سعیدی: مستند “نفر سوم” ماجرای سوریه را خبری منتقل می‌کند نه تحلیلی/معصومی: فاصله کم اتفاق تا مستند باعث جزئیات دقیق و شور و حرارت شد

گعده «راه‌نما» با نقد و بررسی مستند «نفر سوم» به کارگردانی محمدجواد معصومی با حضور نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و منتقد سینما و سید رسول منفرد، مجری و کارشناس در حسینیه هنر تهران برگزار شد.

به گزارش «عمار فیلم»، گعده «راه‌نما» به همت دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار با نقد و بررسی مستند «نفر سوم» به کارگردانی محمدجواد معصومی با حضور نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و منتقد سینما و سید رسول منفرد، مجری و کارشناس در حسینیه هنر تهران برگزار شد.

سوژه‌ مستند؛ دغدغه شهید

معصومی در مورد نحوه شروع کار گفت: ما سال ۹۵ این پروژه را آغاز کردیم و ازآنجایی‌که قبلاً در مجموعه کبریت‌مدیا کار می‌کردم، تجربه‌ی انجام کار کوتاه داشتم؛ چون از قبل دغدغه داشتم در مورد سوریه کاری تولید کنم، تهیه‌کننده اثر ،آقای شفیعی، من را با سه نفر از مدافعان حرم که از کشور سوریه بازگشته بودند، آشنا کردند. با آن‌ها صحبت کردیم تا داستان سوریه را از زبان آن‌ها بشنویم. البته در ابتدا قرار نبود این سه نفر سوژه مستند باشند. ما برای آشنایی با سوریه از آن‌ها خواستیم از ابتدای شروع ماجرا و خداحافظی با خانواده‌هایشان و ۵۸ روزی که در آنجا حضور داشتند برایمان توضیح دهند و درواقع داستانی که ما روایت کرده‌ایم، داستان سه نفر مدافع حرم به نام‌های عباس رحمانیان (رحیم)، امیر قرارلو (امیر) و عباس دانشگر است که در پایان دوره‌ی ۵۸ روزه، دانشگر به شهادت می‌رسد. ما در ابتدا قصد داشتیم به زندگی شهید دانشگر بپردازیم ولی وقتی از هم‌رزمانش مصاحبه گرفتیم و تصاویر موبایل شهید را دیدیم، متوجه شدیم خود شهید نیز دغدغه‌ی زیادی برای بیان و به تصویر کشیدن اتفاقات سوریه و نشان دادن ظلم‌های وارده به مردم داشته است و به این نتیجه رسیدیم برای داستان، نخ تسبیحی قرار دهیم و در قالب این داستان حرفمان را به مخاطب منتقل کنیم. اما از طرفی چون مستند را بدون حضور در سوریه تولید می‌کردیم کارمان سخت شده بود؛ البته که تصاویر مستند نیز اکثراً تصاویر واقعی از سوریه است.

خط مقدم مستندسازی

سعیدی درباره علاقه‌ کارگردان‌ها به حوزه‌ مدافعان حرم گفت: اولاً هنرمند باید به حسش اعتماد کند و اگر ذوق سلیمی داشته باشد، قطعاً موفق‌تر خواهد بود. هنرمند در درجه‌ی اول هنرمند است نه فیلسوف یا دانشمند. ممکن است گفته شود موضوعی مانند حجاب و واقعه‌ی مسجد گوهرشاد اهمیت دارد و باید به آن پرداخته شود اما ما باید دقت کنیم در این ماجرا خط مقدم کجاست؟ یک جبهه خطوط مختلفی مانند خط مقدم، پشتیبانی و … دارد و وقتی خط مقدم ضعیف باشد و دشمن از آن عبور کند، بعد از آن پشتیبانی و مقر و مابقی جبهه‌ها نیز سقوط می‌کند. درست است که باید پشتیبانی و مقر قوی باشند ولی به شرطی که خط مقدم محفوظ بماند. بنابراین در حوزه‌ هنر و فیلم‌سازی نیز جبهه‌های مختلفی داریم و باید دقت کنیم خط مقدم کجاست؟ البته یکی از مشکلات ما این است که نمی‌توانیم خط مقدم را تشخیص دهیم. اکنون سهم عمده‌ی مواجهه‌ی جمهوری اسلامی با جهان، ماجرای مقاومت در منطقه بوده و هدف دشمن این است که ما را در این حوزه وادار به انفعال بکند. اما همان‌طور که قبلاً گفته‌ایم، اکنون در جهان جنگ رسانه‌ای مطرح است و ابرقدرت‌های جهان، ابرقدرت رسانه‌ای هستند. از این حوزه آن سهمی که ماجرای مقاومت در سوریه دارد، در رسانه‌ی ما ندارد.

