سینمای انیمیشن و کودک و نوجوان همواره خط‌شکن بوده است / گفت‌وگو با هادی محمدیان و حامد جعفری کارگردان و تهیه‌کننده “فیلشاه”

تهیه‌کننده انیمیشن "فیلشاه" می‌گوید در برخی از کشورها ممیزی‌ها در حوزه کودک و نوجوان حتی از ما سختگیرانه‌تر است و ادبیاتی که ما در این حوزه انتخاب کردیم به ادبیات جهانی بسیار نزدیک است.

به گزارش «عمار فیلم» به نقل از هنرآنلاین، سینمای کودک و نوجوان در سینمای ایران سال‌ها از جایگاه خاص و والایی برخوردار بود و حتی باعث معرفی سینمای ایران به جهان شد، اما حالا چند سالی است که این سینما از رونق افتاده است و دیگر مانند گذشته آن شور و هیجان را در خود نمی‌بیند.

در واقع به نظر می‌رسد قطار سینمای کودک بسیار آهسته و آرام در حال حرکت است. در همین وانفسا چند سالی است که یک تیم جوان مشغول ساخت فیلم‌های انیمیشن با داستان‌های ایرانی اسلامی هستند که هم تجربه نخست آن‌ها “شاهزاده روم” و هم تجربه بعدیشان”فیلشاه” بسیار موفقیت آمیز بود و نشان داد که جوانان ایرانی می‌توانند این قطار از نفس افتاده را بار دیگر به روزهای اوج و سرعت خود نزدیک کنند. در حالی که این روزها انیمیشن “فیلشاه” با استقبال خوب مخاطبان مواجه است به سراغ هادی محمدیان کارگردان و حامد جعفری تهیه‌کننده این انیمیشن رفتیم و در گپ و گفتی خودمانی از روند تولید این آثار و سختی‌های پیش رویشان سخن گفتیم که ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

آقای جعفری، در آخرین گفت‌وگویی که با هم داشتیم گفتید که با “فیلشاه” رکورد فروش انیمیشن قبلی خودتان را می‌زنید که این اتفاق افتاد. به نظر می‌آید این رکوردشکنی‌ها مسئولیت شما را بیشتر می‌کند. چه برنامه‌ای برای آینده دارید که این روند موفقیت را ادامه بدهید؟

حامد جعفری: در مورد این گفته باید نکاتی را عرض کنم. فضای تولید انیمیشن فضای جمع‌محور است، یعنی وقتی حرف از فیلم سینمایی انیمیشن می‌زنیم، ذهن همه به سمت کمپانی‌ها می‌رود، مثل کمپانی‌ دیزنی یا کمپانی‌های مشابه آن. دلیلش هم این است که در انیمیشن، جمع به فرد مقدم است. نه این‌که فرد مهم نیست ولی فردها در کنار هم معنی پیدا می‌کنند تا یک انیمیشن سینمایی ساخته شود. ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم؛ یعنی فیلم سینمایی انیمیشن نمی‌شود ساخت مگر این‌که قبل از آن یک کمپانی‌ وجود داشته باشد. مجموعه “هنر پویا” که بیش از ۱۰ سال سابقه در تولید انیمیشن دارد، مبنایش را بر این سمت گذاشته که تبدیل به یک کمپانی شود و تمام ابعاد یک کمپانی را در خودش ایجاد کند. “شاهزاده روم” اولین انیمیشنی بود که ما ساختیم و آن را بر محور همین کمپانی بودن پیش بردیم. به همین خاطر هم “شاهزاده روم” تا قبل از “فیلشاه” پرفروش‌ترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران بود و جزو سه فیلم‌ پرفروش‌ سال ۹۴ قرار گرفت. “فیلشاه” هم بر اساس همان قاعده تولید شد و اتفاقات مثبتی برایش رخ داد. ما سعی کردیم نقاط قوتی که در “شاهزاده روم” داشتیم را تقویت کنیم و نقاط ضعف را هم به حداقل برسانیم تا یک قدمی جلوتر از “شاهزاده روم” برداریم که فکر می‌کنم همین اتفاق هم افتاد ولی “فیلشاه” هم اتمام کار ما نیست. کارهایی مثل “شاهزاده روم” و “فیلشاه” که توسط مجموعه “هنر پویا” ساخته شدند تازه قدم‌های ابتدایی این راه هستند. در واقع “هنر پویا” قرار است مثل یک منظومه عمل ‌کند و ما برنامه‌مان این است که طی ده سال خودمان را به نقطه‌ای برسانیم که هر سال یک فیلم سینمایی انیمیشن برای عرضه در سینماها داشته باشیم. آن چیزی که من در مورد فروش فیلم‌ها گفتم هم در مورد انیمیشن بعدی مجموعه “هنر پویا” بود که گفتم ان‌شاءالله رکورد فروش “فیلشاه” و “شاهزاده روم” را می‌زند.

با این توضیح احتمالاً استارت انیمیشن جدیدتان را هم زده‌اید؟

حامد جعفری: بله. تقریباً ۳۰ درصد از کار تاکنون پیش رفته است.

اگر تمایلی دارید بیشتر در موردش توضیح بدهید.

حامد جعفری: کار جدیدی که ما می‌خواهیم انجام بدهیم بر خلاف کارهای قبلی، لوکیشن آن در ایران امروز می‌گذرد. قصه این انیمیشن محورهای محیط زیستی دارد و سعی کرده به این مقوله مغفول مانده در سینما توجه بیشتری کند. جزئیاتش بنا است بعد از ماه رمضان اعلام شود.

باز هم قرار است به موضوعات قرآنی بپردازید؟

هادی محمدیان: ما در “هنر پویا” قصه‌های‌مان، مخصوصاً در مورد دو کار اخیر که اقتباسی بودند به دنبال قهرمان‌هایی هستیم که خودمان ابداع‌شان نکنیم؛ یعنی دوست داریم قصه آدم‌هایی را روایت کنیم که قبلاً در طول تاریخ قصه آن‌ها روایت شده است چون فضای اجتماعی و فرهنگی کشور ما حساس است و خانواده‌ها هم از ما می‌خواهند الگوهایی را معرفی کنیم که الگوهای قابل اتکایی هستند. به همین خاطر ما براساس سیاست “هنر پویا” فعلاً به سراغ اقتباس رفته‌ایم و کار بعدی هم تا حدی به همین شکل است. حالا این‌که دقیقاً چه قصه‌ای است را نمی‌توانم بگویم تا جذابیت‌هایش باقی بماند. ما برای همه کارهای‌مان برنامه‌ریزی کرده‌ایم و از قبل می‌دانیم که قرار است چه کاری انجام بدهیم؛ یعنی ما حتی قبل از “شاهزاده روم” به کارهای بعدی فکر می‌کردیم. الآن که در حال پیش تولید یک انیمیشن جدید هستیم هم به کارهای بعدی فکر می‌کنیم. “هنر پویا” یک نقشه راه در نظر دارد و ما به دنبال پیدا کردن قطعاتی هستیم که بتوانند این پازل را کامل کنند و آن پازل بخشی از فرهنگ ایرانی- اسلامی خودمان است. آداب و رسوم خودمان را دارد و مناسب بچه‌های ایرانی است. حالا این‌که قصه می‌خواهد چه چیزی را روایت کند و سرانجامش چه می‌شود را باید صبر کنیم تا برویم جلوتر.

