کارگردان «داد» در جمع اکران کنندگان عمار

امام جمعه‌ای که دغدغه مردم ندارد همان بهتر که از داد حرف نزند!/احقاق حق مستضعفین اولویت‌ بچه‌های انقلاب

پنجمین گعده‌ی تلگرامی فعالان فرهنگی سال 95، چهارشنبه 28 بهمن ماه در جمع رابطان استانی جشنواره مردمی عمار برگزار شد.

به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار»، پنجمین گعده‌ی تلگرامی فعالان فرهنگی سال ۹۵، چهارشنبه ۲۸ بهمن ماه در جمع رابطان استانی جشنواره مردمی عمار برگزار شد. حجت الله عدالت پناه کارگردان و راوی مستند «داد» میهمان این گعده‌‌ی نسبتا طولانی بود که نزدیک سه ساعت به طول انجامید.

«داد» مستندی با موضوع فساد و تبعیض است که در هفتمین جشنواره مردمی فیلم عمار، فانوس بخش «نقد درون گفتمانی» را دریافت کرده است. هر چند این مستند اولین ساخته عدالت پناه نبود، اما سعی کردیم با توجه به اقبال مردمی نسبت به این اثر، بیش از آثار دیگرِ عدالت پناه به مستند داد بپردازیم. پیش از این نیز امیر داسارگر، کارگردان «هنگامه»، حسین دارابی کارگردان «علمک» و مهدی نقویان کارگردان «برادران» و «برخیزید» در گعده‌ها‌ی تلگرامی فعالان فرهنگی، میهمان رابطان استانی جشنواره عمار بودند.

ابتدا از مهم‌ترین اثرتان شروع کنیم. از نظر شُمای کارگردان، «مساله» داد چیست؟ چه چیزی را «داد» می‌زند؟ فساد، تبعیض یا؟

ما یک مسئله مهم در فیلم مطرح کردیم. «جمهوریت»! معتقدیم جمهوریت نظام یعنی همین دادی که صفائیان و شریفی مقدم و کارگران آقدره سر دادند و این روزها کارگران بافق و پلی اکریل اصفهان و هپکو اراک و… از بی عدالتی و ظلم و فساد سر می‌دهند. نباید با اینها برخورد قهری کرد. باید رفت دید مشکل‌شان چیست و برایش راه حل جست. خفه کردن اینها با شلاق و زندان و تهدید یعنی از بین بردن جمهوریت نظام، یعنی حذف کردن مردم از مبارزه با فساد! یعنی جری کردن ظالم که هیچکدام با مشی رهبری و امام نمی‌خواند.

 

 

حالا حجت الله عدالت پناه را کمی معرفی کنید. از تولد تا شروع کار رسانه‌ای…

بنده حجت الله عدالت پناه هستم متولد ۱۳۶۱در گرگان و با اصالتی مشهدی. از نوجوانی به طور جدی وارد فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی شدم. پایگاه بسیج مسجد قائم گرگان و کانون فرهنگی‌اش پاتوق نوجوانی‌ام بود. آغاز فعالیت‌های رسانه‌ای‌ام با همکاری در ماهنامه محلی «قائمیه» در همان دوران نوجوانی آغاز شد. سال‌های قبل‌تر در پایگاه بسیج فیلم اکران می‌کردیم ولی چون جشنواره عماری نبود، معمولا اکران فیلم ها، سرگرمی محض بود!

ورودم به دانشگاه مصادف شده بود با اوج فعالیت‌های سیاسی دولت دوم رییس جمهور اسبق و بالطبع فعالیت های ما وارد دوران تازه‌ای شد. زمینه های قبلی فعالیت من را به طور جدی‌تری وارد عرصه رسانه کرد و تقریبا پس از ۱۵ روز از ورود به دانشگاه، درخواست مجوز نشریه «آوای حق» را دادم که بعد به «رایحه» و بعدتر با نزدیک شدن به ظهور دولت بهار به «رایحه نو» تغییر نام داد.

