فیلمسازان جوان از شهید آوینی گفتند

آوینی به ما آموخت؛ هم هنرمند باشیم، هم انقلابی

فیلم قرار نیست تماشاگر خود را عارف کند، اما می‌تواند به تماشاگر خودش تلنگر بزند و او خود به سمت نیکی و خوبی برود.

به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» و به نقل از کیهان، معمول است که گرامیداشت سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی، به دوستان و همکاران و اقوام این شهید محدود می‌شود و این گروه در بزرگداشت‌ها یا در مصاحبه با رسانه‌ها درباره شخصیت و آثار شهید آوینی نظر می‌دهند. همچنین مرسوم است که هر سال به این مناسبت، نظرات، آثار و نوشته‌های سید شهیدان اهل قلم، در محافل یا توسط رسانه‌ها بازنشر داده می‌شوند یا عده‌ای به شرح و تفسیر و تحلیل آنها می‌پردازند. ما اما این بار سراغ گروه دیگری رفتیم و نظرات آنها را درباره شهید آوینی پرسیدیم. نسل جدید فیلمسازان سینمای ایران و کارگردان‌هایی با سی و خورده‌ای سال عمر که طی سال‌های اخیر ظهور کرده‌اند و به شکوفایی رسیده‌اند نیز دیدگاه‌های جالب و قابل تأملی درباره سید مرتضی آوینی دارند. فیلمسازهایی مثل «محمد حسین مهدویان»، «احسان عبدی پور»، «سیدجلال دهقانی اشکذری» و «مهدی نقویان» ازجمله این فیلمسازها هستند که در این گزارش، نظرات آن‌ها درباره آوینی و تأثیرپذیری از این هنرمند شهید را منعکس کرده‌ایم.

همه چیز با یک عکس شروع شد
سید جلال دهقانی اشکذری، کارگردان فیلم‌های «خانه‌ای کنار ابرها» و «دلبری» که ساخت سریال «حانیه» را هم در کارنامه خود دارد درباره آشنایی‌اش با شهید آوینی می‌گوید: اولین بار شهید آوینی را با یک عکس شناختم. ۲۰ سال قبل، یعنی پنج، شش سال بعد از شهادت او عکسی را دیدم که خیلی برایم جذاب بود. از دوستم پرسیدم که این کیست؟ دوستم تعجب کرد و گفت که چطور او را نمی‌شناسی، او شهید سید مرتضی آوینی، نویسنده و سازنده فیلم‌های مستند روایت فتح است. همان عکس معروف، با پیراهن آبی و اورکت بر دوش را می‌گویم. چون از عکس شهید آوینی خوشم آمده بود، ترغیب شدم تا کتاب‌های او را مطالعه کنم. اولین کتابی هم که از آوینی خواندم «حلزون‌های خانه به دوش» بود. راستش را بخواهید آن موقع که این کتاب را خواندم، هیچ چیز از آن نفهمیدم! بعد فهمیدم که شهید آوینی درباره سینما هم کتاب نوشته است. این را که شنیدم، جذابیت شهید آوینی برایم بیشتر شد. آن موقع کتابی با عنوان «حکمت سینما» از آوینی منتشر شده بود که بعدها در قالب مجموعه سه جلدی«آینه جادو» تکمیل شد. مطالعه همین آثار باعث شدند تا هم به سینما علاقه مند شوم و هم سینما برایم به مقوله‌ای جدی تبدیل شد.
وی درباره تأثیر آوینی بر فعالیت فیلمسازی‌اش هم بیان می‌کند: من «آینه جادو» را چندین بار خوانده‌ام، هر بار که خواندم به برداشتی تازه رسیدم. مطالعه این کتاب‌ها تأثیرات زیادی روی نگاه من به فیلم و فیلمنامه داشت. یعنی باعث شد تا به طور عمیق‌تر به فضای فیلم و فیلمنامه نگاه کنم و همچنین رسیدن به نقطه‌ای که شهید آوینی از آن با عنوان عبور از حجاب تکنیک یاد می‌کند برایم اهمیت یافت. همچنین مستندهای شهید آوینی کمک کرد تا به حس و حال دوران دفاع مقدس نزدیک‌تر شوم.
دهقانی اشکذری همچنین در پاسخ به این پرسش که نظرات شهید آوینی در شرایط کنونی چگونه می‌تواند به سینمای ما کمک کند هم می‌گوید: من فکر می‌کنم فضای سینمای ما نسبت به زمان شهید آوینی تغییر چندانی نکرده است. به همین دلیل هم وقتی نوشته‌های آوینی را مطالعه می‌کنیم، می‌توانیم با شرایط کنونی تطبیق دهیم. مسائلی مثل فیلم‌های شبه روشنفکری دور از مردم، یا فیلم‌های به ظاهر اجتماعی دور از واقعیت‌های اجتماعی و حتی آسیب شناسی فیلم‌های هنرمندان متعهد و متدین، امروز هم جزو مسائل اصلی سینمای ما هستند که شهید آوینی آن موقع به آنها پرداخته بود. یک فیلمساز با خواندن آثار آوینی می‌تواند بفهمد که چه آفت‌هایی کار او را تهدید می‌کند.
وی همچنین یکی از جملات شهید آوینی که در یادش مانده را هم اینگونه بیان می‌کند: عبارتی از شهید آوینی با این مضمون که فیلم قرار نیست تماشاگر خود را عارف کند، اما می‌تواند به تماشاگر خودش تلنگر بزند و او خود به سمت نیکی و خوبی برود.