به نوعی می‌توانیم بگوییم شما به سراغ قصه‌هایی می‌روید که پیش از این امتحان خودشان را پس داده‌اند؟ یعنی برای انتخاب قصه‌ها ریسک کمتری می‌کنید…

هادی محمدیان: بله. دلیلش می‌تواند ریسک هم باشد ولی فکر می‌کنم دلایل عمده‌تری دارد. در واقع مجموعه ما دوست دارد قصه‌هایی را روایت کند که برای کودکان و نوجوانان تازگی داشته باشد و در عین حال به بزرگسالان هم یک حس نوستالژیک بدهد. اولویت اول ما کودکان و نوجوانان هستند ولی به مخاطبان بزرگسال هم فکر می‌کنیم چون کودکان و نوجوانان با پدر و مادرشان به دیدن کارهای ما می‌آیند. این دو نوع مخاطب برای ما مهم هستند و دوست داریم وقتی بچه‌ها با خانواده به دیدن انیمیشن می‌آیند، هر دو گروه با هم لذت ببرند.

در بخش قصه‌گویی، شما هسته اولیه قصه را دارید ولی آن را بهم می‌ریزید تا در کنارش بتوانید قصه‌های دیگری را هم روایت کنید که برای مخاطب امروزی جذابیت بیشتری داشته باشد. این پروسه در هر کدام از کارهای شما چقدر طول می‌کشد؟

هادی محمدیان: “هنر پویا” یک شورای ایده و طرح دارد که در مرحله اول کار بررسی ایده ها و ایده یابی را انجام می‌دهد و بعد هم برنامه‌ریزی می‌کند که این ایده را چه زمانی بسازیم. این شورا متشکل از اعضای ثابتی از بچه‌های خود گروه “هنر پویا” و اعضای متغیری است که به فراخور موضوعات مختلف دعوت می‌شوند. شورا جلسات مداومی دارد و بعد که به صورت جمعی به توافقی در مورد تولید یک ایده رسیده شود، کارگاه فیلمنامه نویسی توسط شورا تشکیل داده می‌شود و شروع به کار می‌کند تا سناریو آماده شود. در واقع یک کارگروه فیلمنامه‌نویسی داریم و یک شورا که در طول مراحل کار بر کارگاه نظارت می‌کند. این کارگروه فیلمنامه هم مثل شورای ایده و طرح متشکل از اعضای ثابت و متغیر است. کارگروه فیلمنامه‌نویسی ابتدا طرح را کامل می‌کند و بعد از گرفتن تایید از شورا، به صورت سکانس به سکانس شروع به نوشتن می‌کند و شورا نیز حواسش هست که ببینند متن منطبق با اهداف گروه “هنر پویا” باشد. ضمن این‌که ما یک گروه مشاورین هم داریم که اعضای آن از حوزه‌های مختلفی هستند؛ از فیلمنامه نویسان سینما گرفته تا مختصصین حوزه‌های دینی، مذهبی و تاریخی و همین طور متخصصین روان‌شناسی و جامعه‌شناسی. در عین حال به طور مداوم از جامعه اطراف‌مان بازخورد می‌گیریم تا همه چیز به صورت اصولی پیش برود. ممکن است از زمانی که طرح داده می‌شود تا زمانی که تبدیل به فیلمنامه می‌شود یک سال طول بکشد ولی از آن‌جایی که بنا داریم هر سال یک انیمیشن بسازیم، سعی می‌کنیم فرآیندهای‌مان به طور موازی پیش برود؛ یعنی همزمان که طرح و قصه نوشته می‌شود، به شخصیت‌پردازی‌ها و فضاسازی‌ها هم فکر می‌کنیم. حدوداً ۱۳ نفر هستند که با عناوین مختلف روی فیلمنامه وقت می‌گذارند.

حامد جعفری: البته ممکن است این تعداد در کارهای مختلف تغییر کند؛ و این تعداد مربوط به کار فیلشاه بوده است.

اشاره کردید در گروه مشاورین‌تان روان‌شناس هم دارید. شما دقیقاً برای چه رنج سنی از کودکان و نوجوانان فیلم می‌سازید و نکات روانشناختی را در نظر می‌گیرید؟

حامد جعفری: فیلم‌های ما برای رده‌های سنی کودکان و نوجوانان است که معمولاً در تقسیم‌بندی‌ها خردسالان هم جزو آن محسوب می‌شوند. ولی “فیلشاه” مناسب خردسالان نیست و ما آن را برای مخاطبان ۵ سال به بالا در نظر گرفته‌ایم. خردسالان در اولیت ما نبودند چون سینما مدیای مناسب خردسال نیست و اساسا سینما فضایی نیست که خردسال بخواهد آنجا از فیلم استفاده کند. فضا تاریک و بزرگ است و سر و صدای زیادی دارد. در واقع خردسالان ممکن است خود فضای سینما را هم نپسندند که حالا بخواهند به فیلم هم توجه کنند.

بچه‌های امروز شاید نسبت به گذشته با قوم عرب آشنایی نداشته باشند و ندانند که عرب‌ها یک زمانی دختران‌شان را زنده به گور می‌کردند. به هر حال این می‌تواند برای بچه‌ها هول‌آور باشد. شما در “فیلشاه” سکانسی دارید که به این موضوع می‌پردازد. برای تلطیف کردن فضای آن سکانس چه تدابیری در نظر گرفتید؟

هادی محمدیان: قصه‌ای که ما در “فیلشاه” به عنوان یک معجزه الهی در نظر گفته‌ایم قصه اعراب نیست بلکه قصه‌‌ای بوده که بین چند جامعه آن دوران وجود داشته است. ما از آفریقا (اتیوپی امروزی) شروع می‌کنیم و بعد به سرزمین‌های عربی می‌آییم؛ بنابراین قصه “فیلشاه” یک قصه بین‌المللی است که بین چند جامعه روایت می‌شود. آن سکانس‌هایی که شما اشاره کردید را به عنوان بخشی از تاریخ در انیمیشن گنجانده‌ایم ولی چون انیمیشن برای گروه سنی کودک و نوجوان است، سعی کرده‌ایم سکانس‌ها تلطیف شده باشند. به طور کلی انیمیشن ما در مقایسه با انیمیشن‌های روز دنیا خیلی تلطیف شده است و اتفاقات را با حالت خیلی ملایم و مناسب روایت می‌کند. یک انیمیشن مطرح جهانی مثل “کوکو” حتی به دنیای مردگان می‌پردازد و صحنه‌های اغراق شده‌ای دارد ولی ما صحنه‌های خشونت‌آمیز نداریم و فقط یک قصه جذاب را برای مخاطب روایت می‌کنیم.

