در حاشیه هشتمین جشنواره عمار؛

محمدرضا شفاه: توفیق «۲۱ روز بعد» نتیجه تلاش شبانه روزی یک تیم تبلیغاتی جوان بود

محمدرضا شفاه در جلسه انتقال تجربه فیلم «21 روز بعد» گفت: خیلی‌ها فکر می‌کنند برای اینکه در سینمای حرفه‌ای کشور فعالیت کنند باید به نهادی وصل شوند ولی برای این کار، باید سماجت داشته باشید.

به گزارش «عمار فیلم»، محمدرضا شفاه، مدیر باشگاه فیلم سوره در نشست «یک روز، یک تجربه» در حاشیه هشتمین جشنواره عمار درباره تجربه اکران سینمایی فیلم ۲۱ روز بعد اظهار داشت: وقتی ما داریم فیلم کوتاه می‌سازیم مهم‌ترین کاری که انجام می دهیم این است که کار را به سرانجام برسانیم، اما در فیلم سینمایی وقتی پس تولید تمام می‌شود هیچ چیز تمام نشده و تازه کار شروع شده چون در فیلم سینمایی اکران، گردش مالی و دیده شدن مخاطب مهم است و مساله این است که آیا فیلم می‌تواند مثل بچه ای که به دنیا آمده چرخه حیات خود را به درستی طی کند یا نه و مراحل بعد را طی کند یا نه؟

نخستین مرحله پس از تولید، انتخاب پخش کننده فیلم

وی انتخاب شرکت پخش کننده فیلم را نخستین اقدام از مرحله اکران فیلم خواند و اضافه کرد: پخش کننده در سینمای حرفه‌ای به شرکت‌هایی گفته می شود که برای این که فیلم روی پرده بیاید باید با تعدادی از سینماها توافق برسند تا به طور همزمان اکران داشته باشند طبیعتا نمی شود در یک سینما امروز فیلم اکران شود و در یک سینمای دیگر، چهار ماه بعد.

تهیه کننده ۲۱ روز بعد افزود: شرکت های حرفه ای کسانی هستند که به صورت مستمر و مداوم با سالن دارها و سینمادارهای کشور در ارتباط هستند و آن ها را ترغیب می کنند که فیلم شما را پخش بکنند البته این حداقل انتظاری است که تهیه کننده ها از سینمادارها دارند و امروز پخش کننده ها علاوه بر اینکه این حداقل را انجام می دهند مهمترین کارشان این است که تلاش موثری دارند برای دیده شدن از جمله کارهای دیگری که انجام می دهند این است که برای امور تبلیغات در فضای مجازی و درسطح شهر و تلویزیون جریان سازی می کنند.

پخش کننده‌ها لزوما برای همه فیلم ها خوب عمل نمی کنند

شفاه ادامه داد: شرکت‌های پخش زیادی درکشور ما هستند با توجه به اینکه ۲۱ روز بعد، محصول حوزه هنری است و حوزه به عنوان یک کمپانی سینمایی دارای تمام حلقه های مختلف اکران است ما اولین انتخابمان شرکت بهمن سبز بود که وابسته به حوزه هنری است هرچند در ظاهر دست مان باز نبود که به شرکت های دیگر مراجعه کنیم اما به نظرم این انتخاب خوبی بود خیلی ها فکر می کنند بهترین شرکت فیلمیران است ولی من فکر می‌کنم که درباره همه فیلم ها این قضیه صادق نیست.

رئیس باشگاه فیلم سوره درباره فرایند انتخاب تاریخ اکران فیلم ۲۱ روز بعد گفت: ما با شرکت بهمن سبز صحبت کردیم و قرار شد در مرداد ماه فیلم را اکران کنیم اما بعد دیدیم جریان های متعددی که در کشور هستند و به لحاظ قدرت و اعتبار و اسم و رسمی که دارند از ما بسیار معتبرتر محسوب می شوند و بده بستان های سینما با آن ها معنا پیدا می کند دارند تلاش می کنند اکران مرداد ماه را از ما بگیرند و ما به شدت ترغیب می شدیم که پاییز اکران کنیم با توجه به اینکه می گفتند شاید در پاییز اکران بهتری داشته باشید.