شما چطور با جنبش دانشجویی عدالتخواه آشنا شدید؟

ترم اول دانشجویی گروه فرهنگی «شمیم» را زیر نظر نهاد رهبری راه انداختم، ترم دوم مسئول بسیج دانشکده و ترم سوم مسئولیت بسیج دانشگاه به دوش‌ام افتاد. یک‌ دوره هم منتخب شورای خوابگاه و بعدتر عضو شورای فرهنگی دانشگاه و شورای تبیین مواضع بسیج استان شدم. در همان ایام با آغاز فعالیت‎های جنبش دانشجویی عدالتخواه به این دوستان نازنین پیوستم.

زمینه عدالت‌خواهی و فعالیت جدی در این زمینه‌ها به همان سال‌های دانشجویی و ارتباط با جنبش عدالتخواه دانشجویی برمی‌گردد.

 

 

از دشنه در دشت تا تولدی دوباره

چرا و چطور به سمت فعالیت‌های رسانه‌ای حرفه‌ای‌تر کشیده شدید؟

کسی که سرباز است باید جایگاه خودش را بداند. اوج ضعف رسانه‌ای جبهه فرهنگی انقلاب در دوران اصلاحات، ما را به این ظرافت رساند که خودمان را در این زمینه تقویت کنیم. در سال ۸۷ دوره عالی کارگردانی را در موسسه عالی سوره با مدیریت داریوش ارجمند گذراندم و کارگاه مستند سازی را در خانه مستند تهران. اولین فراخوان آموزش مستند، تحت مدیریت استاد طالب زاده را که اعلام کردند، چون دیر رسیده بودم و رزومه خاصی نداشتم پذیرش نشدم ولی در دوره دوم پذیرش شدم که هنوز هم این‌دوره‌ها ادامه دارد.

من دوره ۵ ساله آموزش و کارهای ساخته شده قبلی را تمرینی می‌دانم تا برسم به داد و ان شاءالله که بیشتر یاد بگیرم و بیشتر در این راستا کار کنم.

یادم است در برنامه تلویزیونی «عصر» که مهمان استاد نادر طالب زاده بودید، اشاره کردید پیش از ساخت مستند داد، آثار دیگری هم ساخته‌اید. چه آثاری بوده؟ کمی در موردشان توضیح دهید.

مستند «حماسه فراموش شده» را در سال ۹۰ آغاز کردیم و همزمان پیگیر دوره‌های آموزش هنر اسلامی حوزه هنری هم شدیم. بعد از حماسه فراموش شده که تحت عنوان مجموعه سه قسمتی «دشنه در دشت» پخش شد که به تاریخ انقلاب در شهر گرگان می‌پردازد، تعدادی کلیپ علمی برای دانشگاه شریف ساختیم که از شبکه‌های مختلف به نمایش درآمد.

فیلم مستند کوتاه «راه روشن» را پیرامون فعالیت‌های علمی و اجرایی شهید احمدی روشن ساختم و سال ۹۳ که دوست عزیز و رفیق سالیان دراز کودکی‌ام، سید احسان حاجی حتم لو در سوریه به شهادت رسید، فیلم مستند «تولدی دوباره» را ساختم که سال گذشته اکران شد.

 

 

چرا آثار قبلی حجت عدالت پناه، چه «حماسه فراموش شده»، چه «راه روشن» و چه «تولدی دوباره» که با توجه به موضوعات‌شان بالقوه می‌توانستند پر مخاطب باشند، آنچنان که باید دیده نشدند ولی «داد» به خوبی دیده شد؟

اینکه چرا داد بیشتر دیده شده را در اختتامیه عمار گفتم(فیلم صحبت‌های عدالت پناه در اختتامیه جشنواره عمار: yon.ir/edalatpana) «داد» هنر من نبوده، بلکه انعکاس کوچکی از صدای جاری و ساری حضرت روح الله در تاریخ است که اندکی از آن در مستند داد آمده است.

مستند راه روشن اکران‌های زیادی داشت و از شبکه ۲ نیز پخش شد. تولدی دوباره هم از شبکه ۲ و شبکه گلستان پخش شد و چند اکران داشت. ولی قطعا خاص بودن موضوع یک اثر و متناسب با حساسیت برانگیز بودن آن می‌تواند در جلب نظر مخاطب موثر باشد. داد هم مشمول این مورد شد.