به هر حال کودکان و نوجوانان ما با بچه‌های اروپایی و آمریکایی به لحاظ تربیتی کاملا متفاوت هستند و نوع روحیه، علایق و درک‌شان هم فرق دارد.

حامد جعفری: بله. علومی مثل روان‌شناسی و پزشکی مبتنی بر تجربه هستند و به همین خاطر ما بیماری‌های ناشناخته زیادی داریم چون هنوز تجربه نشده‌اند. سینمای ما هم در یک بخش‌هایی مبتنی بر تجربه است و باید با همین رویکرد پیش برود. به هر حال ما خیلی از اتفاقات را تجربه نکرده‌ایم؛ اما در مورد مسئله‌ای که مطرح شد من باید بگویم که اتفاقاً یکی از شخصیت‌های مشهور سینما به ما می‌گفت که خشونت انیمیشن شما کم است. کسی که این جمله را گفت، یک کارگردان و فیلمنامه‌نویس قوی است که چندین فیلم پرفروش ساخته است. می‌خواهم بگویم نگاه‌های متفاوتی نسبت به این موضوع وجود دارد. در نتیجه ما مجبوریم یک مسیری را پیش برویم و تصمیم‌گیری کنیم. مجموعه “هنر پویا” اتفاقاً دارد روی این موضوع کار آماری می‌کند و با یک گروهی از دانشگاه علامه طباطبایی قرارداد بسته و آن‌ها را مأمور کرده که با مخاطبین ما در سینماها مصاحبه کنند و یک تحلیلی از علایق و سلایق مخاطبین و تأثیرات انیمیشن ما روی آن‌ها به ما بدهد؛ بنابراین ما از خروجی تحقیقات آماری‌مان می‌توانیم متوجه شویم که اگر بعضی صحنه‌ها به مخاطبان‌مان لطمه زده، در کارهای بعدی جلوی آن صحنه‌ها را بگیریم ولی چون کاری که ما انجام دادیم یک کار تجربی بود، به هر حال باید این تجربه را می‌کردیم تا بتوانیم بر اساس آن تجزیه و تحلیل کنیم و برای کارهای بعدی مشکلات را به حداقل برسانیم.

بچه‌های نسل جدید خیلی باهوش و بی‌پروا هستند و به راحتی هر چیزی را نمی‌پذیرند و گول نمی‌خورند. باید روی آن‌ها خیلی تحقیق و پژوهش شود تا بتوان آن چیزی که دوست دارند را برای‌شان تهیه کرد. شما خودتان چقدر با مخاطبان کودک و نوجوان در ارتباط هستید و در مدتی که “فیلشاه” روی پرده است به سینماها رفته‌اید و فیلم را با مخاطبان‌تان تماشا کرده‌اید؟

حامد جعفری: ما با مخاطبان به سینما می‌رویم و فیلم را می‌بینیم. سر اکران “شاهزاده روم” هم به کرات این کار را انجام دادیم و به شهرهای مختلف رفتیم. البته مسیر و راهبرد ما را مجموعه “هنر پویا” مشخص می‌کند که داریم کار کودک انجام می‌دهیم ولیکن دغدغه شخصی خودمان هم کار کودک بوده است که وارد این حوزه شده‌ایم وگرنه کسانی دیگر امروز جای ما در “هنر پویا” این کار را انجام می‌دادند. پس دلیل این‌که ما وارد کار کودک شده‌ایم این است که علاوه بر اینکه استراتژی “هنر پویا” کار برای کودک است، خودمان هم کودک داریم و این حوزه را کاملاً درک می‌کنیم. به عنوان مثال فرزند خود من هیچ‌وقت قبول نمی‌کند که من برایش قصه تکراری تعریف کنم اما از من میخواهد بارها برایش قصه فیلشاه را بگویم و وقتی “فیلشاه” را برایش می‌گویم، جاهایی که جا می‌اندازم و یا اشتباه می‌گویم را به من تأکید می‌کند. پس خود ما هم از نزدیک با مخاطبانمان ارتباط داریم و علاوه بر آن براساس برنامه ریزی مجموعه “هنر پویا” مکررا من به همراه آقای محمدیان به سینماها می‌رویم و با بچه‌ها گفت‌وگو می‌کنیم و از آن‌ها برای کارهای بعدی فیدبک چهره به چهره می‌گیریم. اگر قبل از ما تجربه‌ای در این حوزه وجود داشت، منطقی بود که از آن تجربیات استفاده کنیم و جایی پا بگذاریم که محکم باشد ولی می‌بینید که قبل از ما تجربه‌ای در این زمینه نبوده است و ما باید خودمان تجربه و تحلیل کنیم و بر اساس این تحلیل‌ها گام‌های بعدی را برداریم. لذا یک مقدار حرکت ما در این حوزه کند است چون در حوزه‌ای فعالیت می‌کنیم که قبلاً در آن تجربه‌ای صورت نگرفته است.

محمدیان: مخاطب کودک ایرانی ذائقه پیچیده‌ای پیدا کرده و به خاطر کارهای مختلفی که از کشورهای مختلف به ایران می‌آید و می‌بیند، از لحاظ محتوایی سردرگم است. خیلی از انیمیشن‌ها بدون هیچ‌گونه ملاحظه و رنج‌گذاری سنی به دست کودک و نوجوان ایرانی می‌رسد و مخاطب چیزی از فرهنگ خودش نمی‌بیند. این کارها هر چقدر ذائقه بصری مخاطب را رشد داده ولی به لحاظ محتوایی او را سردرگم کرده است. به همین خاطر “هنر پویا” یک سبک و سیاق قصه‌گویی را برای خودش انتخاب کرده و بر اساس آن جلو می رویم. کار سختی است که همه را همراه خودمان کنیم ولی مطمئن هستیم با این روشی که الآن در پیش گرفته‌ایم، در آینده اتفاقات خوبی خواهد افتاد.

