گفت‌وگو با محمد باقر مفیدی‌کیا، کارگردان نماهنگ «خانه پدری»

کاری کنیم شاعران و نویسندگان، سلبریتی شوند

مرکز موسیقی انقلاب اسلامی‌(مأوا) در آستانه میلاد حضرت علی (ع) نماهنگ «خانه پدری» به روایت حمیدرضا برقعی، شاعر آیینی کشورمان را منتشر کرد.

به گزارش «عمار فیلم» به نقل از قدس آنلاین، مرکز موسیقی انقلاب اسلامی‌(مأوا) در آستانه میلاد حضرت علی (ع) نماهنگ «خانه پدری» به روایت حمیدرضا برقعی، شاعر آیینی کشورمان را منتشر کرد. در این نماهنگ به کارگردانی محمدباقر مفیدی‌کیا، سوپراستار برخلاف دیگر نماهنگ‌ها که خواننده بود، یک شاعر بود، با اجرای حمیدرضا برقعی در لوکیشن نجف. پیش از این، مفیدی‌کیا یک تیزر سینمایی برای کتاب «دختر شینا» ساخته بود. در این کلیپ تلاش شده بود تا با به تصویر کشیدن بریده‌ای از این کتاب، مخاطب درک بهتر و واقعی تری از آن داشته باشد. در گفت‌وگو با «محمدباقر مفیدی‌کیا» به بررسی استفاده از ظرفیت کلیپ سازی در گسترش ادبیات و تأثیر آن بر معرفی چهره‌های ادبی پرداختیم که می‌خوانید.

به نظر شما در شرایطی که شاهد ضعف تبلیغ در ترویج کتابخوانی هستیم، ساخت تیزر سینمایی و کلیپ برای تبلیغ کتاب، می‌تواند مؤثر باشد؟

قطعاً هر روش مناسبی که به کتابخوان شدن جامعه کمک کند، خوب است. این قدر دستمان خالی است که نمی‌توانیم بگوییم بین روش‌های موجود کدام بهتر است. اصلاً روش موجودی، وجود ندارد! باید به هر شیوه‌ای که می‌توانیم سعی کنیم فرهنگ کتابخوانی ارتقا یابد. یکی از راه‌ها می‌تواند ساخت تیزر سینمایی باشد. در جامعه‌ای که بیشترین توجه تلویزیون و فضای مجازی، روی سلبریتی‌ها (کسانی که هنرشان، جلب توجه است) و سوپراستارهاست مردم کمتر به سمت کتابخوانی تمایل پیدا می‌کنند؛ بنابراین لازم است که در حوزه‌های مختلف، سهم عمده‌ای به اهالی ادبیات اختصاص یابد؛ یعنی کسانی که معنا و کلمه تولید می‌کنند. اگر به چهره‌های ادبی همچون سلبریتی‌های موسیقی و سینما بها داده شود و هنرشان معرفی شود، جامعه از آن‌ها الگوسازی می‌کند. در چنین شرایطی، لازم نیست که فقط کتاب معرفی شود بلکه معرفی درست و هنرمندانه نویسنده و شاعر باعث می‌شود تا مردم پیگر آثارشان شوند.

کار اخیرتان با عنوان «خانه پدری» که با شعرخوانی حمیدرضا برقعی منتشر شد، با همین رویکرد بود؟

بله، در این نماهنگ به جای اینکه سوپراستار یک خواننده باشد، یک شاعر بود. باید به اهالی ادبیات توجه بیشتری شود؛ یعنی کسانی که با کلمه و معنا رابطه دارند و در حوزه فرهنگ، افراد اصیل تری هستند. خواننده، معمولاً معنایی را که شاعر تولید کرده، می‌خواند یا بازیگر، معنای تولید شده توسط فیلمنامه نویس و کارگردان را اجرا می‌کند، اما خواننده و بازیگر، شناخته می‌شوند در حالی که کسی که معنا و زیبایی را تولید کرده، شاعر و نویسنده است. جامعه‌ای که یک زمانی، حافظ و سعدی اصطلاحاً سلبریتی آن بودند، یعنی ظرفیت فرهنگی بسیار بالایی دارد و توجه به ادبیات در مردم ما ریشه‌ای است، اما شرایط زمانه به سمتی رفته است که تلویزیون و فضای مجازی و رسانه‌ها، روی خواننده‌ها و بازیگران و سلبریتی‌ها متمرکز شده است.