«داد» با بی دغدغگی نسبت به مستضعفین نمی‌خواند!

سوال بعدی‌ام را با یک مقدمه نسبتا طولانی می‌پرسم؛ شما در مصاحبه با «فردا نیوز» اشاره کردید «داد» صرفا طرح مساله نمی‌کند و راهکار هم ارائه می‌دهد: ایجاد ساختاری که مردم به راحتی مسئولین را نقد کنند.

چند روز قبل تعدادی از نماینده‌های مجلس طرح دو فوریتی مجازات حبس ۶ ماه تا ۲ سال را برای مواردی مثل طرح سوال(!) به مجلس ارائه کردند.

به نظر شما ارتباط این نوع نگاه‌ مسئولین با ایجاد فضایی که مانع پرسشگری و مطالبه از نهاد هایی مثل قوه قضاییه و دادستانی می‌شود چیست؟

اتفاقا این اتفاق خیلی خوبی هست! این‌ها که ادعاهای آزادی بیان و «زنده باد مخالف من» سر می‌دادند، چهره واقعی خودشان را نشان دادند. این‌ها همان تندرو‌های بی منطقی هستند که شلوار جین پای مردم را پاره می‌کردند. بعد مطابق زمانه و کسب قدرت باعث شد چهره عوض کنند و شعار آزادی سر بدهند. اینها همان دیکتاتور های سال ۸۸ هستند که ژست دموکرات به خود گرفتند.

 

 

شخصیت‌های اصلی مستند، آقای صفاییان و دو بزرگوار دیگر الان در چه وضعیتی هستند؟

آقای صفاییان که چند شب قبل در معیت‌شان در مسجد فرشته اصفهان اکران «داد» و پرسش و پاسخ را داشتیم. سرحال و مصمم هنوز پیگیر مسائل کامیون‌داران و فساد گمرک هستند. با قید وثیقه آزادند و دادگاه تجدید نظر هم حکم نهایی را چند ماهی است که نداده است.

آقای شریفی مقدم با همه کارشکنی‌های وزارت بهداشت توانست طیف پرستاران عدالتخواه را وارد هئیت مدیره کند و سپس با انتخابات شورا را به دست بگیرد. الان قائم مقام سازمان نظام پرستاری کشور است و همچنان پیگیر مطالبات به حق جامعه پرستاری و از منتقدان سرسخت طرح تحول سلامت است که جامعه بهداشت و درمان را با بی عدالتیِ بی سابقه‌ای دچار کرده است.

قرار بود کمیته حقیقت یاب برای مسئله کارگران آق‌دره در مجلس تشکیل شود که نتیجه‌اش را نمی‌دانم ولی چشمم آب نمی‌خورد که کار موثری کرده باشند.

به نظرم جو رسانه‌ای که شما عزیزان (فعالان فرهنگی) ساختید فضا را برای تصمیم گیری سرسرکی‌شان سخت کرده است.

زاویه دید کارگردان مستند «داد» به مساله عدالتخواهی چیست؟

رفرنس‌های مذهب، امام و رهبری ما را لاجرم بر این می‌دارد اگر ظلمی دیدیم، اول ما فریاد بزنیم و نگذاریم شبکه‌های بیگانه برای ما طرح موضوع کنند. گوی عدالتخواهی کاذب‌شان از ما جلو بزند. رهبری می‌گوید مردم از مسئولین مطالبه‌گر باشند. ما همین را بتوانیم به گونه‌ای جا بیندازیم برای مردم که خودجوش با فساد در بیافتند، کار بزرگی ‌کردیم.

نمی‌توانیم سرمان را در برف کنیم و بگوییم همه چیز گل و بلبل است در حالی که بوی گند فساد و اختلاس و دزدی و رشوه و تزویر شامه مستضعفان و دوست‌داران انقلاب را آزار می‌دهد. ما باید با زبان هنر و تکنیک‌های رسانه ای البته با درایت و ظرافت که در پازل دشمن نقش نگیریم، بی محابا یورش ببریم به این بلایی که گریبان نظام را گرفته است.

امام جمعه‌ای که دغدغه مردم ندارد، همان بهتر که از داد حرفی نزند!