ما در “فیلشاه” می‌بینیم که شما یک بخش‌هایی از کودکی فیلشاه را نشان می‌دهید و بعد انگار قصه از کودکی فیلشاه به نوجوانی‌اش پرش می‌کند و ما خیلی در برهه کودکی این شخصیت قرار نمی‌گیریم. این پرش‌ها به چه دلیلی است و چرا نخواستید بیشتر در برهه کودکی فیلشاه بمانید؟

هادی محمدیان: در این مورد دو نکته وجود دارد؛ یکی پروسه فنی کار است و دیگری پروسه محتوایی. از ابتدا که سیناپس فیلمنامه نوشته شد، تلاش می‌کنیم برای شخصیت‌هایی که مد نظرمان است مابه‌ازاهای واقعی پیدا می‌کنیم که این خیلی به ما کمک می‌کند. یک بخشی از شخصیت‌پردازی‌ها را با این ترفند جلو می‌بریم و داریم در این حوزه هم تجربه‌های خودمان را افزایش می‌دهیم. “هنر پویا” بعد از انیمیشن “شاهزاده روم” تصمیم گرفت روی رده سنی بیشتر دقت کند در حقیقت رده سنی شاهزاده روم نوجوان و جوان بود و ما باید به روی مخاطب کودک و نوجوان برمیگشتیم. از این رو کودکی که شاید فقط ۷-۸ دقیقه اول “شاهزاده روم” را می‌توانست ببیند، حالا تبدیل به مخاطبی شده که می‌تواند ۸۰ دقیقه “فیلشاه” را ببیند. این یک مزیت خوب برای فیلم است. همان‌طور که خودتان اشاره کردید، مخاطب کودک و نوجوان خیلی پیچیده است و ملاحظه ندارد، یعنی چه از کار خوشش بیاید و چه خوشش نیاید، احساسش را کاملاً بروز می‌دهد. به همین خاطر “هنر پویا” دارد در قصه‌نویسی دقت بیشتری به خرج میدهد و از الگوهایی استفاده می‌کند که در دنیا استفاده می‌شود. الگوی سفر یک قهرمان که برای “فیلشاه” استفاده شد را خیلی از انیمیشن‌ها استفاده می‌کنند؛ اما حالا اگر بخواهم به سؤال شما برگردم باید بگویم “فیلشاه” نسخه بلندتری داشت که در جشنواره فیلم فجر اکران شد که آن‌جا احساس مجموعه تصمیم گیر در “هنر پویا” این شد که باید تایم فیلم را ۷-۸ دقیقه کوتاه کنیم تا در حوصله مخاطب بگنجد. علت این‌که ما خیلی زود از مقطع کودکی فیشاه عبور می‌کنیم هم این است که شما کلاً در سینما و به خصوص در سینمای کودک و نوجوان حدود ده دقیقه فرصت دارید که بتوانید بچه‌ها را در سالن نگه دارید؛ یعنی اگر بخواهید در آن ده دقیقه ابتدایی خیلی کند عمل کنید و کار برای مخاطب جذاب نباشد، مخاطب کودک و نوجوان خیلی زود حوصله‌اش سر می‌رود و ادامه روند انیمیشن را دنبال نمی‌کند. در نهایت فکر می‌کنم همه این مسائل به همان بحثی برمی‌گردد که من و آقای جعفری اشاره کردیم که ما در مسیر تجربه هستیم و باید کم کم پخته شویم.

به نظر می‌رسد کاراکترهایی که شما در “فیلشاه” چینش کرده‌اید خیلی به کاراکترهای انیمیشن‌های خارجی شباهت دارند و این شباهت‌ها ممکن است به جذب بچه‌ها خیلی کمک کند و آن‌ها را در آن ده دقیقه طلایی ابتدایی در سالن نگه دارد چون احتمالاً ۹۰ درصد بچه‌ها آن انیمیشن‌های خارجی را در تلویزیون یا از هر طریق دیگری دیده‌اند. خودتان در این مورد چطور فکر می‌کنید؟

هادی محمدیان: واقعاً این‌طور نبوده که ما بخواهیم کاراکترهایی شبیه کاراکترهای انیمیشن‌های خارجی خلق کنیم. تعمداً هم چنین کاری را انجام نداده‌ایم. پروسه طراحی‌های ما کاملاً مستقل بوده است و ما تمام مراحل را به صورت مستند انجام داده و پیش برده‌ایم؛ اما من فکر می‌کنم همان‌قدری که ذائقه بچه‌های ایرانی با کارهای خارجی تربیت شده، این اتفاق برای هنرمندان ایرانی هم افتاده است و طبیعتاً هنرمندان ما هم خیلی وقت‌ها نگاه‌شان به انیمیشن‌های خارجی است چون تا قبل از “شاهزاده روم” و “فیلشاه”، انیمیشن کودک و نوجوانی در حوزه سینما نداشته‌ایم و هنرمندان ما تجربه‌ای در این زمینه نداشته‌اند. از طرفی هم شاید در دانشگاه‌های ما هم این مباحث به طور جدی حضور ندارد و کاملاً آکادمیک نیستند، بنابراین نگاه هنرمندان ما تماماً به کارهای خارجی کمپانی‌هایی مثل دیزنی و پیکسار بوده و حتی سبک و سیاق‌ کارشان هم با آن‌ها تعریف شده است. “هنر پویا” سعی می‌کند به اهدافی که در زمینه طراحی دارد نزدیک شود ولی فعلاً یک مقدار سخت است بخواهیم طراحان‌مان را از آن فضا جدا کنیم. ما در کار قبلی‌مان از خطوط منحنی استفاده کردیم و پیکرها کاملاً شبیه انسان بود ولی در “فیلشاه” با استفاده از خطوط شکسته پیش رفتیم و کار را فانتزی کردیم. کار جدیدی که می‌خواهیم انجام بدهیم هم تلفیقی از دو کار قبلی است. ما برای این‌که بتوانیم ذائقه‌سازی کنیم و تجربیات جدیدتری را رقم بزنیم نیاز به زمان داریم. همه باید تحمل بیشتری داشته باشیم تا کم کم به آن نقطه‌ای که می‌خواهیم برسیم.

آقای جعفری، گفته می‌شود دنیای انیمیشن دنیای جذاب و رنگارنگی است. برای کسانی که در بطن این کار هستند و انیمیشن تولید می‌کنند هم همین‌طور است؟

حامد جعفری: اگر کسی به انیمیشن علاقه نداشته باشد وارد این کار نمی‌شود. قدیمی‌ها می‌گفتند بعضی کارها کفش آهنی می‌خواهد که به نظرم انیمیشن‌سازی یکی از همین کارها است. جنس تهیه، تولید و کارگردانی انیمیشن متفاوت از کارهای رئال است. انیمیشن کاملاً مثل یک ارکستر است که اگر یک ساز ناکوک باشد، به کل کار صدمه می‌زند. فارغ از بحث کمپانی “هنر پویا” این‌که من و آقای محمدیان کار سخت انیمیشن سازی را دنبال می‌کنیم بخشی هم به علاقه‌مان به انیمیشن در دوران کودکی برمی‌گردد که این علاقه همچنان هم با ما مانده است. در دوران کودکی ما، همه انیمیشن‌ها قهرمان خارجی داشت و این برای ما به عنوان یک بغض باقی ماند که چرا یک قهرمان در سبک زندگی خودمان نداریم؟ الآن داریم تلاش می‌کنیم که این اتفاق بیفتد و حداقل بچه های خود ما قهرمانهای انیمیشنهایی که میبینند ایرانی باشند و به شخصیتهایی افتخار کنند که توسط هنرمندان کشور خودشان خلق شده اند.

