سعیدی: عرصه رسانه، عرصه متقاعد کردن است نه محکوم کردن/نیکزاد: پاسخگویی مستقیم به شبهات، گرفتار شدن در زمین بازی دشمن است

گعده «راه‌نما» با نقد و بررسی مستند «آرزوی استالین» به کارگردانی مصطفی نیکزاد با حضور نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و منتقد سینما در حسینیه هنر تهران برگزار شد.

به گزارش «عمار فیلم»، گعده «راه‌نما» به همت دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار با نقد و بررسی مستند «آرزوی استالین» به کارگردانی مصطفی نیکزاد با حضور نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و منتقد سینما و آرش فهیم، مجری و کارشناس در حسینیه هنر تهران برگزار شد.

نحوه پاسخ به شبهات

نیکزاد در ابتدای گعده گفت: تصور من این است که اصولاً پاسخ دادن به شبهات کار درستی نیست؛ یعنی پاسخ مستقیم به شبهات، گرفتار شدن در بازی است که دیگران آن را ایجاد کرده‌اند. به‌ زعم بنده راه مقابله با افکار تکفیری که دشمن سعی دارد آن را در میان اهل سنت گسترش دهد، بیرون آوردن بازی از زمین فقه است؛ برای مثال شما نمی‌توانید با یک مقلد درباره حکم اختلافی دو مرجع تقلید بحث فقهی کنید، چون حکم از طرف شخص دیگری صادر شده است و آن شخص صرفاً مقلد است.

اختلاف اصلی شیعه و سنی

سعیدی با اشاره به اختلافات اصلی شیعه و سنی گفت: ما حکومتی داریم که ۴۰ سال است بر سر کار آمده و عملاً نشان داده است که هیچ آلترناتیوی ندارد. سازمان مجاهدین خلق و سلطنت‌طلبان دو گروهی هستند که ادعای آلترناتیو جمهوری اسلامی را دارند که وضعیتشان مشخص است. از جهتی نظام بدوی آل‌ سعود در عربستان را داریم که با بحران مشروعیت روبه‌رو است و ماهیت خود را در تقابل و ضدیت با شیعه تعریف کرده است. یکی از نقدهایی که به مستند دارم و در ادامه مفصل‌تر بیان خواهم کرد این است که اختلاف اصلی شیعه و سنی در بحث ولایت است و بقیه مباحث مثل زیارت قبور و… حاشیه است. خیلی از علمای شیعه نیز فرموده‌اند که حواستان باشد که زیارتتان به شرک آلوده نشود و موضوعات دیگر. یک جریان رسانه‌ای مسموم این موضوع را به جامعه القاء کرده است که مثلاً دعوای شیعه و سنی برای زیارت و یا عدم زیارت قبور است؛ در حالی‌ که اصلاً این‌ چنین نیست و این بحث انحرافی است.

در تقابل دو گفتمان سوسیالیست و لیبرالیسم، گفتمان سومی به وجود آمده که اصلی‌ترین رقیب هر دو گفتمان است. در اینجا بحث شبهه‌های رسانه‌ای و بمباران افکار عمومی اتفاق میافتد و به همین خاطر مستند آرزوی استالین به بحث بسیار مهم و جدی ورود پیدا کرده است.

داعش و ادعای خلافت اسلامی

نیکزاد در پاسخ به صحبت سعیدی اظهار داشت: ما اصلاً قصد نداشتیم به تقابل بین شیعه و سنی بپردازیم. به نظر ما یکی از چالش‌های جدی جمهوری اسلامی، چگونگی مواجهه با گروه‌های تکفیری مبارزه‌جو است. یک موقع تقابل ما به یک دولت غیراسلامی مثل آمریکا و کشورهای اروپایی است ولی یک موقع تقابل ما با نسخه‌های مختلف و بدلی از اسلام است؛ مثل اسلام ترکیه‌ای و اسلام قطری و اسلام اماراتی و… که هرکدام از این‌ها نیز باهم متفاوت است. خطر اصلی داعش از این‌ جهت نبود که بتواند بر کشورهای مختلف حکومت کند. خطر داعش از این ‌جهت است که ادعای خلافت اسلامی را در اجتماع پیاده کرد و صاحب پلیس و وزارتخانه و… شد و احتمالا از این بعد در موزه‌های جنگ دنیا، پرچم داعش را در کنار پرچم حزب‌الله لبنان و سایر کشورهای مقاومت در یک ویترین قرار دهند.

دوگانه توحید و شرک

نیکزاد افزود: بزرگ‌ترین دوگانه‌ای که گروه‌های تکفیری سعی می‌کنند با شیعیان ایجاد کنند، دوگانه توحید و شرک است. همچنین مخاطب اصلی این گروه‌های تکفیری برای یارگیری اهل تسنن هستند که در چهارگوشه کشور با جمعیت زیادی زندگی می‌کنند. پرداختن این مستند به زیارت هم به همین دلیل است. چون این مستند می‌خواهد بگوید که ای برادر اهل سنت! بین شیعیان و اهل تسنن بحث زیارت به ‌هیچ‌ وجه مسئله نیست. برای فهماندن این مطلب، ما می‌توانستیم چند ساعت در قم بگردیم و درباره اهمیت زیارت، ساعت‌ها فیلم از شخصیت‌های مختلف ضبط کنیم. همچنین می‌توانستیم به یک روستای دورافتاده در استان فارس برویم که در آنجا امامزاده‌ای وجود دارد که متولی آن از چند نسل قبل یک خانواده سنی هستند. ما سعی کردیم که هم بروز اجتماعی اهل سنت در بندر ترکمن یا فلان روستای استان فارس را نمایش دهیم و هم به مراکز علمی اهل تسنن در زاهدان یا مرکز اسلامی‌شان در لندن مراجعه کنیم.