پاییز زمان مناسبی برای اکران نیست

وی اضافه کرد: ما تیمی را داشتیم که تحقیق کردند و اکران فیلم ها را در پنج سال گذشته بررسی کردند و دیدند مهم‌ترین فصل اکران بعد از نوروز، تابستان است و در تابستان هم بهترین ماه اکران مرداد و شهریور است. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که پاییز زمان مناسبی برای اکران نیست و بالا و پایین زیاد دارد و بعضی از سال ها اکران خوبی ندارد و بعضی وقت ها متوسط است و برای همین مقاومت کردیم که اکران تابستان را از دست ندهیم با توجه به اینکه در تابستان چند فیلم طنز پر فروش هم داشتیم و سینمادارها از این ها بیشتر استقبال می کنند مذاکرات پیچیده ای با این دوستان داشتیم که کمک حوزه هنری هم در آن خیلی موثر بود که در این مافیا و پیچیدگی هایی که وجود دارد بتوانیم زمان مناسبی برای اکران مشخص کنیم. در نهایت پخش را متقاعد کردیم که پای حرفی که زده بودیم بماند.

شفاه تصریح کرد: مرحله پس از انتخاب پخش کننده، پخش برای اجازه تعیین تاریخ نمایش بود به گونه ای که فیلم باید برود به شورای صنفی فیلم که یک سری از قدیمی های سینما هستند، بروند و در این میان فیلم های متعددی هستند که پخش کننده‌شان معلوم اما تاریخ اکران شان نامعلوم است.

فیلم برگزیده مخاطبان در اکران پاییزی شکست خورد

وی در خصوص فیلمیران و هدایت فیلم به عنوان بهترین پخش کننده های شناخته شده اظهار داشت: فیلمیران بهترین پخش کننده برای هر فیلمی نیست و اکران «برادرم خسرو» را همین شرکت به عهده داشت و مدت زمان زیادی معطل شد تا فیلمشان اکران شود. پخش کننده های موفقی مثل هدایت فیلم و فیلمیران درباره همه فیلمها خوب عمل نمی کنند. اساساً فیلم هایی که به لحاظ فروش در رقابت فروش سال نیستند اگر در اختیار هر پخش کننده‌ای قرار بگیرند احتمال دارد اکران ناموفقی را تجربه کنند. چرا که پخش کننده اکران از سر رفع تکلیف این کار را برایشان انجام می دهد.

این تهیه کننده سینما بیان داشت: پاییز امسال فیلم های متعددی اکران شد که پشت سرهم با شکست مواجه شد. فیلم «انزوا» درجشنواره جز ۵ فیلم برگزیده مخاطبان بود اما در اکران اتفاق بدی برایش افتاد. فیلمی داشتیم که به خاطر فشاری که به شورای اکران وارد شد فقط اکران صبح به آن دادند، این قبلا سابقه نداشته است. برای اینکه صف اکران ها شلوغ، تعداد سالن ها کم و متقاضی ها زیاد بود و بدنه اقتصادی سینماها بسیار نحیف است و چندان برای پذیرش این حجم از اکران مناسب نیست.

سماجت داشته باشید

وی خاطر نشان کرد: خیلی ها فکر می کنند برای اینکه در سینمای حرفه ای کشور فعالیت کنند باید به نهادی مثل حوزه هنری وصل شوند و بعد از آن دیگر کارشان روی غلتک است ولی من به شما توصیه می کنم اگر می‌خواهید فیلمتان به اکران و نمایش خانگی برسد فقط یک راه دارد و آن این است که سماجت کنید و کاری را که فکر می کنید درست است انجام دهید.

برای حفظ کف فروش باید دوندگی کرد

شفاه در توصیف شرایط حین اکران گفت: وقتی اکران شروع شد من تازه متوجه شدم که ما با یک ماراتن اکران مواجه هستیم واقعا این تصور را نداشتم که وقتی روز اول اکران شد متوجه شدم اصلا نمی توانیم بخوابیم و استراحت کنیم و برای حفظ کف فروش باید بدویم.