مخاطب، تصور و تصدیق

مشکل دیگر این است که رسانه‌ها به‌جای خبر، پر از تحلیل در مورد وقایع سوریه هستند. به‌عنوان‌ مثال وقتی می‌گوییم هوای تهران گرم است، اگر شخصی از مناطق گرمسیر آمده باشد ممکن است به نظرش هوای خوبی باشد اما اگر شخصی از مناطق سردسیر باشد، تأیید می‌کند. درصورتی‌که اگر می‌گفتیم دمای هوا ۲۸ درجه سانتی‌گراد است کسی با این خبر مخالفت نمی‌کرد. راز ماجرا در اینجاست که بین تصور و تصدیق مخاطب عام فاصله‌ای نیست و هرچه را که تصور کند، تصدیق می‌کند. اگر مخاطب تصور کند ایران در سوریه خرج اضافه می‌کند و پول کشور را هدر می‌دهد، ما می‌خواهیم اشتباهاً با تحلیل به او پاسخ دهیم؛ درصورتی‌که باید به‌صورت خبری و اطلاعاتی و رسانه‌ای به مخاطب نشان دهیم در سوریه چه خبر است. در این زمینه، مستند نفر سوم توانسته است به‌خوبی ویرانی‌های جنگ در سوریه را به تصویر بکشد.

راز جذب مخاطب

منفرد در مورد احساس مخاطب از دیدن این مستند گفت: این‌که این مستند یک کار نظامی است اما مخاطب آن را به‌خوبی می‌فهمد و درک می‌کند به این دلیل است که کارگردان از تصاویری استفاده کرده که برای مخاطب به‌راحتی قابل‌فهم است؛ مانند آب دادن به کودک. ما این زاویه دید را در اکثر کارها نمی‌بینیم؛ درصورتی‌که همین امر باعث می‌شود مخاطب حین دیدن مستند، گذر زمان را احساس نکند و تا انتهای فیلم را ببیند.

معصومی در پاسخ به منفرد گفت: یکی از عواملی که باعث شد این امر اتفاق بیفتد این بود که ما توانستیم به‌خوبی با سوژه‌های کار ارتباط بگیریم. مدت‌ها با هم صحبت می‌کردیم و همراهشان مسجد، هیئت و حتی منزل یکدیگر می‌رفتیم و همین عامل باعث شد در مخاطب حس خوبی ایجاد شود.