با آوینی می‌توان به هنر انقلاب رسید
مهدی نقویان هم یکی دیگر از فیلمسازان جوان و موفق سینما و تلویزیون است که در عرصه تولید مستندهای تاریخی و سیاسی فعالیت می‌کند و آخرین کار او مجموعه «در برابر طوفان» با استقبال و تحسین فراوانی مواجه شد هم درباره زمان و چگونگی آشنایی‌اش با شهید آوینی می‌گوید: موقع شهادت آوینی من فقط ۱۱، ۱۲ سال سن داشتم و او را اصلا نمی‌شناختم و چند سال بعد بود که رفته رفته با وی آشنا شدم. نحوه آشنایی من با شهید آوینی هم به این ترتیب بود که برادر بزرگ‌ترم خیلی به آثار شهید آوینی علاقه داشت و از طریق او بود که من هم آوینی را شناختم. تا اینکه بعدها به سینما علاقه پیدا کردم، مباحث تخصصی آوینی درباره سینما و فرهنگ و هنر را هم مطالعه کردم.
وی ادامه می‌دهد: آفتی که در مواجهه ما با آوینی وجود دارد این است که برای ما از شهید آوینی دو شخصیت ترسیم کرده‌اند. یکی شخصیت دفاع مقدسی وی با فیلم‌های روایت فتح است. قشر روشنفکر هم آوینی را فقط به رابطه اش با سینما و مقاله عالم هیچکاک محدود کرده است. اما به نظر من آوینی، متفکر انقلاب اسلامی است؛ همان طور که شهید مطهری قلمی ننوشته مگر در خدمت اسلام، شهید آوینی هم چیزی ننوشته مگر اینکه در خدمت انقلاب اسلامی باشد. شهید آوینی اگر هم به سینما ورود پیدا کرد برای این بود تا آن را برای خدمت به انقلاب اسلامی به کار گیرد. همان طور که اگر درباره سایر مسائل مثل نقاشی و گرافیک و اقتصاد و… نظر داده همه برای هدفی جز انقلاب نبوده است.
نقویان درباره تأثیرپذیری از شهید آوینی هم می‌گوید: آوینی از دو منظر روی من تأثیر گذاشت. اول، معرفت شخصی ایشان است. شهید آوینی وقتی خودش را معرفی می‌کرد، می‌گفت که من از یک راه طی شده سخن می‌گویم. او می‌گفت که من رودر بایستی را اول با خودم و بعد با دیگران کنار گذاشتم. متأسفانه خیلی از دوستان فعال در زمینه هنر دچار این آفت هستند که ترس از نظر و قضاوت دیگران برای آن‌ها تبدیل به یک سرعت‌گیر شده است. خود من هم یک زمانی درباره افکار و عقایدم با دیگران رودربایستی داشتم، اما این جملات شهید آوینی خیلی روی من تأثیرگذار بود و باعث شد تا من هم در طرح عقایدم، رودربایستی را کنار بگذارم. دومین مسئله‌ای که از نظر کاری از شهید آوینی آموختم این بود که فیلمسازی یک هدف نیست بلکه یک ابزار، برای رسیدن به هدف است.
وی به این سؤال که نظرات شهید آوینی امروز چگونه می‌توانند به سینمای ما کمک کنند هم این‌گونه پاسخ می‌دهد: مقالات تخصصی شهید آوینی درباره سینما و رسانه که در مجموعه سه جلدی «آینه جادو» منتتشر شده است، هم برای مدیران فرهنگی ما و هم برای هنرمندان راهگشا خواهد بود. یک مدیر فرهنگی با مطالعه این نوشته‌ها می‌تواند خیلی از تناقضات ذهنی و عملی خود را متوجه شود. چه فیلمساز و چه مدیر فرهنگی اگر دغدغه انقلاب اسلامی دارند، با خواندن نظرات شهید آوینی می‌توانند راه رسیدن به هنر انقلاب را پیدا کنند.
نقویان هم زیباترین جمله‌ای که از شهید آوینی خوانده را نقل کرد: «بشر بعد از قرن‌ها زمین گرایی و خودپرستی احساس می‌کند که نیازمند عالم معنا است. او این عالم را در درون خویش باز خواهد یافت و به آن باز خواهد گشت، اما نه «بی‌رنج» بلکه «با رنجی بسیار» این دوران رنج اکنون سر رسیده است.»
آرش فهیم