یکی از بحث‌هایی که می‌تواند به بیشتر دیده شدن کار شما کمک کند تبلیغات و عرضه محصولات جانبی انیمیشن‌ها است که در انیمیشن‌سازی جهانی خیلی به آن توجه می‌شود. شما برنامه‌ای در این زمینه ندارید؟

حامد جعفری: ما در حال حاضر به دنبال عرضه محصولات جانبی انیمیشن “فیلشاه” مثل دفتر، کتاب و عروسک‌های “فیلشاه” هستیم. در مورد انیمیشن “فیلشاه” در زمینه تبلیغات هم خیلی فعال عمل کردیم. در طول فرآیند تولید هر آن‌ چیزی که از پشت صحنه می‌شد منتشر کرد، منتشر کردیم. بخشی از آن در زمان اکران عمومی منتشر شد و بخشی هم در زمان اکران در جشنواره فیلم فجر. ما سعی کردیم مخاطب به طور کامل از کست موسیقی، طراحی، تدوین و صداگذاری مطلع شود. این کار برای ما هزینه‌های قابل توجهی داشته است ولی از همان ابتدا روی این موضوع تاکید داشتیم و ویدئوهایی تبلیغاتی را در صفحات تلگرام و اینستاگرام “هنر پویا” منتشر کردیم. کارهای تبلیغاتی نیاز به هزینه‌های بالا دارد که شرکت‌های انیمیشن‌سازی در جهان این هزینه‌ها را به راحتی تامین می‌کنند ولی ما در این زمینه به عنوان یک شرکت خصوصی واقعا مشکل داریم. دستگاه‌های فرهنگی به ما کمک که نمی‌کنند هیچ، صدمه هم می‌زنند. ما خیلی از امکاناتی که شرکت‌های انیمیشن‌سازی در دنیا دارند را نداریم ولی من می‌خواهم بگویم در بخشی از کارها از آن‌ها موفق‌تر هستیم چون بدون داشتن امکانات داریم موفق عمل می‌کنیم. برای نمونه، کتاب نقاشی “فیلشاه” همزمان با اکران فیلم چاپ شد و در نمایشگاه کتاب تهران به پرفروش‌ترین کتاب حوزه کودک و نوجوان انتشارات سوره مهر تبدیل شد. ما بسته‌های تبلیغاتی را جدی‌تر گرفته‌ایم و انشاءالله در مرداد و شهریور بخش زیادی از محصولات‌مان عرضه می‌شود و تا پایان سال هم عروسک‌های “فیلشاه” را خواهیم داشت. از طرفی وقتی تجربه موفق انیمیشنی مثل “پاندای کونگ‌فوکار” را دیدیم که بعداً سریالش ساخته شد، ما هم تصمیم گرفتیم از آن الگو استفاده کنیم و سریال “فیلشاه” را برای مخاطبان‌مان بسازیم و مشغول برنامه ریزی برای این حوزه هستیم.

از آن‌جایی که در کشور ما قانون کپی رایت رعایت نمی‌شود، برای حفظ کپی رایت محصولات جانبی “فیلشاه” چه تدبیری اندیشیده‌اید؟

حامد جعفری: ما سر “شاهزاده روم” این مشکل را داشتیم لذا با کمک برخی دوستان در حوزه برخی محصولات جانبی مثل دفتر و کتاب، توانستیم اسپانسر بگیریم تا بتوانیم این حوزه را پابلیک کنیم چون ناشرین ما عادت به پرداختن هزینه لایسنس ندارند؛ بنابراین “هنر پویا” در تلاش است با عمومی کردن برخی اقلام کمک کند تا انتشاراتی‌ها بتوانند بدون پرداخت هزینه از این حوزه استفاده کنند و ما هزینه‌اش را از محل اسپانسرینگ تأمین کنیم. به نظرم با یک مقدار خلاقیت در همه حوزه‌ها می‌شود راهکاری پیدا کرد که آن مسیر هم برای ما و هم برای مخاطبان به صرفه و مفید باشد.

برای عروسک‌ها چه می‌شود کرد؟ چون ما در این سال‌ها دیده‌ایم که خیلی از عروسک‌ها مثل کلاه قرمزی و جناب‌خان به راحتی کپی می‌شوند.

حامد جعفری: وقتی یک عروسکی محبوب می‌شود، ما باید خودمان اصل آن را به بازار عرضه کنیم وگرنه بازار احساس خلأ می‌کند و نسخه‌های تقلبی آن را عرضه می‌کند. مهمترین نکته این است که ما تلاش کنیم خودمان بازار را پر کنیم و اگر کسی آمد به بازار صدمه زد، آن‌جا مراجع قانونی طبق قانون وارد عمل می‌شوند. این موضوع قابل پیگرد است.

شما در بخش دوبله از آقای شیخ‌زاده به عنوان مدیر دوبلاژ استفاده کرده‌اید. در انتخاب گویندگان هم خودتان نظارت داشتید؟

هادی محمدیان: ما از ابتدا و از زمانی که سیناپس فیلمنامه را می‌نوشتیم برای‌مان معلوم بود که صدای شخصیت‌های اصلی را چه کسانی قرار است بگویند و از قبل برای تمام گزینه‌های اصلی‌مان فکر کرده بودیم؛ یعنی فیلمنامه بر اساس محوریت و ذهنیتی که ما از صداپیشه‌ها داشتیم نوشته می‌شد. مرحوم بهرام زند از همان اول جزو گزینه‌های ما بودند و ما به هیچکس دیگر فکر نمی‌کردیم. من فکر می‌کنم اگر این همکاری شکل نمی‌گرفت ما واقعا ضربه می‌خوردیم. آقای حامد عزیزی که صداپیشه فیلشاه بودند هم جزو گزینه اول ما بودند. آقای شیخ‌زاده هم ویژگی‌ای که دارند این است که جوان هستند و انگیزه و انرژی زیادی دارند. ما “فیلشاه” را مثل انیمیشن‌های مرسوم دوبله نکردیم. ما در ابتدا دوبله فیلم را روی استوری‌برد اولیه اجرا کردیم و نیاز به مدیر دوبلاژی داشتیم که انگیزه و انرژی بالایی داشته باشد. در انتخاب صدا و تونالیته‌ها دو ویژگی مد نظرمان بود؛ یکی این‌که بزرگترها هم با صدا ارتباط بگیرند و دیگری این‌که گویندگان توانایی لارم را داشته باشند تا به جای شخصیت‌ها سخن بگویند. خوشبختانه فکر می‌کنم گزینه‌های درستی را انتخاب کردیم و گویندگان ما تا حد زیادی موفق بودند و دوبله‌ها موفق از آب در آمد. ما ابتدا به صداها فکر می‌کنیم و در کار جدیدی که قرار است انجام بدهیم هم طبق راهبرد “هنر پویا” کار صدابرداری قبل از تولید فیلم انجام خواهد شد. در فیلم‌های رئال هم نویسنده‌ها دست‌آویزشان بازیگرها هستند و اول به بازیگرها فکر می‌کنند. کارگاروه فیلمنامه “هنر پویا” هم در بعضا به بازیگرها فکر کرده و حتی برای طراحی شخصیت ها هم گاهی چند گزینه داریم که به طراح می‌گوییم دوست داریم شخصیت‌شان شبیه به فلانی باشد. در مورد صداهای‌شان هم همین اتفاق می‌افتد.