سوءتفاهم در مستند

سعیدی در ادامه اظهار داشت: در موضوع مدافعان حرم دو جنبه وجود دارد که اگر خوب توضیح ندهیم سوءتفاهم ایجاد می‌شود؛ یک جنبه این است که اکثر کارهایی که درباره مدافعان حرم می‌بینیم، سیاست‌زدایی شده است و جنبه‌های سیاسی ماجرا را در آن نمی‌بینیم. این‌که یک داعشی خون‌خوار را نشان دهیم که به کودکان ظلم می‌کند، بد نیست ولی بالاخره باید به مخاطب گفت حرف حساب این شخص چیست وگرنه به‌راحتی پاتکش را می‌خوریم؛ مثلاً همین اتهام وجود دارد که رژیم سوریه گاهی اوقات مناطقی را بمب‌باران می‌کند که شهروندان عادی نیز آنجا هستند. ولی اگر به عمق ماجرا برویم و تحلیل درست بدهیم، متوجه می‌شویم تفاوت این دو چیست و چه کسی جنگ را شروع کرده و چه کسی ناچار بوده است. در اینجا اگر بخواهیم در حوزه مدافعان حرم فقط مستند «نفر سوم» را در نظر بگیریم از جنبه‌های تحلیلی و اطلاعات دادن، کار خوبی است اما اگر بخواهیم روند کلی این حوزه را در نظر بگیریم، عمدتاً این نقطه‌ضعف در آن‌ها وجود دارد که به جنبه‌های احساسی ماجرا گرایش دارند تا جایی که شاید نتوانیم بین یک قهرمان این‌طرفی و آن‌طرفی تفاوتی قائل شویم. اگر به این جنبه‌های فکری و اعتقادی‌شان پرداخته نشود، می‌تواند این سوءتفاهمات را ایجاد کند. نکته بعدی این است که روایت درست، روایتی است که مخاطب را کاملاً پوشش دهد و کاملاً اغنا کند، در مخاطب بی‌طرف همدلی ایجاد کند و مخاطب مخالف را ساکت کند.

شرط پرداختن به زندگی شهدا

وی افزود: شرط یک هنرمند این است که روایتش را درست و قوی انجام دهد و حق شهید را ادا کند. اگر می‌تواند حق شهید را ادا کند، باید به‌کل زندگی‌اش بپردازد؛ اما اگر نمی‌تواند، به‌هیچ‌وجه نباید این کار را انجام دهد.

فاصله‌ اتفاق تا مستند

معصومی در مورد فاصله زمانی شهادت عباس دانشگر تا تولید مستند گفت: زمانی که ما ساخت مستند را آغاز کردیم، شهریور ۹۵ بود که حدود سه ماه از شهادت دانشگر گذشته بود و فایل‌های صوتی مصاحبه‌ها تهیه شد اما به دلیل درگیری‌ها و مشغله‌هایی، تولید مستند به سال ۹۶ کشیده شد و در این مرحله که قرار بود فایل‌های تصویری را تهیه کنیم، سوژه‌ها بخشی از خاطرات جزئی را که قبلاً بیان می‌کردند، از یاد برده بودند و ما مجبور بودیم به آن‌ها یادآوری کنیم. بنابراین اگر فاصله زمانی شروع ساخت مستند با زمان بازگشتشان از سوریه زیاد می‌شد، قطعاً خیلی از خاطرات یادشان نمی‌بود و اگر بود نمی‌توانستند با این حس و شور و حرارت بیان کنند. همچنین نکته مؤثر دیگر این بود که ما مصاحبه‌ها را با صبر و حوصله می‌گرفتیم و اجازه می‌دادیم سوژه استراحت کند تا خاطرات با جزئیات بیشتری به یادش بیاید.

اهمیت حلقه توزیع

سعیدی در مورد فرایند توزیع و پخش فیلم‌ها گفت: بین تولید و مصرف قطعاً نیاز به حلقه‌ توزیع است و اگر یک تهیه‌کننده حرفه‌ای به نحوه‌ی توزیع کارش فکر نکند، این فرایند ناقص است. وقتی کار را طوری تعریف کنیم که مخاطب باید خودش به سمت آن بیاید، قدم ‌به ‌قدم فیلم‌ساز و هنرمند به ابتذال گرایش پیدا می‌کنند؛ چون اگر بخواهیم مخاطب عام را جذب کنیم و از او پول بگیریم باید به دغدغه‌هایش فکر کنیم. چه‌بسا ما باید به انواع دیگری از عرضه و رابطه مخاطب با کار فکر کنیم که کاملاً با نگاه شیعی خودمان منطبق باشد که ریشه‌دار نیز هست.