در گعده فیلمسازان جوان انقلاب مطرح شد:

یادگاری: مرحوم احمدی سخا صرفا «ما می توانیم» نیست/حیدری: جنس کارهای احمدی سخا از جنس آثار شهید آوینی بود

پنجمین گعده فیلم‌سازان جوان سینمای انقلاب، با نقد و بررسی مستند «قصه ما می توانیم حسین» به کارگردانی حمیدرضا حیدری، با حضور کارشناسان در حسینیه هنر برگزار شد.

به گزارش «عمار فیلم»، پنجمین گعده فیلم‌سازان جوان سینمای انقلاب، با نقد و بررسی مستند «قصه ما می توانیم حسین» به کارگردانی حمیدرضا حیدری، با حضور محمدحسن یادگاری مستندساز و صادق لطفی زاده طراح و گرافیست در حسینیه هنر برگزار شد.

حمیدرضا حیدری کارگردان مستند «قصه ما می توانیم حسین» در ابتدای این برنامه در سخنانی گفت: روزی که «حسین احمدی سخا» فوت کرد در اعتکاف هیئت هنر بودم. قبل از این هم آشنایی چندانی با او نداشتم. البته پیش از فوتش او را در هیات هنر دیده بودم و حتی از او هم فیلم گرفته بودم. فکر می کردم یکی از افرادی است که در هیات هنر رفت و آمد دارد.

وی افزود: زمانی که داخل اعتکاف خبر فوت او را اعلام کردند و مشاهده کردم که تمام بچه های قدیمی هیات هنر به شدت متاثر شدند و به صورت عجیبی بی تابی می کردند برای من سوال پیش آمد که او باید یک ویژگی هایی داشته باشد که افرادی که وی را می شناختند اینقدر بی تابی می کنند.

این کارگردان ادامه داد: مدتی از ماجرای فوت او گذشت که دانشگاه ما در صدا و سیما نشستهایی را برگزار کرد که در آن یک سری از بچه هایی که دغدغه مند بودند و موضوعات مبتلابه جامعه را در اینجا مطرح می کردند. در یکی از نشست موضوع بحث، دوران جدید عالم بود که در یکی از این نشست ها مرحوم حسین احمدی سخا مطرح شد.

حیدری خاطرنشان کرد: کتابی منتشر شد که در آن مصاحبه «حسین احمدی سخا» منتشر شده بود. در کنار آن کتاب دیگری هم شامل مجموعه آثار او چاپ شده بود. بعد از اینکه این کتاب را مطالعه کردم و عکس های گرافیکی موجود در آن را دیدم، متوجه تاثیر عجیب این مطالب بر روی خودم شدم.

وی اضافه کرد: جنس صحبت ها و اثرگذاری آن همانند آثار شهید سید مرتضی آوینی بود. این نوشته به یک باره آدم را بهم می ریخت، پیش فرض های من را دچار تغییر کرد. موضوع فقط دیده انتقادی نیست بلکه جنبه ایجابی بزرگی در نگاه و نوشته های او وجود دارد.

این کارگردان یادآور شد: پس از اینکه چندین مرتبه نوشته های او را مطالعه کردم نوشته های وی به عنوان دغدغه ای برای من شکل گرفت. این انگیزه را پیدا کردم که بروم و ببینم داستان او چی بوده است. به دنبال مطالعه مطالبی به غیر از مصاحبه و نوشته های او بودم.

حیدری عنوان کرد: اینجا بود که یکی دوستانم به من پیشنهاد داد تا در مورد «حسین احمدی سخا» فیلمی را تولید کنم. اما به او پاسخ دادم که در حد و اندازه فیلم ساختن، دغدغه ندارم. بعد از مدتی با خودم گفتم من که دارم تحقیق می کنم حالا یک دوربین هم با خودم می برم، شاید افرادی که قصد صحبت کردن دارند راحت تر همکاری کنند.

وی اظهار داشت: سپس یکی از دوستانم پیشنهاد داد کار ساخت مستندی درباره «حسین احمدی سخا» را با گفتگویی با آقای «وحید جلیلی» آغاز کنم. البته آقای جلیلی در مستند کوتاهی که درباره تشییع مرحوم آقای سخا ساخته شده بود صحبت کرده بودند.

این کارگردان تصریح کرد: بعد از اینکه آقای جلیلی در برنامه راز درباره مرحوم «حسین احمدی سخا» صحبت کرد دیگر موضوع برایم جدی تر شد و به این نتیجه رسیدم احتمالا مرحوم سخا شخصیتی است که گروهی نسبت به او توجه خاصی دارند. از اینجا بود که تصمیم گرفتم تا با نگاه دقیق تری کار را پیگیری کنم و مستندی را در این رابطه بسازم.

حیدری خاطرنشان کرد: سپس موضوع را با آقای جلیلی درمیان گذاشتم که خوشبختانه استقبال بسیار خوبی کردند که این استقبال، شوقی را در من ایجاد کرد تا کار ساخت مستندی درباره حسین سخا را بسازم. اینگونه شد که قرار مصاحبه ای را با آقای جلیلی گذاشتم و حاصل کار مصاحبه بسیار خوبی بود که با ایشان گرفتم.

وی ادامه داد: این مصاحبه بسیار ارزشمند بود اما به دلیل اینکه فیلم کشش آن را نداشت که بیش از ۱۵ دقیقه این مصاحبه را در خود جای بدهد و با توجه به بازخوردی که گرفتم مجبور شدم درنهایت چند سکانس فیلم را حذف کنم.

