شهادت حاج قاسم «انفجار معنا» بود/ شهید سلیمانی محصول طبیعی مکتب امام است نه یک استثنا

سی و نهمین نشست گفتار عصر، دوشنبه 7 بهمن با پرداختن به دو موضوع "شهید سلیمانی، ثمره مکتب امام" و "علوم انسانی سلیمانی" در حسینیه هنر مشهد برگزار شد.

به گزارش «عمار فیلم»، سی و نهمین نشست گفتار عصر، دوشنبه ۷ بهمن با پرداختن به دو موضوع “شهید سلیمانی، ثمره مکتب امام” و “علوم انسانی سلیمانی” در حسینیه هنر مشهد برگزار شد.

در این نشست حجت الاسلام محمدی با موضوع “شهید سلیمانی، ثمره مکتب امام” و امیر سعادتی با موضوع “علوم انسانی سلیمانی” سخنرانی کردند.

این نشست ابتدا با سخنرانی حجت الاسلام محمدی آغاز شد، و وی با اشاره به پیام رهبری در پی شهادت سردار سلیمانی توضیح داد: حاج قاسم را نباید یک فرد دید، بلکه باید او را به عنوان محصول یک مکتب مورد توجه قرار داد.

حجت الاسلام محمدی با تاکید بر این مسئله ادامه داد: اگر ما سردار سلیمانی را یک استثنا بدانیم، کار خراب می‌شود، چرا که این تلقی نادرست بوده و او در حقیقت محصول طبیعی این مکتب است، نه یک استثنا.

این پژوهشگر حوزه رسانه در ادامه افزود: سردار سلیمانی برای ما یک راه باید باشد، نه یک اسطوره‌ای که فقط آن را تقدیس کنیم و بعد به دنبال کار خودمان برویم.

نویسنده کتاب سواد رسانه با بیان این پرسش که ویژگی‌های مکتب امام (ره) چیست، گفت: رهبری انقلاب در سال ۹۱، در یک سخنرانی بصورت مفصل در این باره صحبت کردند و طی یک تقسیم بندی ساده، ویژگی‌های مکتب امام را در سه بعد تبیین نمودند. بعد معنوی، بعد عقلانی و بعد عدالت.

حجت الاسلام محمدی با اشاره به بعد معنوی مکتب امام خمینی(ره) تاکید کرد: ویژگی اصلی امام در درجه اول اخلاص بود. بنابراین ویژگی‌ برجسته این مکتب و رهروانی که در آن خدمت می‌کنند، تلاش برای کسب رضای خدا است.

این استاد حوزه در تشریح بعد عدالت مکتب امام (ره) با اشاره به توجهات ایشان بر طبقات مستضف بیان کرد: با توجه به اینکه امام (ره) از ابتدای انقلاب تکیه بر طبقات ضعفا را اصرار می‌کرد، ما نیز باید همین گونه باشیم و مثلا در کار فرهنگی، تاکیدمان باید به همین طبقه ضعفا باشد و نباید آن‌ها را فراموش کنیم.

این پژوهشگر حوزه رسانه به جملاتی از امام خمینی(ره) اشاره کرد و گفت: امام به مسئولین اصرار داشتند به طبقات محروم برسند، اصرار داشتند که از اشرافی گری پرهیز کنند. امام دوست داشتند خدمات به اقصی نقاط کشور برسد. ایشان اصرار داشتند که مسئولین از میان مردم انتخاب شوند؛ اما معیار رسیدن به مسئولیت‌ها، رفاقت‌ها و باندها نباشد. این است مکتب امام خمینی(ره) و ما باید این راه را برویم.

حجت الاسلام محمدی در تشریح بعد عقلانی مکتب امام(ره) با اشاره به صحبت‌های آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، عنوان کرد: طبق نگاه رهبری، یک مظهر عقلانیت امام(ره)، تزریق روح اعتماد به نفس و خود اتکایی به ملت بود. چنانکه که رهبر انقلاب به عنوان شاگرد این مکتب بر رها شدن مردم از وابستگی فکری و ذهنی و ایجاد روحیه اعتماد به نفس ملی تاکید کردند.

