اکران دانشجویی، دریچه‌ای متفاوت برای نمایش فیلم‌های دغدغه‌مند

سینما ؛ روی پرده دانشگاه

پدیده‌ای به نام «اکران‌های دانشجویی» که استفاده از ظرفیت موجود در آن باعث شده برخی از آثار تولیدشده در سینمای ایران خارج از سازوکارهای انحصاری فروش که به شکلی مستقیم بر میزان دیده شدن یک فیلم

به گزارش «عمار فیلم» به نقل از روزنامه وطن امروز، نزدیک به یک دهه است اتفاقی نو در جریان سینمای ایران رخ داده است که برخی از قاعده‌های مرسوم در فضای اکران عمومی آثار سینمایی را در هم شکسته است؛ پدیده‌ای به نام «اکران‌های دانشجویی» که استفاده از ظرفیت موجود در آن باعث شده برخی از آثار تولیدشده در سینمای ایران خارج از سازوکارهای انحصاری فروش که به شکلی مستقیم بر میزان دیده شدن یک فیلم و اثرگذاری آن بر جامعه تاثیر می‌گذارد، به دنبال ایجاد بستری برای تعامل بیشتر با مخاطبان بروند. تازه‌ترین نمونه این ماجرا را می‌توان در جریان اکران دانشگاهی فیلم سینمایی «به وقت شام» دید. این فیلم که پس از فروش قابل قبول خود در گیشه نوروزی سینماها در تلاش است در اکران دانشگاهی نیز حضور موفقی را تجربه کند، در شرایطی فرآیند اکران‌های دانشگاهی خود را آغاز کرده است که در همان ۲۴ ساعت نخست ۲۰۰ درخواست از دانشگاه‌های مختلف ایران در سامانه اکران دانشجویی آن به ثبت رسید و این موضوع در نوع خود اتفاقی بی‌سابقه بود و حالا بعد از گذشت چند روز به ۴۵۰ درخواست رسیده است.

سود بالا در کنار فرصت ارتباط با جوانان

«اکران دانشجویی» اتفاقی است که همواره در چند دهه‌ قبل عموما ذیل مجموعه‌هایی مانند کانون عکس و فیلم رخ می‌داده است اما نه فیلم‌های روی پرده در این محافل اکران می‌شده و نه اهمیت جدی به آن در دانشگاه داده می‌شده است، اما نخستین نمونه از اکران‌های هماهنگ با سینما را که به شکلی سراسری و گسترده در سطح دانشگاه‌های کشور رخ داد، باید مربوط به تجربه اکران دانشجویی فیلم سینمایی «قلاده‌های طلا» دانست که در آن زمان نزدیک به ۱۰۰ تشکل دانشجویی اقدام به اکران این فیلم همزمان با اکران سینمایی آن کردند. وجه مشترک فیلم‌هایی که برای اکران دانشگاهی برگزیده می‌شوند، دغدغه‌مندی‌ای است که در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رخ می‌دهد. گذشته از سود قابل توجهی که بلیت‌های ولو ارزان‌قیمت این اکران‌ها می‌تواند عاید آثار سینمایی کند، مهم‌ترین پیامد آن ارتباط مستقیم با قشر جوان و اثرگذار جامعه است که شاید در حالت عادی هیچ فیلمی نتواند براحتی به این جامعه مخاطب دسترسی پیدا کند و مستقیما با آنها مواجه شود. سالن‌های آمفی‌تئاتر دانشگاه‌ها هنگام اکران فیلم، همواره مملو از اقشار گوناگون با سلایق مختلف است که می‌تواند دانشجویانی را که در ایام سیاسی سال در مقابل یکدیگرند، ساعاتی کنار همدیگر جمع کند. موجی که از اکران‌های برجسته دانشجویی ایجاد می‌شود قابل قیاس با اکران‌های عمومی و حتی نمایش‌های مردمی نیست و البته جمعیت استقبال‌کننده نیز بسیار زیاد است. اگر بخواهیم یک حساب سرانگشتی داشته باشیم با توجه به متوسط فروش اکران عمومی فیلم‌ها که کمتر از ۲ میلیارد است و با حساب قیمت فعلی بلیت، تعداد مخاطبان چیزی حدود ۱۰۰ هزار نفر می‌شود، از این رو اگر از ظرفیت اکران دانشگاهی استفاده کنیم می‌تواند مخاطبی به مراتب بیشتر از اکران عمومی را هم حتی پای فیلم‌ها بنشاند.