استفاده از فرم در مستند آرزوی استالین

سعیدی با موفق خواندن مستند آرزوی استالین تصریح کرد: ما دو رویکرد اصلی در مواجهه با موضوعات می‌توانیم داشته باشیم. یک ‌زمان با حافظ مواجه هستیم که اصل شعرش برای ما موضوعیت دارد و جنبه‌های عرفانی و انسان‌شناسی و… فرع ماجراست. یک ‌زمان وضعیت برعکس است؛ مثلاً با گلشن راز مواجه هستیم که صرفاً سعی دارد یک محتوای آماده را تبدیل به شعر کند. مستند آرزوی استالین از جنس گلشن راز است نه از جنس حافظ. در این مستند با استفاده از فرم، این پیام به‌ خوبی به مخاطب منتقل‌شده است که اصلاً مسئله زیارت یک بحث حاشیه‌ای و انحرافی برای اختلاف‌افکنی بین شیعه و سنی است. لذا این مستند با توجه به مخاطب داخلی این مستند، توفیقات بسیاری در رساندن پیام خود داشته است.

یکی از انتقادات اصلی که به مستند دارم این است که وهابیت تکفیری عربستان سعودی دقیقاً نسخه آمریکایی ماجرا است نه نسخه استالینی. نه اینکه مشترکاتی بین وهابیت عربستان و قطب سوسیال‌ کمونیستی وجود نداشته باشد ولی آن چیزی که جدی‌تر است، نسخه آمریکایی بودن اسلام تکفیری سعودی است.

فلسفه نام مستند

نیکزاد به بیان دلیل انتخاب نام مستند پرداخت و گفت : برای انتخاب اسم مستند نیز برای ما کاملاً آشکار است که وهابیت یک نسخه غربی پیاده شده در کشورهای اسلامی است. از جهت دیگر، اسلام تکفیری سال‌ها در افغانستان با شوروی درگیر بوده است ولی متأسفانه ما در اثرهای هنری خود به ذائقه مخاطب توجه نمی‌کنیم. اگر اسم این مستند را مرتبط با آمریکا و اسرائیل تعیین می‌کردیم، مخاطب با دیدن اسم مستند بلافاصله یک جبهه‌ای نسبت به آن پیدا می‌کرد؛ چون با خود می‌گوید که این مستند در راستای سیاست‌های جمهوری اسلامی در استکبارستیزی ساخته‌شده است. ما سعی کردیم با انتخاب این اسم، مخاطب را به مستند جذب کنیم. نسبت مستند با استالین از اینجا آغاز شد که هم وهابیت و هم استالین، هر دو سعی کردند که با بولدوزر، دین را تخریب کنند که در مستند نیز به این موضوع اشاره‌ شده است.

توضیح صریح اختلافات، راهکار رسیدن به اتحاد

سعیدی در ادامه گفت: خیلی وقت‌ها لازم است که ما برای رسیدن به اتحاد، اختلافاتمان را صریح و روشن توضیح بدهیم. اگر در برخورد با اهل تسنن درباره مسئله زیارت یا امامت صحبت نکنیم، او از رفتار ما برداشتی منافقانه خواهد داشت و نتیجه عکس خواهیم گرفت.

نیکزاد در پاسخ به سعیدی اظهار داشت: یکی از مشکلات کار ما این است که ما قصد داشتیم که یک مقاله تصویری کارکنیم و باید اعتراف کنم که سواد بصری کمی داشتیم. از جهت کمی و کیفی هم که به مسئله زیارت نگاه کنیم، اهل تسنن به دلیل آسان‌گیری که در انتخاب اولیاء الهی دارند و جمعیت چندین برابر تشیع و همچنین مناسک بسیاری که برای زیارت‌هایشان دارند، موضوع زیارت برایشان بیشتر از تشیع اهمیت دارد.

عرصه رسانه، عرصه متقاعد کردن

سعیدی در پایان به تقابل بین شبهه و پاسخ شبهه پرداخت و گفت: همان‌ قدر که در سینمای داستانی، نیروی محرکه‌ای که داستان را به پیش می‌برد تقابل بین نیروهای خیر و شر و تقابل بین قهرمان و ضدقهرمان است، در چنین آثاری نیروی محرکه اصلی، تقابل بین شبهه و پاسخ به شبهه است. در کار رسانه‌ای متقاعد کردن مخاطب با محکوم کردن او تفاوت دارد. خیلی وقت‌ها در مناظرات مختلف در دانشگاه و حوزه، ممکن است شما بتوانید مخاطب را محکوم کنید ولی لزوماً نمی‌توانید او را متقاعد کنید. عرصه رسانه، عرصه متقاعد کردن است نه محکوم کردن و این مستند هم به ‌خوبی این کار را انجام داده است و گروه‌های تکفیری را محکوم نکرده است بلکه سعی کرده است که مخاطب خود را به ‌تدریج متقاعد کند. در قرآن کریم هم گفته‌ شده که با مخالفین جدال احسن کنید؛ یعنی بر اساس باورهای خودش با مخاطب صحبت کنید والا اگر بر اساس باورهای خودمان بود که به‌ مراتب دستمان بازتر بود.