معمولاً شاعران و نویسندگان، دوربین گریز و خلوت گزین هستند، چطور آقای برقعی را راضی به همکاری در این پروژه کردید؟

جالب است بدانید که آقای برقعی در زمان پیشنهاد کار، نگرانی داشت و چندان موافق جلوی دوربین آمدن نبود. یعنی نمی‌خواست از کار او تفاخر و خودنمایی برداشت شود. هدف من هم صرفاً ساخت یک نماهنگ نبود و به دوستان مأوا (سرمایه گذار نماهنگ) و مصیر (مجری طرح) گفتم که دوست دارم به جای خواننده‌ها، شاعران هم دیده شوند و ژانر جدید «نماهنگ شاعرانه» را ایجاد کنیم تا توجه عموم به سمت افرادی برود که در حوزه فرهنگ، بیشتر می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد. برخی از خواننده‌ها ممکن است در شرایطی، در دو موضع مخالف هم بخوانند چون کارشان خواندن است، ولی وقتی شاعری، در یک زمینه ادبی کار می‌کند، در آن مسیر ثبات دارد. بنابراین به الگو شدن چنین افرادی می‌توان اعتماد کرد. ما سعی کردیم که به آقای برقعی، اطمینان بدهیم و ایشان از نتیجه کار راضی بود. نماهنگ خانه پدری، فتح بابی برای اعتماد بخشی به شاعران و نویسندگان شد که می‌توان در حوزه ساخت تیزر سینمایی و نماهنگ، کار فاخر و قابل قبول انجام داد. در این اثر، تمرکز روی معرفی مولد معنا یعنی شاعر بود، شاعری که با خوانش خود می‌تواند مخاطب را به معنای شعر، متوجه کند و نه صرفاً ریتم و ملودی. وقتی مردم به شعر و ادبیات، توجه کنند به گذشته خود رجعت می‌کنند، دوره‌ای که شعرا، قهرمان فرهنگی بودند. وقتی نویسنده و شاعران، مورد توجه قرار بگیرند بخشی از معضلات جامعه حل می‌شود و به جای اینکه دنبال نوع پوشش و سلیقه فلان خواننده و بازیگر باشند، به دنبال آثار جدید شاعران و نویسندگان می‌روند. البته تحقق این هدفی طولانی مدت است که از چنین نقاط عزیمتی حرکتش شتاب می‌گیرد.

ضمن اینکه اهالی فرهنگ و ادب به دلیل نگاه عمیق شان به زندگی معمولاً سبک زندگی، هدفمندتر و منزه‌تری دارند و چهره شدن چنین افرادی به مرجع شدن این گروه‌ها در جامعه کمک می‌کند.

همین طور است. گاهی به من می‌گفتند که چهره کردن اهالی فرهنگ و ادب، ممکن است، تبعات منفی هم داشته باشد، اما پاسخ من این بود که درصد خطا در میان آن‌ها که اهل مد و لباس هستند تا آن‌ها که اهل فرهنگ و ادب هستند، بیشتر است. اگر اهالی ادب، چهره شوند و بین آن‌ها، دو نفر هم خطا کنند، ضررش بسیار کمتر از چهره کردن افرادی است که اهل جلوه نمایی هستند تا ادب و معنا.

چهره شدن شاعران و نویسندگان، بهتر از چهره شدن بازیگران و خواننده‌هاست چون سبک زندگی سالم‌تر و عمیق تری دارند و اگر بتوان با استفاده از هنر تصویر، آن‌ها را چهره کرد، این الگوها خطر کمتری برای جامعه دارند. در جامعه‌ای که همین طور دارد سلبریتی مجازی تولید می‌کند، نمی‌توان منفعل بود، حرکت راهبردی این است که به مفهوم سلبریتی نفوذ کرده و آن را در حد توان قلب معنا کنیم.

انتخاب حمید برقعی به خاطر ظاهر و صدای خوبِ این شاعر بود؟

این ویژگی‌ها برای شروع کار، مهم بود. ممکن است در مراحل بعدی سراغ نویسنده و شاعری برویم که شاید مثل ایشان چهره و بیان مناسب کار تصویری نداشته باشد، اما با هنر فیلمساز می‌توان مشکل را حل و کاری قابل قبول ساخت.

برای گزینه بعدی، فرد دیگری را مد نظر قرار داده اید؟

بستگی به شرایط کاری من دارد، کار من ساخت نماهنگ نیست، بلکه ساخت فیلم داستانی است. نماهنگ خانه پدری را به عنوان پایلوت انجام دادم و پیشنهادم این است که کارگردانان نماهنگ روی این ژانر، انرژی بگذارند. شاعرانی همچون حامد عسگری، محسن رضوانی یا حتی استاد امیری اسفندقه و خیلی‌های دیگر حس و حال خوبی برای کار تصویری دارند. باید توجه داشت، ساخت نماهنگ، طوری اتفاق بیفتد که مخاطب نگوید اگر این ترانه را خواننده می‌خواند بهتر بود! این اتفاق نباید برای شاعران بیفتد. شأن اهالی ادبیات باید حفظ شود. ضمن اینکه باید همسنگ با آن‌ها، برای ساخت اثر، خرج شود تا کاری شاخص و فاخر تولید شود. کسانی که نماهنگ تولید می‌کنند علاوه بر اینکه به خواننده‌ها توجه دارند باید با دقت و اهتمام ویژه، وارد فصل جدید ساخت «نماهنگ شاعرانه» شوند، نماهنگی که در آن شاعر ارج و قرب درخور دارد. به شاعران و نویسندگان باید توجه بیشتری شود چون تولید معنا و کلمه می‌کنند، این‌ها ارزش سرمایه گذاری دارند تا الگوی فرهنگی شوند و اگر چنین اتفاقی بیفتد، خود به خود توجه به کتابخوانی هم بیشتر می‌شود.