رهبری سال ۹۲ در دیدار با ائمه جماعات به نکاتی اشاره کردند. از جمله اینکه: «سعی شود خطبه های نماز جمعه، دربردارنده نیازها و پاسخ دهنده سؤالات و گره های ذهنی مخاطبان به ویژه نسل جوان در زمینه های اعتقادی، عملی و سیاسی باشد.»

با توجه به صحبت‌های رهبری، مستند داد که به سوال‌ها و شبهه‌های جوانان و فعالان اجتماعی می‌پردازد، جایی در صحبت‌های ائمه جماعات دارد؟ چرا ائمه جماعات در مورد داد صحبت نمی‌کنند؟

به نظرتان چرا نمازجمعه‌ها از رونق افتاده‌اند؟! به خاطر اینکه ائمه جمعه یکسری حرفهای کلیشه شده‌ای را بیان می‌کنند که ستاد برای‌شان دیکته می‌کند. اغلب در سنین بالا و اغلب محافظه کار و اغلب با صحبت‌های مناسبتی تقویمی. ما در این فیلم از زبان میثم صفائیان علنی می‌گوییم اصل دین عدالت است. از زبان آقای شریفی مقدم یادآوری می‌کنیم که عدالت از اصول دین است. از زبان کارگرها یادآوری می‌کنیم که پشتوانه نظام همین پابرهنه‌های شلاق خورده‌اند.

امام جمعه ای که دغدغه مردم و رفع مشکلات آنها را نداشته باشد و عملی و جدی وارد میدان نشود و با فساد در حیطه خودش مبارزه نکند همان بهتر که از داد هم حرف نزند. امام جمعه‌ای که بازوی رهبری نیست و بیاناتش گاه گاهی سوژه خبرگزاری‌های معاند می‌شود همان بهتر از «داد» هم حرفی نزند. اگر آن‌ها بین مردم می‌آمدند و با مردم همراه می‌شدند خیلی از مسئولین جرات فساد نداشتند.

 

 

حداقل؛ دلگرمی برای مردم

مستند داد برای مسئولین ساخته شده است یا مردم؟

هم مردم و هم مسئولین. اول مسئولین امنیتی و قضایی که تذکر محکمی به آنها داده باشیم که سرکوب اعتراضات مردمی نه تنها موجب ایجاد امنیت نمی‌شود، بلکه در دراز مدت به خاطر دلسردی مردم از نظام، خودش مسئله ساز امنیت خواهد شد.

دوم مردم که ببینند برای مبارزه با بی عدالتی، باید تن به سختی بدهند و پا پس نکشند. ضمن اینکه ببینند صدای اعتراضات آنها خفه نمی‌شود. اینکه حداقل چند دانشجوی انقلابی، مشکلات آنها را پیگیری می‌کنند و حرف آنها را می‌زنند، خودش باعث دلگرمی‌شان می‌شود.

تماشای داد چه تاثیری روی جامعه مخاطب اکران این مستند می‌گذارد؟

بزرگترین اثری که داد بر مخاطبش می‌گذارد این است که می‌فهمد مقابله با بی عدالتی و ظلم و پیگیری احقاق حق مستضعفین جزو اولویت‌ بچه‌های انقلاب است.

دیدن اینکه عده‌ای از جنس خودشان حرف آن‌ها را در فیلمی می‌زنند که مورد توجه قرار گرفته، باعث دلگرمی‌شان می‌شود و شعف خاص همراه با امید به آن‌ها می‌دهد.

با این میزان فشاری که روی بحث مطالبه گری از نهاد‌های دولتی است، به چه امیدی عدالت خواهی ادامه خواهد داشت؟

هر جا می‌روم برای اکران و بازخورد‌هایی که بعد از تماشای «داد» از ستم‌دیدگان می‌بینم، و مشاهده می‌کنم با این فیلم کمی بارقه امید در دل‌شان زنده می‌شود، برای ادامه دادن عدالت‌خواهی مصمم‌تر می‌شوم. عدالت طلبی و مبارزه با ظلم و فساد راه پر مخاطره‌ای است. کسی که پا در این میدان می‌گذارد باید پیه نا ملایمتی‌ها را هم به خودش بمالد.