این کار را برای شما سخت می‌کند یا آسان؟

هادی محمدیان: هم سخت می‌کند و هم آسان. گرفتن صدا قبل از این‌که تصویر کامل کار وجود داشته باشد خیلی سخت و دشوار است و کار را برای هماهنگی بین تیم تولید، تهیه‌کننده و کارگردان سخت و پیچیده می‌کند. حتی تا یک درصدی هم ریسک کار را بالا می‌برد. ما در کارمان استوری‌برد هم داریم ولی چون پرسپکتیو ندارد و تخت است، ممکن است درصدی خطا داشته باشیم. مثلاً دو تا دوبلور در کنار هم می‌نشینند و از فاصله ۳۰ سانتی‌متری با هم حرف می‌زنند ولی در اصل در فیلم باید ۳۰ متر از هم فاصله داشته باشند. من فکر می‌کنم این حس اگر تصویری باشد خیلی راحت‌تر منتقل می‌شود منتها وقتی تصویر عمق ندارد کار خیلی پیچیده می‌شود. ما در “هنر پویا” قبل از “شاهزاده روم” هم این تجربه را داشتیم و در سریال‌ها و فیلم‌های کوتاه‌مان این کار را انجام دادیم. از یک جهاتی هم دوبله فیلم بدون تصویر کار ما را آسان‌تر می‌کند چون آن‌وقت محرک‌سازهای ما جان می‌گیرند. اگر این اتفاق صورت نگیرد دیگر آن حس نفس‌ نفس زدن‌ها، تونالیته صدا و مدل‌های خاص خندیدن و گریه‌کردن ایجاد نخواهد شد. همه این‌ها باعث می‌شود که در زمان محر‌ک‌سازی، انرژی و حس بیشتری به دست انیماتور برسد و بر اساس همان صداها انیمیت‌ بگذارند؛ بنابراین از این جهت کار روان‌تر خواهد شد چون هم سیگنال‌ها درست‌تر می‌شود و هم صداها.

پردازش انیمیشن “فیلشاه” علاوه‌بر ایران در یک کشور دیگر هم انجام شد. از این تجربه بگویید؟

حامد جعفری: بله متأسفانه این اتفاق افتاد. ما به این افتخار نمی‌کنیم که بخشی از کارمان در خارج از کشور انجام شده است. از آن‌جایی که زیرساخت‌های لازم برای پردازش کامپییوتری ‌کاری در حد فیلشاه در ایران وجود نداشت ما مجبور شدیم بخشی از پردازش کار را به کشور اوکراین ببریم. تنها ۳ مرکز دانشگاه شریف، سازمان سراج و یک بخش خصوصی امکان پردازش کامپیوتری انیمیشن “فیلشاه” با این حجم کیفیت را در ایران داشتند. بقیه مراکزی هم که وجود داشتند یا برای کارهای تلویزیونی تهیه شده بودند و یا با عجله شکل گرفته بودند که فقط به افتتاح برسند. در هر صورت برای مهندسی شبکه‌ آن‌ها دقت لازم صورت نگرفته بود. به همین خاطر حدود ۴۰ درصد کار پردازش‌مان را در سازمان سراج انجام دادیم و ۱۵-۱۰ درصد کار هم در مجموعه خودمان رندر شد و همچنین برای حدود ۵۰ درصد باقی‌مانده کار مجبور شدیم به کشور اوکراین برویم. ما فقط کارهای سخت‌افزاری کار را آن‌جا انجام دادیم و در هیچ مرحله‌ای از این پروژه از نیروهای انسانی خارج از کشور استفاده نکردیم. البته در حوزه فیلمنامه‌ از مشورت بعضی افراد خارجی که فضای خارج از کشور را می‌شناختند استفاده کردیم چون مشورت‌ آن‌ها به ما کمک زیادی می‌کرد.

در چند سال اخیر بخش انیمیشن ایران در جهان خوب دیده شده است و همیشه عنوان می‌کنند که انیمیتورهای خوبی در ایران فعالیت دارند؛ یعنی ما در واقع نیروهای انسانی خوبی داریم که چه بسا بهتر از آن‌وری‌ها هم باشند ولی در بخش سخت‌افزاری هنوز به حد جهانی نرسیده‌ایم و در این زمینه با مشکل روبرو هستیم. شما برای حل این مشکلات چه کارهایی انجام داده‌اید و در این مسیر با چه مشکلاتی دست به گریان هستید؟

حامد جعفری: ما حاکمیت و دولت نیستیم که بتوانیم برای رفع این معضل انیمیشن کشور چاره اندیشی انجام بدهیم. البته ما در حد بضاعت یک شرکت خصوصی برای حل مشکلات خودمان یک سری زیرساخت‌ها را ایجاد کرده‌ایم ولی در این زمینه دولت می‌تواند کارهای بزرگتری انجام دهد تا مشکل همه شرکتهای بخش خصوصی برطرف شود.