محملی برای گفت و شنود دغدغه‌مندان

زمانی که ابراهیم حاتمی‌کیا پس از ساختن فیلم‌های انتقادی خود در دهه ۸۰ مثل «ارتفاع پست»، «به رنگ ارغوان»، «به نام پدر» و «گزارش یک جشن»، دهه ۹۰ را با بازگشت به سینمای پیشین خود آغاز کرد و حوادث پاوه را در قاب «چ» به نمایش گذاشت، پس از جشنواره فجر و حواشی مربوط به آن سکوت اختیار کرده بود اما در دانشگاه تهران برای نخستین‌بار حرف‌هایش را با دانشجویان در میان گذاشت و با صراحت بی‌سابقه‌ای در انتقاد از رویکرد فرهنگی دولت و جشنواره فجر، اظهار داشت: متاسفانه جشنواره فیلم فجر و بویژه مدیریت آن ساختار و الگوهای‌شان را از آن طرف آب می‌گیرند و رد کارپت می‌اندازند ولی من به آنها می‌گویم به جای اینکه به این توجه کنیم که چه رنگی زیر کفش‌های‌مان پهن شود به افکارمان نگاه کنیم. او درباره حضور نیافتن در اختتامیه جشنواره فجر همان سال نیز گفت: جشنواره فیلم فجر به هیچ عنوان برای من مهم نبود و من به مراسم اختتامیه آن نرفتم چون احساس کردم مدیران این جشنواره چه آگاهانه و چه ناآگاهانه مراسم و آرا را با آرایشی خاص چیدمان کردند. در آن برهه وزارت ارشاد تلاش داشت در بخش خارج از مسابقه به حاتمی‌کیا جایزه‌ای تشریفاتی اهدا کند اما او نیز از این امر سر باز زد و در جمع دانشجویان گفت: دوستان جشنواره فجر می‌خواهند من را فیلمساز وابسته تعریف کنند که از دست همکاران خود جایزه نگرفته اما از دست رئیس‌جمهور جایزه می‌گیرد، پس هوشمندی به من می‌گوید به نام نامی بچه‌های جنگ، غریب بایستم. ضمن اینکه من از این شیشه‌های سیمرغی که به سینماگران می‌دهند زیاد دارم و حتی دیگر در طاقچه خانه خود جای یکی دیگر را ندارم. این صحبت‌های حاتمی‌کیا در حالی صریحا عنوان می‌شد که پیش از این از بیان چنین حرف‌هایی در نشست‌های خبری و گفت‌وگو‌های رسانه‌ای امتناع می‌ورزید و به نظر می‌رسد تنها حضور حداکثری دانشجویان می‌تواند بستری را فراهم کند تا فیلمسازان فارغ از فشارهای روشنفکری عقاید خود را صراحتا بیان کنند.

ظرفیتی برای نادیده گرفته‌ شده‌ها

اکران‌های دانشگاهی همچنین از این ظرفیت برخوردارند که ساختاری متفاوت از اکران‌های سینمایی ایجاد کنند و در این مسیر فیلم‌هایی که با ضعف اکران روبه‌رو هستند در اکران‌های دانشگاهی می‌توانند موفق ظاهر شوند. فیلم «شکارچی شنبه» در زمان خود یکی از فیلم‌هایی بود که در اکران عمومی شکست خورد اما در اکران دانشگاهی توانست مخاطبی همتراز پرفروش‌ترین فیلم روز همزمان با خود را به سالن‌های دانشگاه بیاورد. در شرایط فعلی اکران‌های عمومی سینماهای کشور، فیلم «فراری» یکی از آثاری است که به دلایل مختلف از جمله تبلیغات ضعیف و کم‌کاری دفتر پخش این فیلم، نتوانسته آنگونه که باید و شاید به دید مخاطبان برسد. در این میان، عوامل معترض به وضعیت اکران فیلم از جمله علیرضا داوودنژاد، کارگردان کهنه‌کار این اثر، می‌توانستند با برنامه‌ریزی اکران‌های دانشگاهی نه‌تنها ضعف دیده نشدن اثر توسط مخاطبان بویژه مخاطب جوان را جبران کنند بلکه چه‌بسا سود حاصل از فروش این اکران‌های دانشگاهی از درآمد حاصل از اکران عمومی این اثر در شرایط فعلی نیز بیشتر می‌شد. همچنین تبعیض در اختصاص سالن‌های سینمایی در کشور با این طرح تا حدی می‌تواند مرتفع شود. تعداد زیادی از مستندهای مساله‌محور که از سالن‌های سینما محرومند، دانشگاه را بستری برای نمایش و فروش محصول خود انتخاب کرده‌اند و این اتفاق برای مستندهایی چون پرزیدنت آکتور سینما، قائم‌مقام و… به صورت ویژه‌ای رخ داده است.

مزیت‌ها و آفت‌های اکران دانشجویی

همچنین بسیاری از شهرها که از سالن سینما و پردیس‌های سینمایی محرومند، در کنار خود شاهد پردیس‌های دانشگاهی هستند که از آمفی‌تئاتر مناسب بهره‌مند بوده‌اند و به همین واسطه می‌توان بسیاری از فیلم‌های دغدغه‌مند را تا دل شهرستان‌های محروم کشور که فاقد امکانات سینمایی هستند، کشاند. اما در این میان اکران‌های دانشگاهی برای هر فیلمی فرش قرمز پهن نمی‌کنند و این می‌تواند به نوبه خود مزیت و معایبی را برای این طرح پدید آورد؛ مزیت‌هایی از جمله لزوم دغدغه‌مندی، فیلم و صاحب گفتمان بودن کارگردان اثر که موجب می‌شود بسیاری از فیلم‌های مبتذل از این ظرفیت محروم بمانند. از سوی دیگر، بارها مشاهده شده است که برخی تشکل‌ها به بهانه دغدغه‌مندی، فیلم‌های ژانر نکبت را به خورد دانشجویانی می‌دهند که بعضا از سواد سینمایی لازم برخوردار نیستند و در معیت این نمایش‌ها به اغراض سیاسی و رسانه‌ای خود دست پیدا می‌کنند. هرچند سابقه اکران‌های دانشگاهی نشان داده است که دانشگاه‌ها پذیرای هر نوع فیلمی نیستند و تقاضای ۲۰۰ اکران دانشگاهی برای «به وقت شام» تنها در ۲۴ ساعت اولیه گشایش سایت اکران‌های دانشگاهی حکایت از این امر دارد که فیلم‌های مساله‌مند جریان انقلاب اسلامی می‌توانند از این پس حساب ویژه‌ای روی دانشگاه‌ها باز کنند تا علاوه بر دسترسی به مخاطب نخبه دانشجو، بخش زیادی از بازگشت سرمایه خود را تامین کنند.

محسن شهمیرزادی