این استاد حوزه با طرح این پرسش که مکتب امام خمینی(ره) با کدام مکتب در تعارض است، توضیح داد: مکتب امام خمینی(ره) مکتب افتخار و اقتدار است و در برابر مکتب استکبار که به دنبال تضعیف و تحقیر ملت‌ها است، قرار دارد.

او با اشاره به آیه ۴ سوره قصص، بیان کرد: خداوند در قرآن می‌فرمایند «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَهً مِنْهُمْ »یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ». یعنی خدا در قرآن از فرعون به عنوان نماد مکتب استکبار یاد می‌کند که به دنبال برتری جویی و خدایی است. و در ادامه می‌فرماید: «وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا » یعنی مکتب استکبار تلاش می‌کند روابط میان مردم را به کمک تفرقه اندازی  و اختلاف افکنی چندپاره کند؛ چرا که راه حکومت خود را بر مردم، تنها در صورت ضعیف کردن آنان از طریق گسستن ارتباطات و تعاملات بینشان می‌داند. این رویکرد درست مانند کاری است که آمریکا می‌کند و در ادامه «یَسْتَضْعِفُ طَائِفَهً مِنْهُمْ»، وقتی روابط میان مردم را از بین برد، یک گروه را تا می‌تواند به بند و استضعاف می‌کشد. آن‌ها را تحقیر، خوار و کوچکشان می‌کند.

در پایان حجت الاسلام محمدی با اشاره به مصادیق تاریخی از برخورد تحقیرآمیز آمریکا با وابستگانش و نیز تحقیر عربستان توسط آمریکا علی‌رغم خدماتی که به آن‌ها می‌دهد، توضیح داد: هر قدر به مکتب استکبار نزدیک بشویم، بیشتر خوار و کوچک خواهیم شد. در مقابل، مکتب امام خمینی، مکتب عزت و اقتدار است. «وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّهً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»، در این مکتب کسانی که مورد ظلم قرار گرفتند، به قدرت می‌رسند.

پس از حجت الاسلام محمدی، امیر سعادتی، روزنامه نگار و معاون سردبیر روزنامه قدس سخنرانی کرد. امیر سعادتی با تاکید بر واقعه شهادت سردار سلیمانی، آن را انفجار معنا دانست و عنوان کرد: این تولید معنا صرف جامعه ما نبوده و سایر آزادگان جهان نیز در آن سهیم هستند و اگر چنین نبود، این شور عظیم اتفاق نمی‌افتاد.

معاون سردبیر روزنامه قدس در ادامه افزود: ما باید هوشیار باشیم و این تولید معانی را که اتفاق افتاده، در فضای کارمان، در حوزه و دانشگاه و در فضای اجتماعی‌مان رصد کرده، جمع آوری کرده و چارچوب بندی کنیم.

معاون سردبیر روزنامه قدس با اشاره به اینکه تا کنون بیشتر به جنبه سخت و نظامی سردار سلیمانی پرداخته شده تاکید کرد: ما باید به جنبه‌های نرم شخصیتی ایشان بیشتر توجه کنیم و ابعاد روحی و شخصیتی سردار سلیمانی را در قالب چارچوب بندی‌های نظری، برای استفاده همگان استخراج کنیم.