برای انیمیشن “فیلشاه” از حمایت‌های دولتی هم بهره‌مند شدید؟

حامد جعفری: فضای حمایت به این شکل است که دولت می‌گوید این پول را بگیر و کار کن. در این فضا یک تجربه موفق وجود دارد و به همین خاطر بعضی‌ها می‌خواهند خودشان را در این تجربه موفق شریک کنند. ما در انیمیشن “فیلشاه” و حتی در انیمیشن “شاهزاده روم” کسانی را داشتیم که آمدند و سهام پروژه ما را خریداری کردند. آن‌ها از تجربه موفق ما در کارهای قبلی مطلع بودند و به همین دلیل این کار را انجام دادند. اخیراً نقل‌ قول‌های متفاوتی شنیده‌ام که به غلط می‌گویند بنیاد سینمایی فارابی انیمیشن “فیلشاه” را حمایت کرده است. پروانه ساخت انیمیشن “فیلشاه” و زمان ورود بنیاد فارابی به این پروژه موجود است. بنیاد سینمایی فارابی تقریباً ۶ ماه بعد و موسسه تصویری “شهر” هم یک سال پس از شروع فرآیندهای تولید به جمع سهام‌داران نسخه فارسی انیمیشن ” فیلشاه” پیوستند. به نظرم اسم این کار حمایت نیست چون هیچ‌ کجای دنیا اسم خرید سهام یک پروژه را حمایت نمی‌گذارند. بنیاد فارابی و موسسه شهر هر کدام ۲۵ درصد از نسخه فارسی “فیلشاه” را خریداری کردند. در مورد “شاهزاده روم” هم بنیاد فارابی ۲۰ درصد سهام نسخه فارسی فیلم را در روز اکران خریداری کرد اما به پرداخت پول نرسید چون فیلم فروش موفقی داشت و عددی که قرار بود پرداخت کنند کمتر از فروش فیلم بود. بنیاد فارابی برای این‌که این فضا را جبران کند، گفت در فیلم بعدی شما هم می‌خواهیم شرکت کنیم و سهامش را بخریم. مؤسسه تصویری شهر هم به جهت علاقه‌ای که برای حضور در انیمیشن سینمایی داشت وارد این حوزه شد و بخشی از سهام فیلم را خرید. من فکر می‌کنم هم انیمیشن “شاهزاده روم” و هم انیمیشن “فیلشاه” جزو سرمایه‌گذاری‌های موفق بنیاد فارابی بوده‌اند. ما پس از هر پروژه‌ای به سهام‌داران‌مان گزارش دقیقی از هزینه‌ها می‌دهیم و من می‌توانم بگویم گزارشی که ما پس از “شاهزاده روم” به بنیاد فارابی دادیم، در طول این‌ سال‌ها هیچ‌کس به بنیاد فارابی نداده است. انشاءالله برای انیمیشن “فیلشاه” هم همین اتفاق صورت میگیرد.

تدوین انیمیشن “فیلشاه را آقای حسن ایوبی بر عهده داشتند. آقای ایوبی از یک دید دیگری به کار نگاه می‌کنند و ممکن است آن چیزی که مدنظر شماست را نپسندند و بخواهند حذفش کنند. کار کردن با آقای ایوبی و سخت‌گیری‌های ایشان در کار تدوین برایتان سخت نبود؟

هادی محمدیان: خیر. به نظرم معنی کار تدوین هم همین است. ما در بطن تولید هستیم و ممکن است به خیلی چیزها علاقه پیدا کنیم و یا خیلی چیزها برای‌مان عادی شوند. به همین خاطر دل کندن از آن‌ها برای ما سخت است، به خصوص در کار انیمیشن که هر پلانش هزینه زیادی برای ما در بر دارد منتها آقای ایوبی از ابتدای پروژه در کنار ما بودند و کار تدوین را انجام می‌دادند که ما در تولید به حالتی برسیم که هر چیزی را تولید نکنیم. با این حال باز هم نیاز است تا عواملی مانند نورپردازی‌ها و عمق تصویر را در انتها هم تدوین کنیم. آقای ایوبی در این حوزه خیلی موفق بودند و خیلی زود توانستند با ما هماهنگ شوند. حوزه کودک و نوجوان و یا انیمیشن، حوزه‌های حساسی محسوب می‌شوند و این‌ها همه عواملی هستند که می‌توانند در تدوین کار موثر باشند.

حامد جعفری: کسانی هم بودند که ما برای این کار به سراغ‌شان رفتیم ولی متوجه شدیم از پس کار در حوزه کودک و نوجوان بر نمی‌آیند و ما از آن‌ها فاصله گرفتیم. این فضا به ‌گونه‌‌ای است که شاید هر کسی نتواند خودش را تطبیق بدهد. خصوصاً با مجموعه ما که یک تیم جوان هستند و همه کار می‌کنند. شاید رسیدن به سرعت و رشد آن‌ها برای هر کسی مقدور نباشد ولی آقای ایوبی جزو معدود نفراتی بودند که توانستند خودشان را سریع با این شرایط تطبیق بدهند. ایشان تعامل خوبی با تیم کارگردانی و تهیه‌‌کنندگی داشتند و همان اتفاقی که انتظارش را داشتیم افتاد.

در بخش موسیقی از ستار اورکی به عنوان آهنگساز استفاده کرده‌اید. موسیقی کار کودک نیازمند این است که فضای شاد و ریتم‌داری داشته باشد. در فضای موسیقی انیمیشن “فیلشاه” برای جذب مخاطبان کودک و نوجوان چقدر روی موسیقی ایرانی فکر کردید و چقدر روی موسیقی‌های خارجی؟

هادی محمدیان: آقای اورکی در طول مدت فعالیت‌‌شان فیلم‌های خوبی را آهنگسازی کرده‌اند و جزو آهنگسازان زبده در این کار محسوب می‌شوند. به طور کل موسیقی در فیلم‌های سینمایی ایران خیلی دیده نمی‌شود انگار فیلم‌ها اصلاً به موسیقی نیازی نداشته اند. در چند سال اخیر اکثر فیلم‌ها آپارتمانی شده‌اند و فضای‌شان به یک فضای بسته، شهری و با پروداکشن‌های محدود تبدیل شده است؛ بنابراین در این فضا موسیقی کار نمی‌کند و آهنگسازان ما هم خودشان را به آن فضا عادت داده‌اند و هماهنگ کرده‌اند. از آن‌جایی که انیمیشن “فیلشاه” ۸۰ دقیقه نفس‌گیر دارد و سکانس‌های پر زد و خورد، پر ریتم و شلوغی در آن اتفاق می‌افتد، موسیقی در آن نقش مهمی دارد. فیلم‌های رئال یا واقعی ماکسیمم با ۲۰ دقیقه موسیقی تمام می‌شوند ولی ما به خاطر فضای کارمان به ۸۰ دقیقه موسیقی نیاز داشتیم. این حجم از کار برای ما و آقای اورکی دشوار بود ولی آقای اورکی از همان مرحله اول فیلم حضور داشتند و خیلی با مجموعه ما هماهنگ بودند. ایشان برای موسیقی “فیلشاه” بارها کار نوشتند، اتود زدند و ضبط و تست‌‌های مختلف انجام دادند. من فکر می‌کنم اصولاً سینمای انیمیشن یا سینمای کودک و نوجوان خط‌شکن است؛ یعنی زمانی که پای انیمیشن به سینما باز شد، جلوه‌های ویژه آمد و به فیلم‌های تخیلی، پر و بال زیادی داد. کاری که حتی دوربین‌های فیلمبرداری هم از آن عاجز بودند. متعاقباً موجب پیشرفت موسیقی، صداگذاری و تدوین فیلم‌ها هم شد. وقتی با یکی دو دوربین و ۴-۳ بازیگر در یک فضای بسته دیالوگ می‌گویید، کاملاً آن ظرفیت‌هایی که هنرهای دیگر می‌توانند به سینما اضافه کنند از بین خواهد رفت. “فیلشاه” فیلم پر تنشی بود و همین اتفاق برای بخش صداگذاری آن هم افتاد. در فیلم‌های رئال صداها از سر صحنه ضبط می‌شوند ولی ما این‌جا باید صداهایی را خلق کنیم که قبلا وجود نداشتند. همه این‌ها دست به دست هم داد که کار را سخت‌تر کنند ولی آقای اورکی و آقای ایوبی بیشترین توان‌شان را گذاشتند تا این اتفاق به خوبی شکل بگیرد. البته یک نکته مهم‌تری هم وجود دارد، ظرفیت پخش سینماهای ما عموما به لحاظ کوالیتی و کیفیت پایین است. سیستم‌های صوتی و پرده سینما اصلاً برای فیلم‌های پر تنش و پر رنگ و لعاب طراحی نشده‌اند. رنگ و لعاب برای انیمیشن خیلی مهم است. واقعا سیستم‌های صوتی و تصویری سینماهای ما نمی‌توانند صداها را درست پخش کنند و تصاویر را با آن رنگ و نوری که طراحی و ساخته شده‌اند نشان بدهند. تمام این مشکلات به خاطر نبود سینمای انیمیشن و از بین رفتن سینما کودک و نوجوان در ایران است. خداراشکر که بعد از انیمیشن “شاهزاده روم” یک سری تغییرات ایجاد شد. امیدوارم سینماها رفته رفته به این فکر بیفتند که قرار است بچه‌ها هم به سینما بیایند و انیمیشن ببینند. این‌ها ظرفیت‌هایی هست که وجود دارد و امیدواریم مسئولین سینماها هم برای مجهز کردن و بالا بردن کیفیت سینماها تلاش کنند.