تهیه کننده «۲۱ روز بعد» اضافه کرد: وقتی فیلم می خواهد اکران شود شورای صنفی نمایش، سرگروهی را تعیین می کند یک سری از سینماها اسمشان سرگروه است و فیلم شما با سرگروهی آن سینما اکران می شود سر گروه ما سینما کورش بود و عدد و رقمی که این سینما به عنوان سرگروه تهیه کرده بود فروش ۳۰ تا ۳۲ میلیون در هفته بود اگر این اتفاق نمی افتاد بعد از چهار هفته، هفته پنجم باید از روی پرده پایین می آمد.

وی ادامه داد: اکران فیلم ما همزمان بود با اکران دو کمدی پر فروش که بازار به شدت داغی داشتند و کار ما را سخت می کردند باید مخاطبی را در نظر می گرفتیم که اگر خیلی پایه باشد در ماه دو بار در آخر هفته می خواهد به سینما برود. ما باید متفاوت‌ترین ایده های تبلیغاتی را اجرا می کردیم. باید کاری می کردیم که هر روز یک خبر از ما تولید شود تا مخاطب یادش باشد که فیلم ما هم هست مثلا اگر این کار را نمی کردیم نمی توانست ۷۰۰-۸۰۰ میلیون تومان بفروشد یکی گفت شما نهایتا ۳۰۰-۴۰۰ میلیون تومان بتوانید بفروشید.

با حضور مهدی یراحی اکران ها در شهرستان ها جان می گرفت

شفاه افزود: تیم تبلیغاتی ما پیشنهاد داد که یک چهره مطرح در حوزه موسیقی بیاید برای ما یک تِرَک موسیقی بخواند گزینه های متعددی برای انتخاب داشتیم بود و باید کسی را انتخاب می کردیم که مخاطب زیادی داشته باشد و با جنس سینمای اجتماعی و عاطفه به مادر نسبتی داشته باشد. مهدی یراحی افزون بر این که خواننده پاپ بود، هر موسیقی را نمی‌خواند و هر کاری را نمی کند، یراحی فیلم را دید و ما نگران بودیم ما که شناخته شده نیستیم و آیا یراحی کار را قبول می کند یا نه. وقتی کار را دید گفت من مخاطب فیلمتان بودم ولی وقتی عدد و رقم را گفت کمی بالا بود اما با مذاکره توانستیم تخفیف بگیریم. انصافا هم مرام و انرژی برای این کار گذاشت و خدا آبرو داد و از همکاری با ما راضی بود. در زمان اکران به جای این که ستاره های سینمایی را کنار خود داشته باشیم با حضور مهدی یراحی در شهرهای مختلف که می رفتیم اکران کار جان می گرفت.

برای کمک به دیگران آماده ایم

وی در خصوص ایده تبلیغاتی چالش رضایت مخاطب گفت: دو روز چالش رضایت مخاطب را راه انداخته بودیم در سینما با مردم قرار می گذاشتیم یک سری کاغذ را بین مردم پخش می کردیم یک طرفش یک لایک سبز بود یک طرف دیس لایک قرمز بود وقتی فیلم شروع می شد مهدی قربانی می آمد روی سن می گفت این را نگه دارید و برای‌شان جالب بود وقتی فیلم تمام می شد می رفت روی سن و همه او را تشویق می کردند و او می گفت هر کس از فیلم خوشش آمده طرف سبز را بگیرد بالا و کسی که رضایت ندارد قرمز را بالا بگیرد.

شفاه با اشاره به تلاش شبانه‌روزی تیم تبلیغات فیلم ۲۱ روز بعد گفت: تیم تبلیغات‌مان جوان بودند و همه‌ شان نخستین تجربه‌شان بود و مدیریت گروه تبلیغات با سید علی طباطبایی نژاد بود و روابط عمومی کار به عهده هادی فیروزمندی بود. ما فکر می کردیم به عنوان اولیای این فیلم نباید خسته شویم و صحنه را خالی نکنیم و از نتیجه کار هم راضی بودیم. حالا هم این آمادگی را داریم که این تجربه را به هر کس که بخواهد منتقل کنیم چه در بخش مشاوره و چه در بخش امور اجرایی.