حیدری تصریح کرد: ساخت مستند «قصه ما می توانیم حسین» نیمه شعبان سال ۱۳۹۵ آغاز شد و ابتدای زمان برگزاری جشنواره عمار در سال ۱۳۹۶ کار ساخت این مستند به پایان رسید.

محمدحسن یادگاری مستندساز و منتقد نیز در این برنامه در سخنانی گفت: مرحوم حسین احمدی سخا را که شخصا نمی شناسم. آشنایی من با او از پوسترهای «ما می توانیم» شکل گرفت تا در نهایت خبر فوت وی را شنیدم.

وی افزود: بدیهی است وقتی فیلم را می بینم، حسین احمدی سخا برای من تبدیل به یک مسئله شود و به این شخصیت علاقمند شوم. زیرا این اتفاقی است که به نظر من باید در یک فیلم مستند پرتره رخ بدهد. یا حداقل اینکه دوست داشته باشم تا شناخت بیشتری نسبت به او پیدا کنم.

این منتقد ادامه داد: حسین احمدی سخا کارهایی که نسبت به سن خودش انجام داده آنقدر زیاد نیست که دست کارگردان را برای انتخاب و گلچین کردن آنها برای استفاده در ساخت مستند باز بگذارد. نکته دیگر اینکه، تطبیق وقایع تاریخی با حجم تولیداتی که مرحوم احمدی سخا داشت موضوعی بود که در مستند دیده نمی شود.

یادگاری خاطرنشان کرد: حسین احمدی سخا قطعا فقط «ما می توانیم» نیست و در گذشته خود و در دوره دبیرستان و حتی قبل از آن برای اعتقادات خود درگیری هایی داشته است. به طور مثال باید دید او در سال ۱۳۸۸ چه کار می کرده است. این امکان وجود دارد که این تغییر موضع را از روی شخص برداریم و به نظرم پرداختن به دفتر طراحی سه در چهاری که یک نفر آنها حسین احمدی سخا است بسیار جذاب تر است.

وی اضافه کرد: اگر من به جای کارگردان بودم دوران کودکی او را برجسته می کردم و به خانه و محل او می پرداختم. اصلا چرا تمام دوستان او ریش دارند؟! به عبارتی بهتر او به غیر از این افراد دوستان دیگری نداشته است؟ اگر این وضعیت دائم وجود داشته باشد، مستند خسته کننده می شود.

این منتقد یادآور شد: به عنوان یک کارگردان باید به کار تنوع بدهی زیرا این نوع کارها در نهایت از نظر مخاطب شناسی توسط بچه های مذهبی، دیده می شوند. اگر این کار از تلویزیون پخش شود کانال عوض می شود و این موضوعی است که نباید اتفاق بیفتد.

یادگاری عنوان کرد: آن مستندی جذاب می شود که مخاطب آن از فرهنگ عامه شروع شود و به فرهنگ خاص برسد. ولی اگر فرهنگ عامه آن را قبول نکند به نظرم سخت است که آن را به دلیل اقبال فرهنگ خاص، کاری خوبی دانست.

وی اظهار داشت: نکته دیگر اینکه نباید ابتدای فیلم به فوت او اشاره می شد، بلکه مخاطبان باید انتهای فیلم این موضوع را متوجه شوند. همچنین به نظر حجم آرشیو بیشتری از مرحوم احمدی سخا می تواند وجود داشته باشد. در حال حاضر مصاحبه هایی که ما در مستند می بینیم از تصاویری که در این کار می بینیم بیشتر است.

صادق لطفی زاده طراح و گرافیست نیز در این برنامه در سخنانی، گفت: بسیاری از قسمت های جذاب زندگی مرحوم حسین احمدی سخا در این مستند آورده نشده است. اگر بهتر بخواهم به این موضوع بپردازم باید بگویم که برخوردی سیاست زده یا انقلابی زده با این شخصیت شده است. در حقیقت خواسته نشده تا خیلی به عمق شخصیت او پرداخته شود و صرفا به شعار «ما می توانیم» او توجه شده است.

وی افزود: مرحوم احمدی سخا زندگی جذابی داشت. زیرا خانواده او عمدتا خانه به دوش بودند و جاهای مختلفی زندگی می کردند. آنها با این سیستم خاص زندگی که داشتند و مادر او در کشورهای مختلف فرش می فروخت و او هم همراه مادرش سفرهای زیادی کرده و کشورهای زیادی را هم دیده بود. اما همچنان پای انقلاب ایستاده بود.

این گرافیست ادامه داد: انتهای مستند ناگهان متوجه شدم که فیلم به پایان رسید. این درحالی بود که احساس می کردم فیلم باید ادامه داشته باشد. به عبارتی بهتر برداشت من اینگونه بود که دو سوم فیلم را دیدم و حالا باید بخش مربوط به فوت او را ببینم.

حمیدرضا حیدری کارگردان مستند «قصه ما می توانیم حسین» در انتهای این برنامه در سخنانی تکمیلی افزود: خودم هم به عنوان کارگردان، این مستند را کار خیلی درخشانی نمی دانم. زیرا با توجه به سوژه خوبی که این فیلم دارد، خروجی نهایی مستند اجازه نداد خستگی کار از تن من خارج شود.

وی تصریح کرد: اگر بخواهم مقایسه ای بین مستند «قصه ما می توانیم حسین» با موشن گرافیک «سیب های بزرگ» که برای سیدحسن نصرالله انجام دادم داشته باشم باید به این نکته اشاره کنم که ما در داستان زندگی مرحوم حسین احمدی سخا بر خلاف این موشن گرافیک با بازه بلند مدت مفصلی که اتفاقات و رویدادهای بزرگی در آن رخ داده باشد روبرو نیستیم.