چه برنامه‌هایی برای اکران خارج از کشور “فیلشاه” در نظر گرفته‌اید؟

حامد جعفری: “فیلشاه” قبل از این‌که در ایران اکران شود، در کشور لبنان اکران شد و تا الآن به مرز ۹۰ هزار مخاطب در لبنان رسیده است. خیلی از کشور‌ها به خاطر تفاوت قیمت بلیت‌ها، تعداد مخاطببین فیلم را می‌شمارند و ما اگر متوسط قیمت بلیت در سینماهای لبنان را که حدودا ۶ دلار است در نظر بگیریم، متوجه میشویم که “فیلشاه” در لبنان بیش از پانصد هزار دلار فروش کرده است. ما در کشورهای اردن و عراق هم انیمیشن “فیلشاه” را نمایش داده‌ایم و حالا از کشور ترکیه به ما پیشنهاد داده‌اند که فیلم را در آن‌جا هم اکران کنیم. البته ما نسبت به اکران فیلم در کشور ترکیه نگرانی‌هایی داریم چون فایل یکی از فیلم‌های منتشر شده ایرانی از سینماهای ترکیه لو رفت. علاوه‌بر این با کشور کره ‌جنوبی هم مذاکره کردیم و آن‌ها هم علاقه‌مند هستند که این انیمیشن را اکران کنند. هفته بعد برای مذاکرات اکران به روسیه می‌رویم و سه هفته بعد هم به بازار مشهوری که در حاشیه جشنواره انسی در فرانسه برگزار میشود خواهیم رفت. ما داریم تلاش‌مان را می‌کنیم که حداکثر مخاطب را در دنیا جذب کنیم چون مخاطب کار کودک و نوجوان مخاطب جهانی است؛ یعنی کشورهای دیگر در حوزه کودک و نوجوان همان ممیزی‌های ما را دارند و بلکه سخت‌گیرانه‌تر از ما هم عمل می‌کنند؛ بنابراین ادبیات ما در این حوزه به ادبیات جهانی خیلی نزدیک است. به لحاظ قصه هم با توجه به مشورت‌هایی که از فعالین حوزه بین‌الملل در طول کار گرفته شده است، به نظر می‌رسد ما بتوانیم گام‌های خوبی برداریم. البته نمی‌دانم چقدر می‌توانیم موفق باشیم چون بضاعت ما در این حوزه محدود است. مثل نهادهای دیگر نیستیم که در همه بازارها شرکت کنیم و در این حوزه هزینه نامحدود کنیم ولی داریم تلاش خودمان را انجام می‌دهیم که حداقل اتفاقات خوبی در این حوزه بیفتد. ما در اکران “شاهزاده روم” هم با همین تلاش‌های محدودی که اتفاق افتاد از خیلی فیلم‌ها جلوتر افتادیم. ما “شاهزاده روم” را شبیه اکران هنر و تجربه خودمان در برخی از کشورها مثل انگلیس و آلمان اکران کردیم و در کشورهای فرانسه، کانادا، استرالیا، کویت و عراق هم نمایشهای محدودی داشتیم. امیدوارم بتوانیم از آن تجربه‌ها برای “فیلشاه” هم استفاده کنیم و اتفاقات بهتری برای این انیمیشن رقم بزنیم.

در سال‌های اخیر بنیاد سینمایی فارابی با همکاری آموزش و پرورش یک طرحی با نام “سام” را راه‌اندازی کردند که فکر می‌کنم فیلم شما هم در این طرح حضور داشت. به نظرتان این طرح چقدر می‌تواند به جذب مخاطب بیشتر در سینماها کمک کند؟

حامد جعفری: در واقع بنیاد سینمایی فارابی با همکاری ﻣﺮﮐﺰ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻥ به یک تفاهمی رسیدند که دانش‌آموزان شهر تهران را در سانس‌های صبح به سینما ببرند. قبل از آن هم یک طرحی بود که تمام فیلم‌های سئانس صبح برای دانش‌آموزان به صورت نیم ‌بها اکران می‌شد، اما ما از آن طرح که گفتید استفاده نکردیم، چون ما در اکران ” شاهزاده روم” خودمان مشابه همین تجربه را داشتیم و اتفاقاً بنیاد فارابی به ما گفت بیایید این حوزه را به عهده بگیرید و از همین کانال کارهای‌تان را انجام بدهید ولی ما تمایلی به انجام این کار نداشتیم. ما خودمان در تمام شهرهای کشور یک تیمی را سازماندهی کرده‌ایم که بتوانیم از تخفیف سئانس صبح سینماها که برای همه فیلمهاست و اختصاصی به فیلم کودک ندازد، استفاده کنیم و مدارس علاقه‌مند را به صورت گروهی و برنامه‌ریزی شده به سینما ببریم تا فیلم ” شاهزاده روم” را ببینند. ما این تجربه را دوباره در اکران “فیلشاه” استفاده کردیم و همان اتفاق در اکران‌ها صورت گرفت منتها در فیلشاه این اتفاق به دلیل محدودیت زمانی بسیار محدودتر از شاهزاده روم اتفاق افتاد. مجموعه “هنر پویا” به فکر این است که در همین زمینه یک شرکت پخش با تمرکز ویژه بر حوزه کودک و نوجوان راه‌اندازی کند. برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفته و انشالله به زودی این کار را انجام خواهیم داد و اخبارش را هم اعلام می‌کنیم.