می رسد. جمله ای در لحظات آخر از قشقایی می شنویم این است که می گوید: «من فقط یه محافظم یه راننده این کارا صرفا به خاطر رفاقت یا چیزایی که شما فکر می کنید نیست، بلکه به خاطر همه اون چیزایی که فکر می کنم درسته»

ترمینال غرب
سرگذشت قشقایی در این فیلم تا حدود زیادی برگرفته از زندگی و داستان واقعی محافظ شهید رضا قشقایی‌فرد است؛ کسی که محافظ دانشمند شهید مصطفی احمدی روشن بود و در جریان حفاظت از این دانشمند ترور شد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

محافظی که شهید شد
شهید رضا قشقایی فرد متولد ۱۳۵۷ در شهرستان ری بود که همزمان با درس و کار، مسئول فرهنگی پایگاه بسیج مسجد محله‌‏شان بود و در نهایت کارمند سازمان انرژی اتمی شد.
پس حضور شهید قشقایی در سازمان انرژی اتمی و آشنایی او با شهید مصطفی احمدی روشن، فصل جدیدی از زندگی‏ اش رقم خورد، رابطه ‏ای که بین او و شهید احمدی روشن بود، هرگز یک رابطه‏ رئیس و مرئوسی نبود.

شهید احمدی روشن وقتی رضا قشقایی را به پدرش معرفی کرد، گفت: «من که برادر نداشتم، این داداش رضا از این به بعد داداش منه، همون طور که با من راحت هستید، از این به بعد با آقا رضا هم راحت باشید»

این رابطه اما چندان هم دوام نداشت و سرانجام ساعت۸:۳۰ صبح روز ۲۱ دی سال ۱۳۹۰ یک ‌موتورسیکلت با چسباندن یک بمب مغناطیسی به ماشین شهید احمدی روشن و همراهانش در نزدیکی سیدخندان، اقدام به ترور وی کرد.

در پی این اقدام تروریستی مصطفی احمدی روشن به شهادت رسید و محافظ شهید احمدی روشن به شدت مجروح شده و به بیمارستان رسالت تهران انتقال پیدا کردند اما علی‌رغم تلاش پزشکان، رضا قشقایی فرد پس از ساعاتی به شهادت رسید.

درد دل های کودکانه فرزند شهید قشقایی
محمدحسین قشقایی تنها فرزند شهید «رضا قشقایی» که در هنگام شهادت پدر تنها ۱۰ سال داشت؛ از شهادت او اینگونه یاد می‏‌کند: «از شهادت پدرم، یک احساس خوب نسبت به این موضوع دارم و یک احساس بد. احساس خوبم به خاطر این است که پدرم شهید شده و جای خوبی پیش خدا دارد و من به او افتخار می‌کنم و احساس بدم برای این است که بابا دیگر پیشم نیست و خیلی دلم برایش تنگ می‌شود.»