این روزنامه نگار در تعریف علوم انسانی بعنوان علمی که دال مرکزی آن انسان است، گفت: در ادبیات ملی و دینی ما از اهمیت شناخت انسان بسیار سخن گفته شده است. چنانکه فردوسی می‌گوید: نخستین‌ِ فکرت پسینِ شمار – تویی، خویشتن را به بازی مدار، و یا مولای متقیان (علیه السلام) که می‌فرمایند: « مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه»

این نویسنده و پژوهشگر فرهنگی با بیان اینکه در علوم غربی معمولا انسان کامل مبنای تولید علم قرار می‌گیرد، تصریح کرد: در پارادایم‌های مختلف معمولا انسان مجرد را مبنای تولید علم قرار نمی‌دهند و معمولا انسان کامل را مبنای خود می‌دانند. چنانکه حتی در فلسفه غربی و فلسفه مسیحی، تا پیش از ظهور جریان روشنگری که انسان الهی را کنار می‌گذارد، علوم انسانی، ذیل انسان کامل و کسی که در مسیر کمال است شکل می‌گیرد.

امیر سعادتی با تاکید بر این که شهدا سمبل‌های مناسبی برای تولید علوم انسانی هستند، در این باره که فرهنگ مقاومت چه خدمتی  به علوم انسانی می‌تواند بدهد، گفت: خدا در قرآن می‌فرماید: «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ». طبق این آیه شهدا به جامعه استبشار می‌دهند که خوف و حزن نداشته باشید.  خوف و حزن دو پایه ناامیدی هستند، بنابراین خون شهیدان برای علوم انسانی ما تولید امید می‌کند و می‌توان گفت موتور محرکه نظریه پیشرفت، خون شهیدان و فرهنگ مقاومت است.

وی با تاکید بر این موضوع که خون شهیدان خصوصا شهید والا مقام سپهبد قاسم سلیمانی در حوزه‌های مختلفی مانند علوم سیاسی، ارتباطات و رسانه، حقوق بین الملل، معارف و عرفان اسلامی می‌تواند تولید معنا کند تصریح کرد: خون شهید در حوزه علوم سیاسی باعث قدرتمند شدن می‌شود. بعنوان مثال شما وقتی نترسید و مبارزه کنید، این جنگ نه صرفا به معنای سخت آن بلکه حتی به معنای نرم‌اش، برای شما قدرت آفرینی می‌کند. چنانکه امام فرمود: « ملتی که شهادت دارد، اسارت ندارد.» 

این نویسنده و پژوهشگر فرهنگی با بیان تاثیر شهادت سردار سلیمانی در علوم ارتباطات و رسانه ادامه داد: این واقعه درک مردم را به لحاظ رسانه‌ای بالا برد و موجب افزایش تحمل و عقلانیت در جامعه شد.

وی در ادامه با اشاره به تاثیر واقعه شهادت سردار سلیمانی در علم اسطوره شناسی بیان کرد: شخصیت سردار سلیمانی مباحث اسطوره شناسی را در غرب بر هم زد و به همین دلیل ما باید مبنای اسطوره شناسی جدیدی را تدوین کنیم.

سعادتی افزود: اسطوره شناسی غربی در پی گرفتن جنبه الهی از اسطوره است. آن‌ها می‌خواهند ابر انسان بودن، انسان برتر و کامل بودن را یک امری خیالی و غیر واقعی توصیف کنند و به نوعی از اسطوره‌ها آرمان زدایی نمایند. اما حیات حماسی شهید سلیمانی‌ خط بطلانی به ادعای خیالی بودن اسطوره در علوم غربی است.

معاون سردبیر روزنامه قدس در بحث مردم شناسی، تاثیر شهادت سردار سلیمانی را اینگونه بیان کرد: ایشان فرزند یک پدر و مادر روستایی بود، لذا نگاه به روستاها بعنوان ظرفیت‌هایی برای پروش انسان‌ها این چنینی باید عوض شود.

این روزنامه نگار و فعال رسانه‌ای با اشاره به اثر نقاشی حسن روح الامین در پی شهادت سردار سلیمانی گفت: شخصیت ایشان تاریخ را زنده کرد. شهادت ایشان منجر به پیوند تاریخ با اتفاقات معاصر شد و بعنوان جلوه‌ای از حماسه و ایثار پیشین، برای نسل معاصر بازنمایی شد و هنر و ادبیات معاصر و در پی آن به فرهنگ عمومی راه یافت.